همشهری آنلاین - یکتا فراهانی: آیا واژه «فرهنگ» در باستانشناسی، یک ابزار علمی است یا میراثی از دوران استعمار؟ پژوهشی جدید در آلمان، اعتبار یکی از بنیادیترین مفاهیم تاریخی ما را به چالش کشیده است.
در دنیای باستانشناسی، اشیا همیشه داستان میگویند. اما سؤالی که اخیراً در محافل علمی جهان پیچیده، این است که آیا ما این داستانها را درست ترجمه میکنیم؟ دهههاست که محققان با چیدن قطعات پازل در کنار هم جوامع باستانی را در قالب «فرهنگهای مشخص» معرفی کردهاند. اما تیمی از باستانشناسان و فیلسوفان دانشگاه کیل، با انتشار نتایج تحقیقی متفاوت، معتقدند که این شیوه نگاه به گذشته، بیش از حد سادهانگارانه است. آنها میخواهند بدانند چرا ما همچنان اصرار داریم انسانهای باستان را در قالبهایی محبوس کنیم که شاید هرگز با آنها همخوانی نداشته باشند. در این گزارش، سفری خواهیم داشت به دنیای فراتر از برچسبها.

وقتی اشیای باستانی هویت میسازند
همه چیز از یک پرسش ساده شروع شد: چرا وقتی چند ظرف یا ابزار مشابه در یک منطقه پیدا میکنیم، بلافاصله آن را به یک «فرهنگ» خاص نسبت میدهیم؟
یوهانا برینکمن، باستانشناس، و وسا آرپونن، فیلسوف، در مطالعهای که در ژورنال Germania منتشر شد، توضیح میدهند که این روش، جوامع باستانی را بسیار یکنواختتر از آنچه بودهاند نشان میدهد. آنها معتقدند انسانهای قدیم بسیار منعطفتر از آن بودند که تنها در یک قالب فرهنگی تعریف شوند.
بیشتر بخوانید:
ردپای تاریخ در تعریف فرهنگ
پژوهشگران در این مطالعه بر این باورند که مفهوم «فرهنگ» در باستانشناسی، ریشههای عمیقی در قرن نوزدهم دارد؛ زمانی که جهان به دنبال مرزبندیهای ملی و نژادی بود. اگرچه امروز علم از آن فضا فاصله گرفته، اما هنوز هم همان الگوهای فکری در تحلیل یافتههای زیر خاک دیده میشود. این تحقیق یادآوری میکند که تکیه بر این تعاریف قدیمی، میتواند چشمان ما را بر روی تفاوتهای فردی و تبادلات خلاقانه میان انسانهای باستان ببندد.

فراتر از مرزهای خیالی
نکته جذاب این پژوهش، همکاری نزدیک فلسفه و باستانشناسی است. محققان میگویند بهجای اینکه به دنبال موجودیتهای ثابتی به نام فرهنگ بگردیم، باید به «فرآیندها» نگاه کنیم. انسانهای باستان در شبکههای پیچیدهای از ارتباطات و یادگیری زندگی میکردند. آنها مدام ایدهها و مهارتهای خود را با هم به اشتراک میگذاشتند. پس بهجای برچسبزدن، باید بپرسیم: این اشیا چگونه ساخته شدند و چه پیوندی میان انسانها ایجاد کردند؟
روایتی از تاریخ بشر
این بازنگری علمی، فرصتی است تا باستانشناسی را به سمتی کاربردیتر و واقعیتر ببریم. دانشمندان پیشنهاد میدهند که بهجای استفاده از مفاهیم کلی، بر روی «سنتهای مهارتی» و «شیوههای زندگی» تمرکز کنیم. این تغییر نگاه به ما اجازه میدهد تا تاریخ را نه به شکل مجموعهای از جزیرههای جداافتاده، بلکه بهصورت یک جریان مداوم از تعاملات انسانی درک کنیم که در آن، مرزها همیشه در حال تغییر بودهاند.











