همشهری آنلاین: در حالی که حضور نوری بیلگه جیلان در جشنواره جهانی فجر شیراز هم برای خودش و هم برای دستاندرکاران جشنواره به مسئلهای بغرنج بدل شده، این کارگردان برجسته چندی پیش در جشنواره بینالمللی فیلم قاهره حضور داشت و جنجالی هم رخ نداد.
جیلان بهعنوان رئیس هیئت داوران بخش بینالملل چهل و ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم قاهره (CIFF)، که از ۱۲ تا ۲۱ نوامبر ۲۰۲۵ (۲۱ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۴) برگزار شد، در نشستی ویژه با عنوان «تأملات سینمایی: سفری در جهانهای نوری بیلگه جیلان» شرکت کرد.
این گفتوگو که اجرای آن را احمد شوقی، منتقد فیلم و رئیس فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم (فیپرشی)، بر عهده داشت، به تأمل در مسیر هنری جیلان پرداخت.
در این نشست اعضای هیئت داوران هم حضور داشتند که بر این نکته تأکید میکرد که این رویداد صرفاً ملاقاتی افتخاری نبود، بلکه نوعی تبادل واقعی دیدگاهها در قلب جشنواره به شمار میرفت.
فرهنگ و هنر بالاتر از سیاست است
جیلان در پاسخ به انتقادهایی که به حضور او در جشنواره فیلم فجر شده در بیانیهای که در اختیار "ورایتی" قرار داده گفت: "جشنواره فیلم فجر دستکم چهل سال قدمت دارد. من هم مانند بسیاری از فیلمسازان، بارها به اینجا آمدهام. [تئو] آنگلوپولوس را اینجا ملاقات کردم و جایزهای از هیئت داوران با حضور بلا تار در همینجا دریافت کردم. همین چند ماه پیش هم در تهران یک کارگاه آموزشی برگزار کردم که در آنجا متوجه شدم این نوع برخوردها برای فیلمسازان جوان و دانشجویان سینما که در ایران زندگی میکنند، چقدر باارزش است. من در جوانان جرقهای فوقالعاده مشاهده کردم، چیزی که بهندرت جای دیگری دیدهام.
ایران جامعهای پویا است و سینمای قابل توجهی دارد که من از آن بسیار آموختهام. فیلمسازانی که در ایران زندگی میکنند - که فارغ از اینکه شرایطشان چقدر دشوار و پیچیده باشد، همچنان تلاش میکنند فیلم بسازند و به دنبال راهی برای پیشرویاند - بیش از دیگران به امید و گردهماییهایی از این دست نیاز دارند."
در ادامه این متن میخوانیم: "محروم کردن مردمی که آنجا زندگی میکنند از فیلمهایی که قرار است نمایش داده شود یا از این نوع دیدارها، به هر دلیلی، شبیه مجازات کردن آنهاست و این کار به نظر من درست نیست. هر جشنوارهای تحت تأثیر پویاییهای سیاسی پیچیدهای شکل میگیرد. در دنیای امروز، تقریباً هیچ جشنوارهای نیست که بدون مقدار چشمگیری حمایت دولتی وجود داشته باشد. اما رد کردن مشارکت به دلایل سیاسی، برای من شبیه قربانی کردن هنر برای سیاست است."
جیلان در خاتمه عنوان کرده که از دید او فرهنگ و هنر بالاتر از سیاست است.
کارگردانی که کارش برآوردن انتظارات دیگران نیست
میتوان حدس زد فشاری که بر نوری بیلگه جیلان وارد شده چقدر بر او گران آمده است. جیلان اصولا فیلمسازی است که، به رغم محبوبیت جهانی فیلمهایش، روی موضوعات اجتماعی، خصوصا بعد از "سه میمون" کمتر دست گذاشته و به قول خودش مجادلهها و کشمکشهای درونی خودش برایش کفایت میکند. او در این باره در کتاب گفتگوهایش میگوید: "همیشه تنها آرزویم این بوده که بتوانم به سختترین منطقه روح و درون خودم نفوذ کنم؛ جاهایی که اعتراف به وجود آنها سخت است. راستش این درونیترین آرزوی من است؛ میلی که هیچوقت رهایم نمیکند."
اما آیا این به آن معناست که فیلمهای او از وجوه اجتماعی تهی هستند؟ استقبالی که از فیلمهای جیلان در سراسر دنیا میشود نشان میدهد که او طعم تجربهای عام و فراگیر را به مخاطبانش میچشاند. اما این کار را به شیوه خودش، نه همچون یک فیلمساز اجتماعی که پدیدههای اجتماعی بر آدمها و ترسها و امیالشان برایاش مقدماند، انجام میدهد. جیلان میگوید: "اینکه حسابوکتاب کنم و ببینم در مورد چه مسائلی باید فیلم ساخت یا متر بردارم و انتظارات دیگران را اندازهگیری بگیرم، بههیچوجه کار من نیست. گمان میکنم درباره چیزهایی فیلم میسازم که روح من را به بند کشیدهاند. درباره موقعیتهایی که مثل بختک سینهام را میفشارند. کاری جز این نیز از من برنمیآید. کسی نیستم که خود را در آغوش امن و گرم تودهها، باورها و مسلکها کشیده باشم. من مثل یک ماهی تلاش میکنم راه خودم را درون آب گلآلود پیدا کنم."
حالا چنین کارگردانی با چنین بینشی در موقعیتی قرار گرفته که با روحیات و طرز تلقی او از کاری که در سینما انجام میدهد اصلا سازگار نیست. حتما او احتمال میداده که حضورش در جشنواره فیلم فجر پیامدهایی خواهد داشت؛ اما شاید جیلان میدانسته بالاخره از این آب گلآلود هم میگذرد و چون کارش راضی کردن دیگران نیست، نهایتا از این موقعیت که گویی روحش را به بند کشیده، تجربهای به دست میآورد که در آینده در یکی از آن فیلمهای بیبدیلش منعکس میشود.












