امیرحسین صادقی بازیکن سابق تیم استقلال و تیم می کشورمان مهمان پنجمین قسمت برنامه «پنجرهای رو به جام» شد.
او در این برنامه که از آپارات اسپرت پخش میشود، درباره تصویری که از بازیکنان تیم ملی زمانی که در کره بودند منتشر شد و طی آن مشغول رای دادن برای انتخابات ریاست جمهوری بودند گفت: من رای سفید دادم اما هنگامی که به ایران بازگشتیم، حالوهوای کشور کاملاً تغییر کرده بود. رنگ بنفش همهجا مشهود بود. با این حال به نظرم رای به آقای روحانی اشتباه بود.
پس از بازگشت از اولسان، مستقیماً از فرودگاه با اتوبوس به دو دیدار هدایت شدیم؛ ابتدا ملاقات با آقای احمدینژاد و سپس با آقای روحانی. فضای دیدارها کاملاً متفاوت بود و هدیههایی نیز ارائه شد؛ از جمله یک پارچه چادری از سوی دولت روحانی. اما توجه اصلی به حوالههای واردات خودرو بود که بعدها بسیار مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
در آن زمان گرچه گفته شد به ما حواله پورشه دادند اما اینگونه نبود ضمن اینکه من حواله ام را به یک موسسه خیریه دادم و آن را نفروختم. حدود شش ماه بعد، به من اعلام شد که برای جلوگیری از بروز مشکلات مالیاتی، اقدامات لازم انجام شود. من شخصاً کاری نکردم و مسئولیت پرداخت مالیات بر عهده موسسه خیریه بود. بسیاری از افراد با مشکلات مالیاتی مواجه شدند، اما من به دلیل اهدا به موسسه، مشکلی نداشتم و مالیات مربوطه توسط موسسه پرداخت شد.
پس از آن، تمرکز ما به جام جهانی ۲۰۱۴ معطوف شد. در این دوره، تصاویر و خاطرات زیادی وجود دارد که مرور آنها هنوز جذابیت خاص خود را دارد. اگر بخواهیم به حاشیههای تیم ملی اشاره کنیم، میتوان ساعتها صحبت کرد.
صادقی مطرح کرد: یکی از مهمترین اتفاقات، بازی مقابل آرژانتین و مسی بود. تمرکز کیروش پیش از بازی، مهار مسی بود. پس از مشخص شدن گروهها شامل نیجریه، آرژانتین و بوسنی، آنالیزهای فنی تیم آغاز شد و هر بازیکن مأموریت مشخصی برای دفاع و ضدحملات در برابر بازیکنان کلیدی آرژانتین داشت.
وقتی ما از بازی با نیجریه برگشتیم، حدود چهار یا پنج روز قبل از بازی با آرژانتین، هیچ برنامه خاصی برای این بازی نشان داده نشد. آقای کیروش در این فاصله تمرکزش فقط روی بازی با نیجریه بود و آنالیزها و تمرینها هم همینطور. فاصله بین دو بازی پنج روز بود و این پنج روز کاملاً مشغول آمادهسازی برای نیجریه بودیم، نه آرژانتین.
تمرینات واقعاً سنگین و دقیق بود. کیروش دائماً روی پاسها و نحوه بازی با جواد نکونام و سید جلال تاکید داشت. حتی وقتی پاس اشتباهی داده میشد، سوت میزد و عصبی میشد و میگفت پاسها مستقیم به جواد داده نشود، دفاع وسطیها هم نباید مستقیم پاس بدهند. آنالیز فیلمها دقیق بود، کیروش با جزییات نشان میداد که مهاجمان حریف مثل شیرهای وحشی از پشت توپ میگیرند و چطور سوارتان می شوند.
تمرکز ما روی مسی بود، و کیروش مرتب مثال میزد؛ مسی مثل مار عمل میکند، توپ میگیرد و خودش میتواند خط دفاعی ما را باز کند. ما مأمور بودیم جلوی دریافت توپ از مسی و فورواردها رو بگیریم و نقاط کور دفاعی را ببندیم. واقعیت این بود که تمرکز و فشار روانی فوقالعاده زیاد بود. من خودم در یکی از صحنهها زمین خوردم، توپ رفت گل شد، ذهن همه درگیر و خسته بود، اما وظایفمان رو انجام میدادیم. جلوگیری از پاس مستقیم به مهاجمان آرژانتین، دفاع منطقهای و مهار بازیکنان کلیدی مثل ایگواین و آگرو، همه بخشهای تمرین و آمادهسازی ما بود.
بازیکن سابق تیم ملی کشورمان گفت: بعد از بازی با آرژانتین، احساس همه تیم خیلی خاص بود. فردای بازی تیترها زدند «شلیک مسی به قلب ۸۰ میلیون ایرانی»، و واقعاً همان حس را داشتیم. همه ناراحت و دلشکسته بودند، زیرا میدانستیم که با تلاش و آمادگیای که داشتیم، میتوانستیم نتایج بهتری کسب کنیم.
موقعیتهای زیادی داشتیم که میتوانستیم استفاده کنیم و اگر کمک داور و سیستم VAR بود، قطعاً نتیجه برای ما بهتر میشد. شوت رضا قوچاننژاد و ضربه سر اشکان دژاگه، گلر آرژانتین با مهارت فوقالعاده آنها را گرفت. با تمام این فشارها و تلاشها، پایان بازی برای ما سخت بود، زیرا تمرینات و آمادگی تیم نشان میداد که میتوانستیم یک حماسه و تاریخسازی واقعی مثل بازی ایران – آمریکا را تکرار کنیم. اما با وجود ناراحتیها، همه ما یاد گرفتیم که فوتبال گاهی با جزئیات و تصمیمات داوری هم تغییر میکند و تجربه آن بازی، برای همه تیم یک درس بزرگ بود.
صادقی ادامه داد: بعد از پایان بازی با آرژانتین، شدت ناراحتی و شوک بازیکنان به حدی بود که حدود یک ربع در رختکن هیچ حرفی زده نمیشد و تنها صدای گریه به گوش میرسید. حتی کارلوس کیروش هم از دیدن این فضای غمانگیز حالش بد شد. پس از حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه که تیم کمی آرامتر شد، کیروش با انرژی و صداقت فراوان خطاب به بازیکنان گفت: «ما واقعاً متأسفیم که چنین تلاش و انرژیای که شما به میدان گذاشتید، نتیجه نداد، اما آینده ما روشن است. شما بچههایی هستید که میتوانید بازی با بوسنی را با برد پشت سر بگذارید و ورق را برگردانید.» این سخنان کارلوس باعث شد که تیم کمی روحیه بگیرد و تمرکز برای بازی بعدی یعنی مقابل بوسنی شکل بگیرد.
وی در مورد بازی با بوسنی هم مطرح کرد: شرایط فیزیکی و جوی چالشبرانگیز بود؛ دو روز قبل از بازی، تمرینات تحت بارش شدید و هوای شرجی انجام شد و فشار زیادی روی بازیکنان ایجاد کرد. ایران با وجود تمرینات سخت و فشار روحی، بازی را با تمام توان آغاز کرد. البته در جریان بازی با آرژانتین همه چیز از دست رفت. کارلوس کیروش نگاه دقیقی به وضعیت بدنی بازیکنان داشت؛ او میدانست که بازیکنان لیگ ایران با حداکثر توان در اختیار تیم ملی نیستند، اما با تمرینات و اردوهای سنگین در اتریش و آمادهسازی جسمانی، تلاش کرد که بازیکنان ۴۰ درصدی تحویل گرفته را به حدود ۷۰ درصد برساند.
فشار این اردوها برای من و دیگر بازیکنان، با توجه به سن و تجربه ما، بیسابقه بود، اما همه آن سختیها در نهایت به آمادهسازی تیم برای رقابتهای جام جهانی کمک کرد.
در مورد لحظات حاشیهای و خاطرهانگیز، یکی از سوژهها، لباس مسی بود که برخی بازیکنان مانند مهرداد پولادی همراه خود برده بودند. این اتفاق، اگرچه کوچک به نظر میرسید، اما بعدها به یکی از خاطرات شیرین و به یادماندنی برای مردم ایران تبدیل شد، بهخصوص که شور و اشتیاق مردم پس از بازی در بیرون ورزشگاه نشاندهنده اهمیت و تأثیرگذاری آن بازی بود.
صادقی در مورد تیم ملی فعلی و مسیر پیشِرو برای جام جهانی ۲۰۲۶ مطرح کرد: در دوره قبل، تیم ملی از نظر فنی شرایط بدی نداشت، اما اتفاقاتی افتاد که باعث شد بخشی از مردم از تیم ملی فاصله بگیرند. امیدوارم در این دوره، هم بازیکنان و هم اطراف تیم و حتی مردم، هوشمندانهتر رفتار کنند و وارد حاشیههایی که هیچ سودی ندارد نشوند.
یک بار مناظره ای از آقای پزشکیان دیدم که درباره وضعیت اقتصادی کشور گفتند بهشدت نگرانکننده است. هزینههای زندگی، قیمت دلار، قیمت نان و فشار معیشتی، زندگی مردم را سخت کرده است. بسیاری از مردم دیگر امیدی به آینده ندارند. این موضوع فقط مربوط به قشر خاصی نیست؛ کارگر، کارمند، بازنشسته و حتی کسانی که زمانی وضعیت مالی مناسبی داشتند، امروز تحت فشار هستند.
خود من هم مثل خیلیهای دیگر، این فشار را بهطور مستقیم لمس کردهام. واقعیت تلخ این است که شاید تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه در شرایط رفاهی قابل قبول زندگی میکنند و بخش بزرگی از مردم، عملاً درگیر خط فقر یا حتی پایینتر از آن هستند. این وضعیت، روی روحیه جامعه تأثیر مستقیم میگذارد و طبیعی است که این فشار روانی به فوتبال و تیم ملی هم منتقل شود.
این وضعیت روی شرایط من هم تاثیر گذاشته است اگر نگویم زیر خط فقر هستم باید بگویم آویزان خط فقر هستم. در سالهای اخیر، خیلیها بابت حرف زدن و صادقانه نظر دادن هزینه دادهاند. من هم یکی از همانها هستم و بهای حرفهایم را پرداختهام. مثلا نگذاشتند خیلی جاها کار کنم و در برخی کلاس های مربی گری شرکت کنم و محدودیتهای زیادی وجود داشت.
اما بحث فقط درباره من نیست؛ این موضوع مربوط به یک ملت است. نزدیک به ۸۰، ۹۰ میلیون نفر به دولت و به وعدهها اعتماد کردند. مردم به حرفهای کسانی اعتماد کردند که درباره نهج البلاغه صحبت میکردند و ادعا داشتند که عدالت علی را الگوی خود قرار دادهاند، اما در عمل رفتارها همخوانی نداشت. این اختلاف باعث شد خیلیها از دین و اعتقاداتشان ناامید شوند. یقه بسته، جای مهر و تسبیح برخی آقایان خیلی از ماها را اذیت می کند فوتبال و ورزش به مردم شادی میآورد و ارتباط بسیار نزدیکی با زندگی اجتماعی و خانوادهها دارد.
ما از ورزش صحبت میکنیم؛ از فوتبالی که علی دایی با آن دل مردم را برده، از قهرمانانی که به مردم کمک میکنند، از پهلوانانی که در کشتی، تکواندو و دیگر رشتهها مثال هستند. ورزش نه فقط رقابت، بلکه الهامبخشی و کمک به مردم است. ته دل ورزشکاران و فوتبالیها، چیزی جز عشق به مردم و کشورشان نیست. انتقاد میکنند، حرف دل مردم را میزنند و اگر اجازه داشته باشند، تلاش میکنند تا شرایط بهتر شود. فوتبال، به ویژه فوتبال ملی، شادی را به خانهها میآورد و مردم با موفقیتها و ناکامیهایش همراه میشوند.
از جهان پهلوان تختی تا علی دایی و دیگر اسطورهها، ورزش همیشه در کنار مردم بوده و به آنها کمک کرده، از زلزلهزدگان گرفته تا نیازمندان. بنابراین وقتی از فوتبال و ورزش صحبت میکنم، فقط درباره بازی و تیم ملی نیست؛ درباره ارتباطی است که این ورزش با دل مردم، خانوادهها و جامعه برقرار میکند. این ورزش، نمادی از امید، اتحاد و تلاش برای بهتر شدن شرایط زندگی مردم است.
وی گفت: من خواهش میکنم که بحث تیم ملی و ورزش را با مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی قاطی نکنیم. هدف ما در فوتبال و ورزش این است که شادی و امید را به مردم بیاوریم، نه اینکه مردم را از ورزش دور کنیم. دیشب با سرمربی تیم ملی کشتی آزاد و با پژمان عزیز صحبت کردم و گفتم امیدوارم این مسائل باعث صدمه به ورزش و قهرمانان ما نشود.
من جزو مردم این کشورم، یکی از همان ۹۰ میلیون نفری هستم که در ایران زندگی میکنند و دوست ندارم اینجا را ترک کنم. حرف دلم را زدم و همیشه تلاش میکنم صداقت و عشق به مردم و ورزش را منتقل کنم. امیدوارم تیم ملی بتواند دوباره شادی و افتخار را به خانههای مردم بیاورد و ورزشمان همچنان نمادی از اتحاد و امید باقی بماند.