خبرگزاری مهر، گروه استانها- کوروش دیباج: در آئین رونمایی از کتاب سپهر ملکوت اثر مهرداد عربستانی که در تخت فولاد اصفهان برگزار شد، نه فقط یک کتاب معرفی شد، بلکه روایتی تازه از میراث ناملموس تختفولاد در برابر نگاه فرهنگی، انسانشناختی و تاریخی قرار گرفت. این مراسم با حضور پژوهشگران، مدیران فرهنگی، فعالان میراثفرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ همراه بود و توجه ویژهای به نقش میراث ناملموس در بازشناسی هویت جمعی ایران معاصر معطوف شد. اهمیت این نشست بیش از رونمایی یک کتاب بود؛ این رویداد نمادی از آغاز گفتوگویی عمیق درباره چیستی و جایگاه میراث ناملموس در محوطههای تاریخی ایران است، بهویژه در جایی مانند تختفولاد اصفهان که هزار سال خاطره، معنویت و فرهنگ را در دل خود دارد.
تختفولاد؛ بستر زندگی، خاطره و معنویت
تختفولاد اصفهان یکی از کهنترین و شناختهشدهترین گورستانهای تاریخی ایران است. این محل نه تنها بهعنوان آرامگاه بزرگان، عالمان، هنرمندان و عارفان شناخته میشود، بلکه میدان تجمع باورها، قصهها، نمازها، آئینها و مناسکی است که نسلها آنها را تجربه کردهاند، مرور کردهاند و از نسلی به نسل دیگر منتقل کردهاند. این مجموعه از باورها و رفتارها بخش مهمی از آن چیزی است که پژوهشگران میراث فرهنگی آن را میراث ناملموس مینامند؛ میراثی که در لابهلای روایتها، تجربهها و مناسک نهفته است و تنها در بازخوانی دقیق و انسانی قابل فهم میشود.
تختفولاد را نمیتوان تنها مجموعهای از سنگقبرها، آرامگاهها و ابنیه تاریخی دانست. این مکان، به نسبت بسیاری از مکانهای تاریخی دیگر، بیش از آنکه از منظر کالبدی برای پژوهش جذاب باشد، غنی از لایههای معنایی و فرهنگی است که مستمراً در تعامل با مردم و زمان شکل گرفتهاند. درست به همین دلیل است که کتاب سپهر ملکوت کوشیده است از دیدگاه انسانشناسی فرهنگی و تجربه زیسته جامعه نگاه تازهای به این محوطه تاریخی بیفکند.
پرتاب در تاریخ و فرهنگ؛ زبان، خاطره و چشمانداز آینده
در آغاز مراسم رونمایی، مهرداد عربستانی با بیانی تأملبرانگیز گفت: انسانها هنگام تولد در فرهنگی و تاریخی پرتاب میشوند که پیش از آنها وجود داشته است. او تأکید کرد زبان، خاطرات جمعی، خوشیها و ناخوشیها همه به تدریج به ما منتقل میشوند و ما وارث نسلهای پیشین هستیم. اما این همه ماجرا نیست. هر جامعه ارزشی به آینده دارد و با همان میراث گذشته مسیر آینده را میسازد.
این سخن، اگر چه در نگاه نخست فلسفی و بدیهی به نظر میرسد، اما در درون خود یک پیام تخصصی برای میراثپژوهان و مدیران فرهنگی دارد: اینکه میراث ناملموس نمیتواند و نباید جدا از زندگی روزمره مردم تحلیل گردد. میراث ناملموس زمانی معنا مییابد که در زبان مردم جاری باشد، در قصهها و مناسک تکرار شود و در حافظه جمعی جامعه تثبیت گردد.
در این دیدگاه، تختفولاد نه فقط یک مکان تاریخی است، بلکه بستر زندگی فرهنگی و معنوی است که هر روزه توسط افراد، خانوادهها و اجتماعات بازخوانی و تجربه میشود؛ چه در زیارت علما، چه در مرور قصهها و چه در بازگفتن خاطراتی که از گذشته در دل مردم باقی مانده است.
گورستان بهمثابه گفتمان؛ بازتاب فرهنگ و تاریخ در زمین
آغاز سخنان عربستانی توجه را به این واقعیت جلب کرد که گورستانها و آرامستانها از مهمترین نهادهایی هستند که گذشته را به ما منتقل میکنند.
وی تصریح کرد: تختفولاد، با ابنیه تاریخی و رد پای دورههای مختلف، جایگاهی ویژه دارد. گورستان جایی است که فرهنگ و تاریخ ما با خاک ارتباط پیدا میکند و کاشته میشود؛ تختفولاد در واقع یک موزه سر باز است که میراث ناملموس و خاطرات جمعی را به نسلهای امروز منتقل میکند.
این تحلیل میتواند برای بسیاری از متخصصان میراث فرهنگی دیدگاه نوینی ارائه دهد. چرا که معمولاً در مطالعات تاریخی و فرهنگی، توجه به بخشهای ملموس میراث مانند بناها، آثار معماری و سنگقبرها بیشتر است و کمتر به جنبههای ناملموس و انسانی توجه میشود. اما تختفولاد از این منظر یک نمونه ممتاز است، زیرا این محل، سالها محل گفتگوهای اجتماعی، زیارت، آئین و بازخوانی خاطره بوده است؛ رویدادهایی که تنها از طریق مطالعه رفتارها، باورها و مناسک قابل درکاند، نه فقط از طریق مطالعه متون یا سنگنوشتهها.
در واقع، تختفولاد به مثابه زبان خاطره و تجربه جمعی شناخته میشود؛ زبانی که برای فهم دقیقتر تاریخ و فرهنگ جامعه محلی و ملی ضروری است.
آشتی با گذشته؛ نگاهی بی قضاوت و پذیرش واقعیتها
در بخش دیگر سخنان خود، عربستانی تأکید کرد: برای فهم درست میراث باید با گذشته و سنت خود آشتی کنیم؛ یعنی همه آنچه که از گذشته بوده را ببینیم، بشناسیم و بپذیریم، بدون قضاوت و بدون حذف. او گفت تنها در این مسیر است که میتوانیم به فرایند شفا فرهنگی برسیم و راهی برای آینده باز کنیم. حتی اگر گذشته خوشایند نباشد، باید آن را پذیرفت.
این گزاره، که در نگاه نخست ممکن است یک توصیه عمومی به نظر برسد، در حقیقت یک پیام روشن برای مدیریت میراث فرهنگی است. بسیاری از رویدادهای تاریخی به دلیل ناخوشایند بودن کنار گذاشته شدهاند یا کمتر به آنها پرداخته شده است. به عنوان نمونه، حمله افغانها به اصفهان یکی از فجایع بزرگ تاریخی این شهر بود، اما چه یادبودی از آن باقی مانده؟ هدف عربستانی از آوردن این مثال قضاوت درباره گذشته نیست، بلکه این است که به ما بفهماند پنهان کردن واقعیتها باعث میشود آنها دوباره در شکلهای پیچیدهتر ظهور کنند.
در نتیجه، پژوهشگران و مدیران فرهنگی موظفاند نه فقط زیباییهای گذشته را بازنمایی کنند، بلکه با جسارت علمی به زخمها، تلخیها و تجربههای ناگوار نیز توجه کنند. این رویکرد میتواند به فرایند شفا فرهنگی کمک کند، جامعه را از بار خاطرات ناگوار آزاد سازد و بستری برای گفتوگوی جمعی ایجاد کند.
بناها بیصدا نیستند؛ نشانههایی با معنا
نویسنده کتاب سپهر ملکوت به این نکته پرداخت: بناها نمادهایی هستند که خود سخن نمیگویند، اما آنچه به آنها معنا میدهد میراث ناملموس است. عربستانی اظهار کرد بناها تنها مجموعهای از سنگ و ملات نیستند و آنچه به آنها ارزش میدهد مجموعهای از خاطرات جمعی، قصهها، باورها، مناسک و مهارتها است. این مجموعه است که هویت ما را مانند نخ تسبیح به هم پیوند میدهد.
این دیدگاه نشان میدهد که پیوند میان میراث ملموس و میراث ناملموس غیرقابل انفکاک است. تختفولاد، با مقابر مشاهیر و علما، نشانههایی از باورهای مذهبی، هنرهای سنتی و رفتارهای اجتماعی، نه تنها یک محل تاریخی بلکه یک بستر متکثر معنایی است که باید در تحلیلهای میراثشناختی جدی گرفته شود.
عربستانی به ضرورت توجه به این نوع تحلیلها اشاره کرد و گفت: اگر امروز با بحران هویت مواجه هستیم، بخشی از آن ناشی از کمتوجهی به میراث ناملموس است. در واقع، هویت جمعی جامعه زمانی شکل پایدار مییابد که با روایتهای متعدد، شناخت دقیق از گذشته و پذیرش همه جنبههای آن ساخته شود.
همکاری علمی و نقش پژوهشهای میانرشتهای
در بخش دیگری از مراسم، عربستانی از همکاران خود یاد کرد و گفت: در پژوهش و نوشتن کتاب سپهر ملکوت از همکاری زهره کورانی پژوهشگر حوزه گردشگری و یوسف سرافراز انسانشناس و دانشجوی دکترا بهرهمند شدیم؛ هر دو از دانشجویان باسواد و توانمند بودند که فرصت همکاری در این تیم فراهم شد.
این تأکید بر کار گروهی، گویای یک واقعیت مهم است: پژوهش میراث فرهنگی امروز نیازمند رویکردهای میانرشتهای است. ترکیب انسانشناسی، گردشگری فرهنگی، تاریخ و جامعهشناسی میتواند تحلیل جامعتری از میراث ناملموس ارائه دهد. چنین رویکردی به ما کمک میکند تا نه فقط به جزئیات تاریخی توجه کنیم، بلکه تأثیر رفتارهای اجتماعی، باورهای فرهنگی و تجربههای زیسته مردم را در فهم میراث فرهنگی لحاظ کنیم.
میراث ناملموس؛ نخ تسبیح هویت ملی
در ادامه مراسم، ابوالفضل قربانی، رئیس بنیاد آثار فرهنگی ناملموس اصفهان نیز به سخن پرداخت و میراث ناملموس را «نخ تسبیح هویت ملی» خواند. او اظهار کرد: بنیاد میراث ناملموس که خروجی اجلاس پاسداری از میراث ناملموس است، تاکنون کارهای متعددی انجام داده است. قربانی افزود یکی از مهمترین اقدامات این بنیاد سیاههبرداری از هزار میراث ناملموس استان اصفهان است که بهزودی به چاپ خواهد رسید.
این حرکت پژوهشی بزرگ، علاوه بر اینکه اهمیت میراث ناملموس را برجسته میکند، نشان میدهد استان اصفهان با توجه به تاریخ و فرهنگ غنی خود، بستری مناسب برای مطالعات گسترده در این حوزه دارد. قربانی همچنین گفت کتابی تحت عنوان «قدرت نرم میراث ناملموس» بهعنوان یک مرجع علمی منتشر شده و در اختیار پژوهشگران قرار خواهد گرفت. این کتاب میتواند نقطه اتکایی برای پژوهشگران و دانشجویانی باشد که به بررسی نقش میراث ناملموس در ساخت هویت و توسعه فرهنگی علاقهمندند.
قربانی با اشاره به پروژههای در دست اقدام افزود: پرداختن به میراث ناملموس تختفولاد، مسجد جامع اصفهان و میراث ناملموس ارامنه اصفهان نیز در دستور کار قرار دارد و مقدمات آن آغاز شده است. این نکته حاکی از آن است که نگاه به میراث ناملموس در اصفهان فقط محدود به یک اثر تاریخی نیست، بلکه قرار است به یک طرح جامع پژوهشی و فرهنگی تبدیل شود.
تجلی ایمان و اخلاق؛ وجه دیگر میراث معنوی تختفولاد
حجت الاسلام سید فتاح حکمتمنش، مدیر مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت امام رضا (ع)، در سخنانی ضمن تقدیر از برگزاری این رویداد گفت: میراث معنوی تختفولاد نه تنها یادآور بزرگان و علماست، بلکه تجلی ایمان و اخلاق در زندگی روزمره مردم است و افزود باید این میراث را زنده نگه داشت و آن را پلی برای نزدیکی به خداوند و ظهور امام زمان (عج) دانست.
وی با ذکر خاطراتی از بزرگان گفت: این مکان تاریخی عرصهای برای تجربههای معنوی عمیق بوده است. او اشاره داشت داستانهایی که مردم از درآوردن گرههای زندگی در نزد بزرگان مدفون در تختفولاد تعریف میکنند، نشانهای از جریان زنده معنویت در رفتار اجتماعی است؛ تجربههایی که بیش از هر یادبود تاریخی دیگری نقش فرهنگی دارد.
مدیر مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت امام رضا (ع) گفت: مطابق روایات، حتی قرائت یک یاسین به بابا رکنالدین میتواند گرهگشای مشکلات باشد، و این تجربه بارها در زندگی مردم اصفهان تکرار شده است. این نکته اهمیت میراث معنوی را نشان میدهد؛ میراثی که در زندگی روزمره مردم جاری است و ارتباطی مستقیم با باورها و اعمال آنان دارد.
میراث ناملموس به مثابه نیروی زنده فرهنگ
رویداد رونمایی از کتاب سپهر ملکوت در اصفهان بیش از آنکه فقط معرفی یک کتاب باشد، نقطه عطفی در گفتوگوی علمی درباره نقش میراث ناملموس در فهم هویت جمعی بود. این اثر نشان داد که میراث ناملموس چگونه میتواند در فهم گذشته، بازشناسی حال و ترسیم مسیر آینده نقشآفرینی کند؛ بهویژه در محلی چون تختفولاد که تاریخ، معنویت، هنر و باورهای مردم در هم تنیده شدهاند.











