انتخابات پارلمانی عراق بعد از بیم و امیدهای فراوان بالاخره برگزار شد تا پس از انتخابات دوره قبل که با تنش و زد و خورد سنگین همراه بود، برقراری آرامش در همسایه غربی ما را نوید دهد.
انتخابات عراق در سایه سنگین تحریم توسط جریان صدر و فشارهای خارجی برای تغییر در عرصه سیاسی به نفع برخی کشورهای منطقهای و بینالمللی برگزار شد که نتایج آن همه را غافلگیر کرد و قطعاً بهمانند همه انتخاباتهای دنیا برنده و بازندههای خود را داشت.
تثبیت قدرت السودانی
زمانی که نام محمد شیاع السودانی بهعنوان نخستوزیر پیشنهادی مطرح شد در عرصه سیاسی و طبقه اجتماعی عراق و منطقه کسی او را نمیشناخت، استاندار سابق میسان و وزیر کار دولت حیدر العبادی هر چند در بخشهای مختلف مسئولیتهایی را بر عهده داشت؛ اما هیچوقت بهعنوان یک رجل سیاسی طراز در عراق مطرح نبود.
روی کار آمدن السودانی منطقه را با سؤالاتی مواجه کرد که او چگونه فردی است؟ آیا بهمانند دوران نوری المالکی حضور پر قدرت داخلی و تنشزا در خارج را در پی خواهد گرفت؟ یا مانند حیدر العبادی فقط برای دوران گذار از بحران انتخاب شد یا اینکه به سرنوشت مصطفی الکاظمی و عادل عبدالمهدی دچار خواهد شد؟
سودانی شبیه هیچکدام نبود؛ بلکه تلاش کرد که نوع خاص سیاستورزی خود را با کمترین تنش ممکن با حامیان خود در جریان احزاب شیعه موسوم به اطار التنسیقی را به اجرا درآورد تا بتواند سکوی پرتابی را برای تثبیت قدرت سیاسی خود و تشکیل دولت دوم را تضمین کند، سودانی رابطه کجدار و مریز با حامیان خود در احزاب شیعه موسوم به اطار التنسیقی را با کمترین تنش علنی ممکن اداره کرد هر چند از اقدامات تحریکآمیز از جمله نزدیکی بیش از حد به دولتهای آمریکا و همگرایی با آنها ابایی نداشت، در عرصه داخلی عراق نیز بهطورکلی نسبت به جناح خاصی موضع منفی اتخاذ نکرد و کمتر پیش میآمد که احزاب سیاسی عراقی بهتندی با شخص السودانی یا دولت او به بحث و مجادله بپردازند.
در عرصه منطقهای و بینالمللی دوره سودانی هر چند در ظاهر تلاش کرد که رابطه با تهران را حفظ کند؛ اما در مقابل سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران اگر نگوییم همگرایی در خوشبینانهترین حالت سیاست دولت سودانی را بیتفاوتی نسبت به فشارهای آمریکا علیه ایران و همگرایی با تحریمهای آمریکا باید دانست.
پیروزی اخیر ائتلاف سازندگی و پیشرفت در بهدستآوردن ۴۶ کرسی پارلمان، جایگاه السودانی را با قدرت تثبیت خواهد کرد و او از یک شخصیت گمنام مدیون احزاب شیعه موسوم به اطار التنسیقی به یک شخصیت مستقل تبدیل خواهد شد.
قیس خزعلی پدیده سیاسی عراق
شیخ الامین این روزهای سیاست عراق زمانی که در جوانی به جریان صدر پیوست فکر نمیکرد که روزی از میادین نبرد علیه اشغالگران آمریکایی تا سنگرهای مبارزه علیه داعش به یکی از مؤثرترین شخصیتهای سیاسی عراق تبدیل شود.
خزعلی را به این دلیل پدیده مینامیم چرا که او به معنای واقعی کلمه از صفر مطلق و بدون پشتوانه داخلی اولیه شروع به کار کرد و بهتدریج حضور سیاسی خود را در عراق تثبیت کرد بهگونهای که در طول این سالها با کمترین تنش توانست جایگاه خود را تثبیت و گسترش دهد.
عصائب اهل الحق که اعضای جدای شده از جریان صدر به شمار میآید اولینبار در سال ۲۰۱۴ وارد رقابتهای سیاسی شد و فقط یک کرسی را توانست به دست بیاورد، در انتخابات سال ۲۰۱۸ ائتلاف صادقون (شاخه سیاسی عصائب) توانست ۱۵ کرسی را به دست بیاورد و پیروزی مهمی را به دست آورد، ائتلاف صادقون در انتخابات سال ۲۰۲۱ توانست ۱۷ کرسی را به دست آورد که به نوعی تثبیت بیش از پیش قدرت سیاسی این حزب به شمار میرفت.
در جریان انتخابات پارلمانی اخیر ائتلاف صادقون ۲۷ کرسی را به دست آورد که برای عصائب اهل الحق و قیس خزعلی پیشرفت چشمگیری است که نباید آن را دست کم گرفت چرا که تقویت جایگاه خزعلی امیدها را برای ایجاد یک مرجعیت سیاسی برای شیعیان عراق افزایش میدهد تا به دور از تنشهای خلق الساعه مانند دیگر احزاب شیعه به ثبات حضور سیاسی شیعیان عراق منجر شود.
در این میان نباید از نقش نوری المالکی نخستوزیر اسبق عراق غافل شد، شخصیتی که به دلیل نقشآفرینی پس از اشغال عراق که حساسترین برهه به شمار میآید دشمنان داخلی و خارجی فراوانی دارد و در سالهای اخیر ترجیح داده در پشت پرده به پیشبرد اهداف سیاسی شیعیان عراق بپردازد.
دوگانه خزعلی – مالکی در وحدت و ثبات سیاسی شیعیان را میتوان مشابه دوگانه شهید سید حسن نصرالله – نبیه بری در لبنان دانست که پس از سالها اختلاف در دهه ۸۰ میلادی و تفرقه شیعیان در نهایت به ثبات و افزایش روز افزون قدرت شیعیان لبنان منجر شد، مسیری که پس از شهادت آقا سید و دبیرکلی شیخ نعیم قاسم همچنان پایدار و استوار است.
بازگشت معنادار الحلبوسی
رئیس سابق پارلمان عراق در انتخابات اخیر هر چند نتوانست رقبای شیعه خود را از میدان به در کند؛ اما در انتخابات توانست بهعنوان یک شخصیت آلترناتیو اهل سنت عراق معرفی شود و مورد حمایت غالب شخصیتها و فعالان رسانهای اهل سنت این کشور و همچنین کشورهای عربی منطقهای قرار گیرد.
حلبوسی در انتخابات لحن تقریباً رادیکالی را در پیش گرفته بود که با توجه به حمایت تمام قد از او در آیندهای نه چندان دور احتمال غلبه گفتمان رادیکال در میان احزاب اهل سنت عراقی دور از ذهن نیست که ممکن است به بالا رفتن تنشهای سیاسی در آینده منجر شود.
مقتدی صدر بازنده اصلی
نمیتوان از انتخابات اخیر عراق گفت و از کنار یک اسم به راحتی گذشت، مقتدی صدر رهبر جریان پر نفوذ صدر عراق که این سالها خانه نشینی و دوری از سیاست را برگزید؛ اما سیاست او را رها نکرده است.
همان طوری که حدسزده میشد در انتخابات پارلمانی اخیر جریان صدر از حضور در انتخابات در سطح مشارکت کاندیداها و حتی رأی دادن هواداران خودداری کرد، هر چند حضور جریان صدر میتوانست انتخابات عراق را پرشورتر برگزار کند و نسبت مشارکت را از ۵۶ درصد به نزدیک ۷۰ درصد برساند؛ اما غیبت او نشان داد که ضربه غیر قابل جبرانی به روند سیاسی عراق وارد نکرد و میتوان گفت غیبت صدر جز ضرر به خود و هوادارانش هیچ دستاوردی در پی نداشت.
در پیامهای منتشر شده از سوی صدر گنگ بودن و بیهدف بودن موج میزد، صدریها از مبارزه با فاسدین و ظالمین سخن میگویند؛ اما منظور دقیق آنها از فاسد را نمیدانیم و اینکه تحریم انتخابات چه تأثیری در مبارزه با فاسدین دارد را هم باز متوجه نمیشویم. اگر منظور صدریها فساد در پارلمان است که جریان صدر در دوره قبلی بهعنوان اکثریت وارد پارلمان شدند و بالاترین میزان نماینده را از آن خود کردند و طبیعتا حرف اول با آنها بود و در صورت مشارکت در این دوره قطعاً میتوانستند نتیجه مشابه یا شاید بهتر از دوره قبل را به دست بیاوردند و بهترین فرصت را برای مبارزه با فساد در پارلمان در اختیار داشتند، سؤال اساسی اینجا مطرح میشود که چرا از این فرصت طلایی استفاده نکردند؟
در طرفی دیگر اگر منظور صدریها فساد در دولت است که باز هم جریان صدر به پشتوانه صدر نشینی در پارلمان میتوانست دولت آینده را تعیین کند یا در تعیین آن نقش اساسی ایفا کند و قطعاً حرف اول و آخر در دولت متعلق به جریان صدر بود که باز هم مشخص نیست که چرا صدریها از این فرصت هم استفاده نکردند.
با وضعیت موجود سؤال مهم این است که جریان صدر چه کار خواهد کرد و چه آیندهای را میتوان برای این جریان پر طرفدار در میان اقشار محروم و متوسط جامعه عراق متصور بود؟ آیا معجزهای مقتدی را از کنج عزلت سیاسی خارج خواهد کرد و بار دیگر شاهد نقش آفرینی صدر در روند سیاسی عراق خواهیم بود یا اینکه سرمایه اجتماعی جریان صدر که میراث گرانبهای شهدای خاندان صدر است رفته رفته از دست خواهد رفت و ممکن است در آیندهای نه چندان دور تنها نامی از جریان صدر باقی بماند.
دوئل سنگین مالکی – السودانی
با پایان انتخابات و مشخص شدن نقشه راه سیاسی این کشور مذاکرات فشرده میان گروههای شیعه برای معرفی نخستوزیر آغاز شده است، مانند دور قبل الاطار التنسیقی بهعنوان بزرگترین ائتلاف حاضر در پارلمان نخستوزیر را معرفی خواهد کرد؛ اما شرایط بهمانند گذشته نیست و تغییر موازنه قدرت بر روند تشکیل دولت بعدی عراق تأثیر فراوانی خواهد داشت.
سودانی با اتکا به پیروزی اخیر خود در انتخابات و به دست آوردن وزن سیاسی مستقل در حال حاضر خود را شانس اول تشکیل دولت جدید عراق میداند که قطعاً به پشتوانه ۴۶ نماینده دولتی مستقلتر از احزاب شیعه با تمایل بیشتر به سیاستهای همراه با کشورهای منطقهای و بینالمللی است.
از طرفی دیگر نوری مالکی نخستوزیر اسبق از مدتها قبل خود را برای بازگشت به عرصه سیاسی عراق آماده کرده و رایزنیها برای حمایت از نخستوزیری مجدد او آغاز شده است، مالکی هر چند دوران نخستوزیری پر تنشی را پشت سر گذاشت؛ اما در نظر بخش مهمی از سیاستمداران عراقی، این کشور به شخصیت با تجربهای مانند نوری مالکی نیاز دارد تا بتواند ضمن برقرای توازن روابط بینالمللی از گسترش جنگ افروزی صهیونیستها به مرزهای عراق جلوگیری کند، از طرفی دیگر گروههای مقاومت اسلامی عراق، مالکی را شخصیتی مناسبتر جهت نخستوزیری دولت آینده میدانند چرا که در پرونده خلع سلاح گروههای مقاومت که به شدت مورد توجه آمریکاست مالکی میتواند به راه حلی که دو طرف را راضی کند دست یابد؛ اما سودانی بر حمایت ائتلاف بینالمللی در مسئله خلع سلاح تأکید دارد.
مسئله تعیین نخستوزیر عراق یک بازیگر ثابت هم دارد که آن کسی نیست جز آمریکا که در کنار کشورهای عربی منطقه برای انتخاب نخستوزیر ضد جریان مقاومت فشارهای سیاسی سنگینی را اعمال میکند.
مذاکرات بین گروههای اطار التنسیقی همچنان به سختی ادامه دارد و مشخص نیست که چه کسی سکان هدایت همسایه غربی ما را بر عهده خواهد گرفت.












