به گزارش همشهری آنلاین، تنها چند نمونه ساده از تکههای دوربینهای مخفی که این روزها در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند را در ویدئوی زیر میتوانید ببینید.
رقابت برای ضبط چنین ویدئوهایی بسیار شدید شده است. هدف اصلی هم مشخص است؛ کسب درآمد از طریق یوتیوب و وایرال شدن در اینستاگرام. در این ویدئوها، بلاگرها دست به هر کاری میزنند تا افراد بیخبر از همه جا را یا بترسانند یا مستقیم به وی توهین کنند. یکی از راحتترین کارها برای گرفتن بازدید در شبکههای اجتماعی. یکی از بلندگوی استریواستفاده میکنند، دیگری با سواستفاده از ابزارهای توانبخشی، به جامعه معلولان بیاحترامی میکند و دیگری شوخی و بهرهبرداری از جنس مخالف را چاشنی کارش میکند. در نمونهای از این ویدئوها یوتیوبر اصلی، یا خودش را به نابینایی میزند، یا از صندلی چرخدار استفاده میکند و اصلا کاری ندارد که کارش توهین به معلولان است. بوستانهای شهر، مترو، اتوبوس، پاساژها و مکانهای عمومی جولانگاه چنین افرادی شده تا از طریق بازدید، کسب درآمدی دلاری داشته باشند.
قسمت تاسفبار ماجرا اینکه برخی از کسبوکارها مثل رستورانها، مکانیکیها و کافهها هم برای تبلیغ خود، دست به دست بلاگرهای دوربین مخفی میدهند. بدون آنکه کوچکترین فکری به تاثیرات بدآموزی انتشار ویدئو کنند.
تاسفبارتر اینکه اخیرا برخی از این افراد سالمندان را هم سوژه میکنند، در حالی که ممکن است حرکتی به ظن خودشان خندهدار است، به فوت عزیز خانوادهای بینجامد. البته که بارها خودشان پشت صحنههایی را منتشر کردهاند که سرانجام اقدامشان به بد شدن حال سوژه منجر شده است.
جدا از همه، سوال کلیدی این است که آیا نباید اساسا نظارتی روی چنین محتواهای زرد و توهینآمیزی صورت بگیرد؟ آیا حتما باید شکایتی در کار باشد تا جلوی ادامه فعالیت برخی از بلاگرهای دوربین مخفی گرفته شود؟ شکایتی هم که اگر در کار باشد، حقیقی است و دستگاه قضایی نه از باب مدعیالعموم پیگیر خواهد شد. آیا نیروی انتظامی و پلیس فتا با داشتن مجوزهای قانونی نمیتوانند مانع فعالیت اینگونه افراد شوند؟
اگر تاثیرات بدآموزی را کنار بگذاریم، باید اتفاق ناگواری رخ دهد تا در مورد اینگونه محتواها تصمیمگیری شود؟












