همشهری آنلاین- زهرا رفیعی: همسایه شرقی تلاش میکند حق ایران را انکار کند و میگوید آبی وجود ندارد که آن را رهاسازی کند؛ در حالی که همه میدانند مقامات این کشور، حتی در زمانهایی که آب به قدر کفایت وجود داشته، ترجیح دادهاند آب را به جای ورود به ایران، به سمت منطقه گودزره هدایت کنند تا شور شود و قطرهای از آن به طبیعت ایران نرسد.
مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست، اگر نگوییم برای نخستین بار، پس از سالها نشست خبری برگزار کرد و در آن به پرسشهای خبرنگاران درباره عملکرد و دستاوردهای محیط زیستی ایران در عرصه بینالمللی پاسخ داد. این نشست پس از انتشار تصویر نامهای برگزار شد که در آن سازمان حفاظت محیط زیست برای شرکت در اجلاس پیش رو، کاپ ۳۰ در برزیل، درخواست ۵۰ میلیارد تومان کرده بود. پس از آن، مسئولان مرتبط در سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردند که این نامه دارای پیوستی بوده است که توضیحات بیشتری در آن ارائه شده؛ از جمله اینکه ایده ایجاد پاویون در اجلاس بینالمللی از سوی وزارت امور خارجه مطرح شده و این نامه فقط شامل برآورد هزینه ایجاد پاویون و حضور ۱۰ کارشناس بوده است. همچنین پس از ارسال نامه، سازمان برنامه و بودجه مخالفت خود را اعلام کرده و ماجرا در حد نامهنگاریهای اداری باقی مانده است.

ما را در یک مثلث منحوس، محبوس کردهاند
پرسش اصلی این است که «برای حقابه هامون دقیقا چه اقدام مشخصی صورت گرفته است؟ جلسهها با طرفین افغانستانی پشت درهای بسته برگزار میشود و ما هرگز نمیفهمیم طرف افغانستانی دقیقا چه درخواستی دارد و آیا اتفاقی فراتر از دیپلماسی متعارف میان وزارت امور خارجه، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست رخ داده است. آیا باید منتظر بمانیم طرف افغانستانی مثل اشرف غنی ریاست جمهوری پیشین بیاید و بگوید که ما آب را در برابر نفت میدهیم؟ آیا پس از سالها مهماننوازی از افغانستانیها، مذاکرات نباید به نتیجه میرسید یا حداقل تعهد ۸۲۰ میلیارد متر مکعب حقابه سالیانه اجرایی میشد؟»
آرمان خورسندی پس از اعلام برنامه ایران برای مهمترین نشست بین المللی محیط زیست در پاسخ به سوالات همشهری در مورد هامون و حقابهای که سالهاست داده نمیشود، توضیح داد: مسئله هامون ریشهای تاریخی دارد و اگر به دستنوشتههای دوره ناصرالدین شاه مراجعه شود، رد پای بحران بهروشنی قابل مشاهده است. در دورهای که انگلیسیها در افغانستان حضور داشتند، دو موافقتنامه میان ایران و افغانستان در حوزه هامون منعقد شد که به نام دو ژنرال انگلیسی ثبت شدهاند و بهنوعی سرچشمه اصلی این بحران محسوب میشوند. حتی در دستنوشتههای ناصرالدین شاه آمده است که «ما را در یک مثلث منحوس، محبوس کردهاند و هر آنچه که سرچشمههای ورود آب بوده در قسمت افغانستان باقی مانده است» ریشه مسئله هم دقیقا از همین نقطه آغاز میشود. عملاً هر آنچه ورودی بالقوه آب به هامون بوده، در سمت افغانستان قرار گرفته و این روند در دورههای بعد نیز تثبیت شده است. در دوره پهلوی اول نیز توافق دیگری صورت گرفت که حتی همان تکمورد ورودی آب موجود در بخش ایرانی هم به نفع افغانستان واگذار شد. پس از آن، موافقتنامهای میان دو کشور منعقد شد که هنوز هم مبنای روابط آبی ایران و افغانستان است و مناسبات دو طرف در حوزه آب بر اساس همان سند پیش میرود. حتی در دستنوشتههای اسدالله علم که خان قائنات بوده و منطقه را بهخوبی میشناخت و اهل همان ناحیه بود، نسبت به این نوع تقسیمبندی آب میان ایران و افغانستان اعتراض شده است. این موضوع نشان میدهد که مسئله هامون یک ریشه تاریخی جدی و بیش از صد ساله دارد.

آب جای نفت دهه ۶۰ را گرفته
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به شرایط جدید جهانی در حوزه آب گفت: در کنار ریشههای تاریخی بحران هامون، یک مسئله مضاعف نیز وجود دارد و آن تشدید بحران آب در سطح جهان، کاهش بارندگیها و تبدیل آب به یک ابزار قدرتمند چانهزنی سیاسی و ژئوپلیتیکی است؛ نقشی که شاید بتوان آن را با جایگاه نفت در دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ میلادی مقایسه کرد. آب در سالهای پیش رو قطعا به مسئلهای چالشبرانگیزتر و بحرانآفرینتر تبدیل خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
طالبان حاضر است آب را هدر بدهد اما آب به ایران نرسد
چرا نماینده طالبان برای مذاکره درباره حقابه هیرمند به ایران نیامد؟ + جزئیات
آخرین وضعیت حقآبه ایران از هیرمند ؛ کوتاه نمیآییم
طالبان در سیلاب هم آب را روی سیستان بست؟
مواضع دوگانه افغانستانی ها
آرمان خورسند تاکید کرد: صورت مسئله دیپلماسی آب در مورد هامون روشن است؛ تمام سرچشمههای ورودی آب در خاک افغانستان قرار دارد و حاکمیت فعلی این کشور نیز مواضع مشخصی در این زمینه دارد، هرچند در برخی اظهارات نوعی دوگانگی دیده میشود. از یک سو، مواضعی مطرح میشود مبنی بر اینکه «اگر حتی یک لیوان آب هم وجود داشته باشد، با برادران ایرانی تقسیم میشود»، اما از سوی دیگر، صداهایی رسمی از طرف حاکمیت شنیده میشود که تأکید دارد آب ابزار معیشت و قدرت است و بهصورت رایگان در اختیار دیگران قرار نمیگیرد. با توجه به این صورت مسئله، ما در تمام زمینههای ممکن تلاش کردهایم از مسیرهای مختلف با طرف افغانستانی رایزنی داشته باشیم؛ چه در حاشیه اجلاسهای بینالمللی و چه در مذاکرات دوجانبه، با این هدف که چند اقدام عینی و مشخص برای بهبود وضعیت هامون دنبال شود.

او گفت:« اول اینکه در معاهده ۱۳۵۲ میان دو کشور، موضوع تعیین «سال آبی نرمال» بهصراحت آمده و مشخص شده در سالهای با بارش طبیعی چه میزان آب باید از طرف افغانستان به هامون وارد شود. مسئله اما در «نحوه تفسیر این بند» است. طرف افغانستانی معتقد است اگر یک سال، سال خشکی تلقی شود، سهم آب همان سال سوخت میشود و به سالهای بعد منتقل نخواهد شد. در برخی موارد حتی شاهد هدایت آب به سمت شورهزاری به نام «گودزره» هستیم؛ منطقهای که منفعتی برای هیچکسی ندارد و حتی طرف افغانستانی زیرساختی برای بهرهبرداری احتمالی هم ندارد.»
گرد و خاک هامون تا خلیج فارس خواهد رفت
وی تأکید کرد: سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت امور خارجه با توجه به اینکه این مسئله مستقیماً بر حیات، ممات و معیشت مردم منطقه اثرگذار است، از همه ابزارهای ممکن استفاده میکنند؛ چه در چارچوب معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی و چه از مسیر سازوکارهای دیپلماتیک. یکی از موضوعات جدی ما در یونیا ( اجلاس هفتم مجمع محیط زیست) سازمان ملل پیش رو نیز مسئله آب و بهطور خاص هامون است که با اولویت بالا و با استفاده از ظرفیتهای UNEP (برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد )، دنبال خواهد شد. البته باید توجه داشت که وضعیت فعلی افغانستان در نظام بینالملل، چه از نظر شناسایی رسمی و چه از نظر عضویت در پیمانهای بینالمللی، ابزارهای چانهزنی و فشار را محدود میکند. حتی جمهوری اسلامی ایران نیز حاکمیت فعلی افغانستان را بهصورت رسمی و قطعی به رسمیت نشناخته و همکاریها در قالبی محدود انجام میشود؛ موضوعی که طبیعتاً بر دامنه اقدامات دیپلماتیک اثرگذار است.
آرمان خورسندی با اشاره به اینکه مسئله هامون صرفاً یک مسئله ملی یا حتی دوجانبه میان ایران و افغانستان نیست، گفت: این موضوع میتواند حیات کل منطقه، حتی سواحل جنوبی دریای عمان را تحت تأثیر قرار دهد و در صورت تداوم به یک کانون جدی گرد و غبار برای کشورهای منطقه تبدیل شود. اثرات آن بر معیشت، زندگی مردم و پایداری سکونت در منطقه کاملاً روشن است و به همین دلیل در اولویتهای جدی ما قرار دارد.
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست فارغ از اینکه معتقد است موافقتنامه موجود به ضرر ایران است، میگوید: اختلافنظرها حتی بر سر تعریف «سال آبی نرمال» و ایستگاههای مبنای سنجش بارش وجود دارد و جزئیات فنی بسیار پیچیدهای در این زمینه مطرح است. از نگاه ما و هر نگاه متعارفی، اگر یک سال خشکسالی بوده اما در سال بعد بارشها بهطور قابل توجه افزایش یافته، منطقی نیست که آب به سمت شورزاری مانند گودزره هدایت شود و از بین برود.

آیا افغانستانیها عمدا نمیخواهند حقابه را بدهند؟
اما آیا این حرف مقام مسئول در سازمان حفاظت میحط زیست را میتوان به معنای «افغانستانیها عمدا نمیخواهند حقابه را بدهند» توصیف کرد؟ آرمان خورسندی توضیح میدهد: این عبارت نیاز به تفسیر دارد. طرف افغانستانی نیز حتما اولویت را به منافع ملی خود میدهد و این یک واقعیت جاری در مذاکرات است. در عین حال، فاکتورهای متعددی در این مسئله نقش دارد؛ از جمله حضور جمعیت قابل توجهی از اتباع افغانستانی در ایران که مصرف آب دارند. همه این ملاحظات نشان میدهد که مسئله هامون باید با ظرافت، دقت و پیگیری مستمر دنبال شود. مسئله آب بین ایران و افغانستان با توجه به سابقهای که دارد قطعا همچنان بهعنوان یک مسئله جدی باقی خواهد ماند.
خورسندی معتقد است که در عرصه بینالملل، ابزارهای اجبار و الزام تا نقطه مشخصی قابل استفادهاند و مسئله آب مختص ایران و افغانستان نیست. او گفت: امروز بسیاری از کشورها درگیر چالشهای مشابه آبی هستند؛ از منطقه ما گرفته تا آفریقا و حتی موضوع نیل و سرچشمههای آن. دیپلماسی ظرفیت معقول و مشخصی دارد و با اختلافات داخلی متفاوت است. در صحنه بینالمللی، از یک نقطه به بعد تلاش میشود با استفاده از همه ابزارهای موجود، هدف با کمهزینهترین حالت ممکن محقق شود. اگر توافق حاصل نشود، کشورها ناچارند از ابزارهایی که در اختیار دارند استفاده کنند؛ ابزارهایی مانند ظرفیت بنادر یا موضوع پناهجویان. طرف افغانستانی نیز به این مسئله نگاه راهبردی برای آینده حاکمیت خود دارد و مقاومت میکند. ضمن این که باید موقعیت کشور همسایه و نسبت آن با نظام بینالملل را نیز در نظر گرفت. زمانی که تعداد شناساییهای رسمی حاکمیت فعلی افغانستان از عدد انگشتةای یک دست هم تجاوز نمیکند، طبیعتا تعامل آن با مجامع بینالمللی نیز محدود خواهد بود. طرف افغانستانی فعلا آب را بهعنوان یک ابزار قدرت تلقی میکنند و به دنبال حداکثر بهرهبرداری از آن هستند. ورود به جزئیات مذاکرات یا طرح فهرست درخواستها در رسانهها فایدهای ندارد. هنر دیپلماسی این است که از ابزارهای موجود به بهترین شکل استفاده شود و طرف مقابل به نقطهای از توافق برسد.











