به گزارش تابناک به نقل از جماران؛ بازیگر پیشکسوت، نویسنده و کارگردان ایرانی، نود و دو ساله است و به گفته خودش، هفتاد وپنج سال است که کارش بازیگری در تئاتر، سینما و تلویزیون است. او که بهتازگی در فستیوال سینمایی «شبهای سیاه تالین» در استونی شرکت داشت در گفتوگویی درباره حال این روزهایش و همینطور اینکه چطور هنرپیشه شد و نگاهش به فرهنگ ایران، صحبت کرد.
علی نصیریان در بخشی از این گفتوگو در پاسخ به سؤالی در خصوص هنرمندان ایرانی خارج از کشور، گفت: خیلی دلم میگیرد وقتی میبینم بیضایی که باید در ایران باشد و کار کند و به ادبیات دراماتیک، تئاتر و سینمای ما غنا ببخشد، رفته و من افسوس میخورم که چرا این اتفاق افتاده؟ چه راهکاری هست که ایشان را به مملکت و سر کارش برگردانند و به ریشههای خودش بپیوندد و بتواند هنرنمایی کند.
وی افزود: علت اینکه خوشحالم به این فستیوال آمدم این است که خانم گلشیفته فراهانی را دیدم و با ایشان صحبت کردم. چون من برای استعداد و کارآمدی ایشان در تئاتر و سینمای مملکتم احترام قائلم و حیفم میآید که ما جدا باشیم. من میخواهم به همدیگر متصل شویم و کمک کنیم و سعی کنیم که اگر موانعی در راه حضور بازیگران خوب و درجه یک و مستعدی که هست که از کشور رفتهاند، سر زندگی و کارشان برگردند و استعداد و هنرشان را در مملکت خودشان ارائه بدهند.
این بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در خصوص بازیگران ممنوع الکار نیز گفت: من فکر میکنم باید یک تغییر و تحولی در این طرز فکر ممنوع الکار کردن انسانها بگذارند. برای اینکه آدمیزاد با کار زندگی میکند و بدون کار زندگی خیلی معنی پیدا نمیکند. حیف است که کسی از یک بخش حقوقش محروم شود.
وی تأکید کرد: اینها را باید با گفتوگو و نه با دعوا [حل کرد]. من اصلا با دعوا مخالفم. با گفتوگو و صحبت کردن بلکه این مشکلات حل شود و این افراد بتوانند کار کنند. چون ما هر چقدر کار کنیم کم کردهایم برای اینکه فرهنگ مملکت شناسنامه ما است. سینمای ما که به این جشنواره میآید، شناسنامه مملکت ما است و ما را میشناساند که تا چه حد میتوانیم ذوقآزمایی کنیم، هنر به خرج دهیم و کارهای خوب، درست و صحیح انجام بدهیم.
نصیریان در پاسخ به سؤال دیگری در خصوص اینکه آیا هیچ وقت فکر کرده به اینکه بیرون از ایران زندگی کند، گفت: ابدا؛ من سه پسر دارم که دو نفر از آنها آمریکا هستند و پسر سومم هم در آمریکا تحصیلاتش را تمام کرده و در آلمان کار گرفته است. من دوبار خواستم در آمریکا بمانم ولی نتوانستم؛ یعنی آمریکا برای من کوچک بود. چون من نمیتوانستم بیکار باشم. موقعی که تصمیم گرفتم حدود هفت هشت ده سال پیش بود و انرژی کار داشتم و میتوانستم کار کنم. آمریکا هم دو بخش کار کردم؛ یک بخش خودم کار کردم و یک بخش با فرهاد آییش کار کردم.
وی تأکید کرد: به سینمای آنجا که ابدا راه نداریم. تئاتر هم شما باید آخر هفتهها، یعنی شنبه و یکشنبه برای ایرانیها تئاتر درست کنید؛ یا کمدی باشد که بخندند و یا سیاسی باشد که به حکومت فعلی بد و بیراه بگویند. بلیطهایتان را هم باید در بقالیها، سوپرمارکتها و قصابیها و... بگذارید که بفروشند. این خیلی موهن بود؛ یعنی برای من سرشکستگی بود که تمام هفته را منتظر این دو روز باشم و بلیط را هم این طوری بفروشیم. گفتم من اینطوری قبول ندارم و آمدم.
این بازیگر پیشکسوت افزود: پسر بزرگم هم من را تشویق کرد که برو؛ بهترین کار این است که بروی، چون اینجا به درد تو نمیخورد. آن هم یک آدم سنتی مثل من که خیلی پیرو سنتهای خوب است و دلم میخواهد سنتهای خوب را احیاء کنم. از جمله سنت تئاتر تخت حوضی را من به تئاتر روشنفکرانه آوردم. خارج از کشور خیلی امتیازات دارد ولی مملکت خودم را به هیچ عنوان رها نمیکنم. عیبها و مشکلاتی که دارد را هم قبول میکنم؛ مملکت خودم را دوست دارم و نمیخواهم جای دیگری باشم.