نیسان آبی سالهاست که تبدیل به بخشی ثابت از منظره خیابان ها و جاده های ایران شده است. با همه انتقاداتی که به این خودرو و نحوه حضور آن در معابر وارد است اما به نظر می رسد که نمی توان جایگزینی برای آن متصور بود و حذف این خودرو باعث صدمه به قشری بزرگ از اجتماع و حتی صنعت حمل و نقل ایران خواهد شد.
به گزارش آخرین خودرو، با این همه، پرسشی که هنوز پس از پنجاه سال پابرجاست این است: چرا هیچ وانتی با وجود پیشرفت فناوری نتوانسته جای نیسان آبی را بگیرد؟ برای پاسخ، باید به عقب برگردیم به جایی که این داستان از ژاپن آغاز شد.
داستان نیسان آبی از دهه ۱۹۶۰ میلادی در ژاپن شروع می شود. در آن سال ها، کشور ژاپن در حال صنعتی شدن سریع بود و نیسان تصمیم گرفت یک وانت متوسط برای کارگران، کشاورزان و شرکت های کوچک تولید کند. نتیجه این تصمیم، مدل Nissan Junior 40 Series بود. وانت جونیور، ساده، مقاوم و ارزان بود؛ با شاسی نردبانی فولادی، موتور بنزینی چهار سیلندر و گیربکسی کاملاً مکانیکی.
در ایران دهه ۱۳۴۰، کشور به سرعت در حال رشد صنعتی بود و دولت به دنبال ساخت خودروهای تجاری داخلی بود. شرکت «سایپا» که در آن زمان با نیسان همکاری داشت تولید نیسان جونیور را تحت لیسانس آغاز کرد. نخستین مدل های تولید داخل در سال ۱۳۵۰ وارد بازار شدند و بهسرعت جای خود را میان خریداران باز کردند. در آن زمان این وانت با موتور قدرتمندتر نسبت به رقبای اروپایی، ابعاد مناسب تر نسبت به نمونه های امریکایی و همچنین دوام بالا، گزینهای ایدهآل برای حمل بارهای سنگین در اقلیم های متفاوت و انواع جاده های ایران بود.
بعد از انقلاب و قطع همکاری با نیسان ژاپن، شرکت زامیاد ادامهدهنده راه شد. طراحی اصلی تقریباً دست نخورده باقی ماند ولی قطعات و مونتاژ بهتدریج ایرانی شد. از آن زمان تا امروز در حالی که بسیاری از خودروها چندین نسل تغییر کردهاند یا حتی از بین رفته اند، نیسان آبی تقریباً همان است که پنجاه سال پیش بود. با همان چهره ساده، همان صدای خاص موتور و همان فلسفه بیادعای دوام.
موتور اصلی نیسان آبی، چهار سیلندر خطی است و از خانواده موتورهای معروف Z نیسان محسوب میشود. معروفترین نمونه آن موتور Z24 است با حجم دقیق ۲۳۸۹ سیسی، که به خاطر طراحی تنفس طبیعی، کاربراتوری بودن و نسبت تراکم پایین، بهشدت در برابر شرایط سخت مقاوم است. با هر نوع بنزین و روغنی کار می کند، با شرایط آب و هوایی مختلف سازگار است، قطعات آن به وفور یافت می شوند و در هر شهری مکانیک آن پیدا می شود.
این موتور شاید از نظر فناوری بسیار قدیمی باشد اما از نظر دوام یک افسانه است. نه به ECU پیچیدهای نیاز دارد نه به سنسورهای متعدد. حتی اگر سیستم برق ضعیف شود یا فیلترها قدیمی باشند موتور همچنان روشن میشود و به کارش ادامه میدهد.
اگرچه نیسان آبی به پیشرانه های دیزلی و انژکتوری هم ارتقا یافت اما اصل و اساس و سادگی آن دست نخورده باقی ماند. گیربکس آن نیز یک جعبه دنده چهار سرعته مکانیکی است، با ضرایب سنگین و استحکام فوقالعاده. انتقال قدرت به دیفرانسیل عقب انجام میشود و همین ساختار ساده باعث شده که نیسان بتواند در مسیرهای پرشیب یا بار سنگین بدون هیچ دردسری حرکت کند.
شاید به همین دلیل باشد که خودروهای جایگزین مانند کارا یا پادرا پلاس به سرعت کار رفتند و نتوانستند اطمینان رانندگان را جلب کنند. نیسان آبی بهدلیل ساختار سادهاش در شرایط سخت (سوخت نامناسب، گرمای زیاد، فشار کاری بالا) بسیار قابلاعتمادتر باقی مانده است.
اگر از زیر نیسان آبی به آن نگاه کنید انگار به زیر یک کامیون کوچک سرک کشیده اید. شاسی آن از نوع نردبانی فولادی با تیرهای ضخیم و مقاطع سنگین است. همین شاسی راز تحمل وزنهای غیرعادی است. در حالی که ظرفیت اسمی حمل بار آن حدود دو تن است، رانندگان قدیمی تا چهار تن بار روی آن میگذارند. از هندوانه تا آجر، از آهن تا سیبزمینی و باز هم حرکت میکند.
سیستم تعلیق عقب با فنرهای شمش چند لایه طراحی شده و این یعنی تحمل بار زیاد بدون شکستن یا افت ارتفاع. در مقابل، وانتهای مدرنتر با سیستم تعلیق نرم تر برای راحتی سرنشین طراحی شدهاند اما در ایران نه جاده ها با سیستم تعلیق مهربانند و نه بارها الزاما سبک و مناسب وانت میان سایز هستند.
در واقع جاده و اقتصاد ایران طوری است که فقط خودرویی مثل نیسان آبی میتواند از پس آن بربیاید. وانتهای جدید در همان سال اول یا کمکفنر میشکنند یا اتاق تاب برمیدارد، اما نیسان آبی در بدترین شرایط هم استوار میماند. حتی اتاق آن با ورقهای ضخیم فولادی ساخته شده است؛ نه از پلاستیک و فیبر. به همین دلیل اگر تصادف هم کند با یک چکش و جوشکاری دوباره سرپا میشود. همین تعمیرپذیری بالا باعث شده که حتی نیسانهای دهه شصت هنوز در جادهها دیده شوند.
رانندگان باربری، کشاورزان و مشاغل سنتی در ایران با ماشین احساساتی برخورد نمیکنند؛ ماشین برایشان ابزار است، نه یک وسیله لوکس برای تردد. بنابراین وقتی پای ابزار به میان میآید، معیارشان فقط «خرج و بازده» است.
نیسان آبی از نظر اقتصادی دقیقاً همان چیزی است که این قشر میخواهد. قطعات آن در هر شهری پیدا میشود. تعمیرش ساده است. مصرف و استهلاک قابل پیشبینی دارد و مهمتر از همه اگر خراب هم شود با هزینه ای بسیار ناچیز دوباره راه می افتد.
برای مقایسه یک موتور نیسان آبی را میتوان با هزینه ای کمتر از ده میلیون تومان تعمیر اساسی کرد. اما اگر بخواهی همین کار را با یک موتور چینی مدرن انجام دهید باید چند برابر بپردازید. همین محاسبه ساده باعث شده که نیسان آبی هنوز در سال ۱۴۰۴ پرفروش ترین وانت کشور باشد. مردم به آن اعتماد دارند؛ چون می دانند در بدترین شرایط اقتصادی، این وانت زمینشان نمیزند.
در سالهای اخیر شرکت زامیاد و دیگر خودروسازها چندین بار تلاش کردهاند تا جایگزینی برای نیسان آبی بسازند. مدلهایی مثل پادرا، پادرا پلاس، کارون و حتی وانت های چینی نظیر کاپرا ۲ یا فوتون تونلند معرفی شدند. اما نتیجه چه شد؟ هیچکدام نتوانستند آن محبوبیت را تکرار کنند. چرا؟ چون جایگزین کردن نیسان فقط به معنی ساخت یک وانت قوی تر نیست؛ باید فلسفه، اقتصاد و نیاز سنجی پشت آن را هم درک کرد.
وانتهای جدید اگرچه از نظر ایمنی، امکانات و ظاهر مدرنترند اما از نظر دوام، هزینه نگهداری و اعتماد عمومی شکست خوردهاند. مردم هنوز وقتی میخواهند ماشینی برای کار واقعی بخرند، میگویند یه نیسان آبی بگیر، خیالت راحت باشه!
زامیاد در نسخههای جدید طول اتاق را افزایش داده تا سرنشینان راحت تر باشند، سیستم ترمز ABS و کیسه هوا را اضافه کرده است، سیستم های کمکی راننده را افزوده و به طور کلی سعی در استاندارد سازی داشته است اما حتی این تغییرات هم نتوانستهاند هویت اصلی وانت را تغییر دهند. خریداران هنوز همان موتور Z24 و همان بدنه قدیمی را میخواهند؛ چون برایشان کارایی مهمتر از لوکس بودن است.
در جهانی که همه چیز به سمت برقی شدن پیش می رود شاید عجیب به نظر برسد که خودرویی با طراحی دهه ۶۰ میلادی هنوز در حال تولید است. اما واقعیت ایران متفاوت است. هنوز در بسیاری از نقاط کشور جادهها ناهموارند، سوخت مناسب یا برق در دسترس نیست و تعمیرکار متخصص خودروهای جدید وجود ندارد.
در چنین شرایطی نیسان آبی مثل سربازی وفادار است که با وجود سن بالا هنوز در خط مقدم کار میکند. او خودش را با شرایط ایران وفق داده: ساده، مقاوم، قابل تعمیر و حاضر برای هر مأموریتی. وانتهای مدرن ممکن است در اروپا یا ژاپن انتخاب منطقی تری باشند، اما در ایران، منطق بقا حکم می کند که هنوز نیسان آبی پادشاه باشد.