عصرایران- محمدرضا فخرالدین آشتیانی متولد به سال 1285 و متوفی به سال 1377 که نماینده دوره های پانزدهم و شانزدهم شورای ملی و عضو حزب دموکرات به رهبری قوام السلطنه بود در سال 1360 با پروژه تاریخ شفاهی هاروارد مصاحبه کرد و در بخشی از این مصاحبه به نکته جالبی در مورد تیمورتاش و مرگش اشاره می کند:
تیمورتاش یک ناطق و نویسندۀ زبردستی بود. از جمله چیزهایی که واقعاً در آن تخصص داشت تاریخ روم باستان بود. تاریخ روم باستان را بین ایرانیها کسی بهتر از او نمی دانست و او سیاستمدار ماهر و لایقی هم بود ولی خوب اشتباهش این بود که میخواست برود جای رضا خان بنشیند.
محمدرضا فخرالدین آشتیانی

مصطفیخان فاتح کتابی دارد به نام پنجاه سال نفت اگه دیده باشید. آنجا مینویسد یکروزی مرحوم تیمورتاش مرا احضار کرد به دربار – وزیر دربار بود آنزمان – و آنجا گفت که… دیدم داور و نصرتالدوله شازده فیروز هم نشستهاند. داور وزیر فوائد عامه بود نصرتالدوله وزیر دارایی بود و تیمورتاش هم که به عنوان وزیر دربار تقریباً همهکاره بود. گفت :« ما یک حزبی میخواهیم تشکیل بدهیم و برای هیئتمدیرۀ این حزب دنبال اشخاص وارد و کارکشته و فهمیده و تحصیلکرده میگردیم من انگشت روی شما گذاشتهام.»
فاتح پاسخ می دهد:«خوب این حزب هدفش چیست هدفش حکومت است گفت بله گفتم خوب حکومت که الان شما وزیر دربار هستید شازده هم که وزیر دارایی است آقای داور هم که وزیر فوائد عامه رضاشاه هم که شاه است چه حکومتی میخواهید بیاورید؟»
تیمورتاش پاسخ داد:« نه شما باید خوب فکر کنید و تعمیق بکنید در آنچه که به شما گفتم.»
فاتح پاسخ گفت:«اگر مقصودتان این است که این را بیرونش کنید که این هر سه شما را میکشد.»
همینطور هم شد. رضاخان هر سه را کشت. هم تیمور را کشت هم نصرتالدوله را کشت هم داور را کشت. هر سه را کشت.
به قول مولانا:
نردبان این جهان ما و منی است
عاقبت این نردبان افتادنی است
آنکه بالاتر رود احمقتر است
استخوانش سختتر خواهد شکست