مسابقه مرزبندی با روحانی/ آقای پزشکیان!وقت تبلیغات انتخاباتی تمام شده

الف چهارشنبه 21 آبان 1404 - 20:31
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

مسابقه مرزبندی با روحانی

روزنامه فرهیختگان نوشت:

اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت حسن روحانی در کتاب خاطراتی که به‌تازگی منتشر کرده مشروحی را از آنچه در دولت اتفاق افتاده، مطرح و روایتی از اختلافات خود با رئیس‌جمهور وقت را بیان کرده تا شاید باعث مرزبندی خود با روحانی شود. جهانگیری شروع ایجاد شکاف میان خود و روحانی را یک سال پس از انتخابات می‌داند؛ اما با این‌حال به این موضوع هم اشاره می‌کند که روابطش با رئیس‌جمهور در ۸ سال نوسان‌های زیادی داشته است. جهانگیری می‌گوید به دلیل آنکه می‌دانست نمی‌تواند پاسخگوی عملکرد تیم اقتصادی دولت باشد، تمایلی به پذیرش معاون اولی نداشته اما با اصرار روحانی آن را پذیرفته است. جهانگیری این عدم تمایل را در آستانه یک‌سالگی دولت مورد اشاره قرار داده و تأکید دارد بازخورد‌هایی که از رفتار رئیس‌جمهور گرفته به تردید‌هایش برای حضور در دولت، دامن می‌زده است.

ماجرای تعیین قیمت بنزین یکی از موارد مورد اختلاف میان روحانی و جهانگیری بود. او معتقد بود باید سهمیه بنزین هر فرد به خود آن شخص داده شود و می‌گوید کارشناسان معتقد بودند این روش به عدالت نزدیک‌تر است. جهانگیری دو سه باری این موضوع را با رئیس‌جمهور مطرح می‌کند؛ اما رئیس‌جمهور ایده را نپذیرفته و با شوخی گفته: «با اجرای این طرح هر بچه‌ای که متولد می‌شود، باید کنار شیر، یک پستونک بنزین هم برایش آماده کنیم.»

اوایل تیرماه ۹۸ در یکی از جلسات شورای عالی هماهنگی اقتصادی، جهانگیری روایت می‌کند که در حال صحبت در مورد تعیین نرخ بنزین و سهمیه‌بندی‌ها، وقتی او ایده اختصاص سهمیه بنزین به افراد را مطرح می‌کند با واکنش عجیب رئیس‌جمهور مواجه می‌شود: «آقای روحانی با تندی و عصبانیت میان حرف من پرید و گفت شما و چند نفر اصلا‌ح‌طلب نشسته‌اید و می‌خواهید کشور را به‌هم بریزید و امنیت کشور را به‌هم بزنید.  من هرگز در دوره مسئولیت‌هایم با چنین برخوردی مواجه نشده بودم... حتی ده درصد چنین برخوردی را هم تجربه نکرده بودم. واقعاً برایم سنگین بود، خیلی فشار تحمل کردم تا در یک جلسه که حدود 15 نفر از مسئولان کشور از جمله سران سه قوه حضور دارند، بر خودم مسلط باشم. در یک لحظه تصمیم گرفتم که از جلسه خارج شوم؛ اما علی لاریجانی که کنار من نشسته بود و احساس می‌کرد ممکن است از جای خودم بلند شوم، دستش را روی دست من گذاشت و فقط به آقای روحانی گفتم پاسخ شما را می‌دهم؛ اما نه اینجا.» بعد از این ماجرا، جهانگیری تصمیم به استعفا می‌گیرد که برخی از وزرا از جمله زنگنه، حجتی، نمکی، سلطانی‌فر، کلانتری، اردکانیان و ربیعی می‌آیند و بنا به مصلحت از جهانگیری می‌خواهند که بازگردد. جهانگیری می‌گوید بعد از این ماجرا «همکاری با آقای روحانی برایم موضوعیت نداشت» و حضور در دولت برایش سخت و سخت‌تر شده بود. «کسانی که از مدیریت و روحیات من شناخت داشتند باور نمی‌کردند که بعد از این ماجرا، همکاری با آقای روحانی را ادامه دهم.»

اشارات جهانگیری به اختلافاتش با رئیس‌جمهور چند نکته قابل‌توجه دارد. اول آنکه، از رفتار و نوع مواجهه حسن روحانی با تیم اجرایی و روحیات و خلق‌وخوی شخصی او روایتی جزئی ارائه می‌کند و نکته مهم‌تر آنکه در ادامه ترسیم چهره‌ای از روحانی - فردی که چندان به مشورت‌های معاون اولش توجه نمی‌کند - به‌نوعی به دنبال عقب‌نشینی از حضورش در انتخابات ۹۶ و حمایت همه‌جانبه‌اش از روحانی هم است، برای اینکه تا جای ممکن بتواند کمی از هزینه تصمیمات غلطی که در دور دوم دولت روحانی گرفته‌شده را برای خود بکاهد. 

******

درباره اقدام مبتکرانه و قابل تقدیر رئیس و نمایندگان مجلس دوازدهم

سایت جهان‌نیوز نوشت:

دو روز گذشته مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ملت میزبان رئیس جمهور، معاون اول و اعضای کابینه بودند تا در یک نشست بی‌سابقه گزارش عملکرد سال اول برنامه هفتم توسعه که عملکرد سال اول دولت چهاردهم هم می‌شد را بشنوند. برنامه هفتم تنها سند جامع پیشرفت کشور در حال حاضر است. این اقدام مبتکرانه از آن جهت قابل اهمیت بود که مسیر حرکت کشور باید بر مبنای اسناد بالادستی باشد و اتفاقا رئیس جمهور هم در دوران تبلیغات انتخاباتی تاکید بسیار زیادی بر اجرای برنامه هفتم داشت. نکته مهم دیگر نوآوری مجلس این بود که متاسفانه در برنامه های شش گانه گذشته گزارش کاری از روند پیشرفت برنامه گرفته نمی‌شد و در نهایت یک ارزیابی پایانی ارائه می‌شد که متاسفانه کار از کار گذشته بود و میزان تحقق اهدف برنامه هم کمتر از 20 درصد و 30 درصد گزارش می‌شد.  

اساسا برنامه برای اجرا نوشته می‌شود و اگر مانع، انتقاد یا کم‌کاری هم در مسیر اجرا وجود دارد، باید پیش از آنکه فرصت از دست برود، در همان میانه راه اصلاح شود. اقدام قابل تقدیر مجلس دوازدهم که در سال اول میزبان اعضای دولت برای دریافت گزارش کار شد، بیش از هر چیز وجهه جدیدی از واقعیت و قدرت نظارت مجلس(بدون نمایش) که در قانون اساسی ذکر شده را نشان داد که همه اعضای دولت به مجلس فراخوانده شدند. همچنین نشان داده شد که رئیس و نمایندگان محترم به عیب بزرگ ادوار گذشته پی برده‌اند و مُصر هستند تا حرکت دولت به عنوان قوه اجرایی کشور در مسیر اجرای برنامه و تحقق اهداف آن باشد. 

البته که ارزیابی‌ها نشان داد تحقق اهداف برنامه هفتم در سال اول کمتر از 40 درصد بوده است که قابل قبول نیست اما قابل اصلاح و پیگیری است. اهمیت این ارزیابی دقیقا در این نقطه است که این عدد می‌توانست در پایان برنامه اعلام شود اما امروز چهار سال برای اصلاح موانع و ایرادات زمان باقی است. اگر مشکل نرسیدن به اهداف هم از مدیران ضعیف باشد، جابجایی آنها چه با عزل توسط دولت و چه استیضاح توسط مجلس در اولویت قرار می‌گیرد. مجلس با این رویه جدید، عملا دولت را هر سال پاسخگوی کارنامه خود در اجرای برنامه پنج ساله کرده است.

نکته پایانی آن است که خانه ملت در جلسات فشرده دو روز گذشته که از رسانه ملی هم به صورت زنده پخش می‌شد توانست به جامعه نشان دهد که عملکرد دولت چهاردهم در سال اول که همزمان با سال اول برنامه هفتم هم بود به چه کمیت و کیفیتی بوده است تا افکار عمومی هم قضاوت جامعی در این‌باره پیدا کنند.

******

تقصیر شماست؟ اصلاح کنید!

روزنامه جوان نوشت:

رئیس محترم قوه مجریه روز سه‌شنبه در جریان بررسی عملکرد اجرایی قانون برنامه هفتم توسعه طی یک سال گذشته گفت: «همواره گفته‌ام که مقصر مشکلات ما، یعنی دولت، مجلس و حکومت هستیم و باید باهم به حل این مشکل کمک کنیم.» این اظهارات شروع خوبی برای اصلاح است؛ اینکه ابتدا پذیرفته شود که ریشه همه مشکلات، فقط خود مسئولان هستند. اگر این نکته پذیرفته شود آن‌وقت دیگران به عنوان مقصر معرفی نمی‌شوند، البته این به معنای آن نیست که تقلای دشمن برای ضربه زدن به کشورمان نادیده گرفته شود بلکه به معنای آن است که اگر مسئولان بجا انتخاب شوند و دقیق و درست کار کنند، حتی تلاش دشمنان و رقبا هم به جایی نمی‌رسد، با این حال اذعان رئیس قوه مجریه نشان می‌دهد تورم، گرانی، کسری بودجه، ناترازی انرژی و همه این موارد از تصمیم‌های مسئولان نشئت می‌گیرد، بنابراین حالا که تشخیص درست داده شده، وقت عمل است، چه آنکه رئیس قوه مجریه یا دیگر مسئولان دیگر صرفاً یک منتقد نیستند و یکی از ارکان اصلی اجرای نظام سیاسی به شمار می‌روند، شخص آقای پزشکیان هم به اندازه کافی هم اختیار و هم ابزار دارد.

درست است که همه اقتصاددان‌ها بر این نکته اتفاق نظر ندارند که ریشه تورم، کسری بودجه ساختاری است، اما همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که مسئولیت تورم با مسئولان به ویژه دولت است و باید طوری مدیریت کند که این زخم مزمن یک بار برای همیشه رخت بربندد و طوری نباشد که هر سال که لایحه بودجه به مجلس می‌رود، هزینه‌ها افزایش یابد و درآمد‌ها اغلب خوش‌بینانه و خیالی در نظر گرفته شوند، در نتیجه بانک مرکزی مجبور می‌شود برای پوشش کسری، پول چاپ کند. بدیهی است این روند، سفره مردم را کوچک‌تر می‌کند که مع‌الأسف کوچک‌تر هم کرده است.

اینکه رئیس محترم قوه مجریه از کلمه «ما» استفاده می‌کند، این «ما» شامل مجموعه دستگاه‌های اجرایی، از سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی گرفته تا وزارتخانه‌های اقتصادی و نظارتی دولتی هم می‌شود و عملاً همه این ساختار‌ها ذیل رئیس‌جمهور فعالیت می‌کنند و قانون اساسی هم در اصل ۱۲۶ تأکید دارد: «رئیس‌جمهور مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیماً بر عهده دارد و می‏تواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد»، بنابراین نه وزیر می‌تواند بگوید دستم بسته است و نه معاون می‌تواند بگوید انجام نمی‌دهد. مسئول همه آنها رئیس قوه مجریه است و اگر افراد بجا، سالم و قوی انتخاب کند، حتماً مشکلات قابل حل هستند، اما اگر اطرافیان رئیس قوه مجریه هنوز می‌گویند «رئیس‌جمهور اختیار ندارد» یا قانون اساسی را نخوانده‌اند یا واقعاً نمی‌خواهند وی تصمیمی بزرگ بگیرد. 

******

آقای پزشکیان،وقت تبلیغات انتخاباتی تمام شده

روزنامه هم‌میهن نوشت:

در کارزار انتخاباتی مسعود پزشکیان، یکی از دلایل عمده گزینش وی از سوی مردم و برتری بر رقبا، مدل خاص رفتاری و گفتاری وی بود که سادگی و صداقت و بی‌آلایشیِ رئیس‌جمهوری از جنس مردم عادی را به اذهان عمومی متبادر و چهره‌ای متفاوت از او ترسیم می‌کرد و مایه رجحان و برتری مسعود پزشکیان در رسیدن به کرسی ریاست‌جمهوری شد اما هرچه جلوتر آمدیم، این سبک گفتاری و واژه‌گزینی رئیس دولت چهاردهم جلوه‌های دیگری از خود به نمایش گذاشت.

از منظر رفتاری و مراوده پزشکیان در مقام ریاست‌جمهوری با فضای پیرامونی، او از همان ابتدا عنوان کرد پروتکل‌پذیر نیست و در برخی مواضع کنترل‌پذیری مرسوم و متداول نسبت به این جایگاه را پذیرا نیست. این امر تا هنگامی که او دیوار حائل با بدنه اجتماعی را خدشه‌دار کند و ارتباط وثیق‌تری با مردم داشته باشد، امر مذموم و ناپسندی نیست و از آن حیث که رفتار بی‌تکلف موجب ارتقای حس همذات‌پنداری با توده‌های مردم را فراهم می‌کند، حتی مطلوب و پسندیده هم هست.

اما وقتی در دیدارهای رسمی و در مراودات دیپلماتیک و در مواجهه با کنشگران سیاسی داخلی و خارجی، رئیس دولت از پروتکل‌های قاعده‌مند و متعارف عدول می‌کند و قائم به شخصیت و منش فردی به رفتار می‌پردازد و به مواجهه با دیگران می‌رود، مشکلات آغاز می‌شود. به‌عنوان مثال، پزشکیان عادت دارد که در مقابل دیگران فارغ از جایگاه سیاسی و اجتماعی، مرتبه شغلی یا سن و سال، به نشانه احترام دست بر سینه می‌گذارد؛ اما وقتی او همین کار را در مراودات دیپلماتیک و مواجهات با مقامات خارجی انجام می‌دهد، اقدام او معنای متفاوتی می‌یابد و باعث سوءتفاهمات در داخل و خارج را فراهم می‌کند.

بگذریم از آنکه انعکاس چهره‌ای مقتدرانه از رئیس‌جمهوری که بخش عمده‌ای از آن به رعایت برخی قواعد رفتاری از سوی وی مرتبط است، می‌تواند تا حد زیادی در واکنش و عملکردهای سیاستمداران در مواجهه با او و در نهایت رتق‌وفتق بهینه امور ملت، مهم و تاثیرگذار باشد. در حیطه گفتاری که بخش عمده‌ای از تفاوت پزشکیان با اسلاف خود در این جایگاه را شکل می‌دهد؛ او به‌وضوح پروتکل‌پذیر نیست و تا حد زیادی عامیانه و به‌دور از قواعد مرسوم منتسب به این جایگاه حرف می‌زند. تکیه‌کلام های منحصربه‌فرد او تا حدی زیاد است و به گوش همگان رسیده که نیاز به شرح و بسط و تفصیل در این مقال ندارد.

بخشی از گفتارهای رئیس‌جمهور عجیب و تعجب‌آور است. از برخی سخنان در حوزه ناترازی گرفته تا توجیهات نسبت به خلف وعده‌ها و تکرار مکرارتی چون «دعوا نکنیم» و این اواخر هم ارائه راه‌حل در موضوع حل ابربحران‌هایی چون کمبود آب و مشکلات عدیده پایتخت. اکنون موسم تبلیغات و کارزار انتخاباتی نیست که مخاطب برای صداقت و سادگی پزشکیان دلش غنج رود و جیغ و هورا بکشد. اکنون ساده‌نگری و اظهارات عامیانه و بدون پشتوانه در خصوص بحران‌ها و حل‌وفصل مشکلات عدیده، مخاطب را پس می‌زند و نگاه و اعتماد او نسبت به توانایی دولت در حل‌وفصل مشکلات را مخدوش و حس همذات‌پنداری میان ملت و دولت را ملکوک می‌کند.

******

تاملی درباره اظهارات حسین مرعشی؛ سفید‌شویی غربی‌ها

خبرگزاری تسنیم نوشت:

حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه اخیر خود در برنامه «گفت‌وگوی استراتژیک» اکوایران نقدهایی را به ساختار سیاسی ایران، قدرت دولت ها و سیاست های نظام وارد کرده است. موضع حسین مرعشی را می‌توان در این چند جمله خلاصه کرد: «ساختار سیاسی ناکارآمد است، دولت فاقد اختیار است، باید سیاست‌ها اقتصادی شوند و به یک مصالحه بزرگ با جهان رسید.» گزاره‌های بیان شده از سوی مرعشی هم تحریف‌هایی دارند و هم نادیده‌گرفتن واقعیت‌های امنیتی، تاریخی و هویتی کشور است و می توان بند بند آن را نقد و حلاجی کرد اما تنها چند گزاره دارای اهمیت است و نقد آن برای آشنایی با سطح استدلال و منطق دبیرکل یکی از احزاب باسابقه جناح چپ مفید است.

مرعشی نقد خود را ابتدا بر لزوم تمرکز قدرت در کابینه قرار می دهد و مدعی است دولت اختیار کامل برای انجام مسئولیت‌هایش ندارد؛ اولاً رئیس جمهور شخص اول اجرایی کشور است و تجربه دولت های متعدد بعد از پیروزی انقلاب هم نشان داده که سیاست های دولت ها تا چه می تواند در اقتصاد، فرهنگ و روابط خارجی تأثیر بگذارد. برای مثال دهه 90 و روی کار آمدن حسن روحانی موجب شد تا از این دهه بعنوان دهه فراموش شده اقتصاد ایران یاد شود و عقب ماندگی های آن دوره تا مدت ها فراموش نشود؛ درحالی که اگر مسئول مستقیم را رهبری بدانیم نباید با رفت و آمد دولت ها شاهد تغییراتی در نحوه اداره کشور می بودیم.

دبیرکل حزب کارگزاران در جای دیگری از این مصاحبه پیشنهاد می‌دهد که ایران قدرتش را برای صلح به کار ببرد و مصالحه کند: «آن مصالحه‌ بزرگ خیلی روشن است؛ قدرت هم برای جنگ به‌کار می‌آید و هم برای صلح و بهتر است، قدرت ایران را برای صلح به کار ببریم. من به این عملکرد حماس در توافق اخیر اشاره می‌کنم؛ ببینید حماس خیلی خوب فهمید که کی باید آتش‌بس را بپذیرد و گروگان‌ها را آزاد کند و بسیار هوشمندانه عمل کردند. ما هم هر چقدر می‌خواهیم با صلابت برخورد کنیم، برخورد کنیم؛ اما یادمان باشد که در نهایت مصالحه است. ما باید به یک مصالحه برسیم که ان‌شاءالله پشتوانه‌ امنیت و توسعه‌ ایران باشد.»

اولاً چه امروز و چه در گذشته هیچگاه جمهوری اسلامی آغازگر جنگ نبوده و جنگ 12 روزه هم با تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی آغاز شد، ثانیاً ما هم وقتی دشمن تقاضای آتش بس داد آن را پذیرفتیم و نکته سوم و مهم تر آنکه مصالحه فقط وقتی قابل قبول است که حقوق و امنیت ملی ایران حفظ شود. تجربه تاریخی نشان داده است که مصالحه نادرست می‌تواند باعث تحمیل خواسته‌های دشمنان شود؛ قدرت نظامی و دفاعی ایران باید اولویت داشته باشد تا پشتوانه هرگونه صلح واقعی باشد؛ بنابراین تأکید مرعشی بر مصالحه یک‌جانبه و کوتاه آمدن نسبت به دشمن ناشی از ساده انگاری محض است؛ گو اینکه وی فراموش کرده دقیقاً زمانی که ایران درحال مذاکره با آمریکا بود به ما حمله شد پس مقصر دانستن تام و تمام ایران در اتفاقات اخیر، سفیدشویی طرف غربی است.

اظهارات دبیرکل کارگزاران به نوعی ترجمان همان بیانیه جبهه اصلاحات ایران بعد از جنگ 12 روزه دانست که جز تسلیم راهکار دیگری برای ایران متصور نبودند. سخنان مرعشی نه تنها از استدلال منطقی برخوردار نیست بلکه باید به وی گفت اگر واقعا ساختار دولت در ایران تا این اندازه معیوب است و همچنین توان تصمیم گیری در اختیار رئیس جمهور نیست، پس چرا اصلاح طلبان و حزب سازندگی در هر انتخابات تلاش می کنند تا قدرت را در اختیار بگیرند و حتی برای آن آشوبهای خسارت‌بار 88 را عملیاتی می‌کنند؟

******

به حساب گروسی رسیدید؟!

روزنامه عصر ایرانیان نوشت:

سخنگوی وزارت خارجه خبر حضور بازرسان آژانس در ایران را تایید کرد. این خبر و تایید آن تلخ است و نکاتی درباره آن قابل طرح است:

۱-  آژانس در طول ۲۲ سال گذشته همواره در نقش ابزار فشار علیه ایران و برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران عمل کرده و در دستان آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. این موضوع در دوره گروسی بسیار شدت یافته است. همه می‌دانند که جاسوسی حداقل کاری است که آژانس برای آمریکا و متحدانش خصوصا رژیم صهیونیستی انجام می‌دهد. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نشان داد که همکاری با آژانس چقدر خطرناک و چقدر بی‌فایده است. آژانس و دبیر کل آن حتی حاضر نشدند حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات مشروع و معرفی شده ایران را محکوم کنند. در روزهای پایان جنگ بود که علی لاریجانی گفت که «به حساب گروسی خواهیم رسید.» بعد از انتصاب او به دبیری شورای عالی امنیت ملی، انتظار حسابرسی از آژانس و دبیرکل آن وجود داشت که نه تنها خبری نشد بلکه همکاری‌ها با آژانس ادامه یافت.

۲- مجلس بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه قانون الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تصویب کرد. این قانون گام خوبی بود اما نقص بزرگش این بود که همه چیز را به تصمیم شورای عالی امنیت ملی واگذار کرده بود و در عمل قانون گردی بود. برای همین در واقعیت اثری از اجرای قانون مشاهده نشد. توافق قاهره که میان عراقچی و گروسی امضا شد نقض فاحش قانون بود. توافقی که نه با تصمیم شورای عالی امنیت ملی، بلکه با استناد به یک مصوبه کمیته فرعی دبیرخانه انجام شد.

۳- توافق قاهره امتیاز بزرگ و مهم بود که ایران به آژانس و در مرحله بالاتر به غرب بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه داد. همچنین امتیاز ماندن در NPT و پذیرش مشروعیت آژانس به راحتی به غرب هدیه داده شد. (این امتیاز آنقدر شیرین بود که چند بار گروسی و یک بار هم دبیرکل سازمان ملل به آن تلویحا اشاره کرد). این امتیاز رایگان و بدون مابه‌ازا داده شد و فایده‌ای هم برای ایران نداشت و نتوانست مانع استفاده اروپایی‌ها از مکانیسم ماشه شود. 

۴- علی رغم آنکه توافق قاهره بی‌فایده بود و نتوانست مانع فعال شدن مکانیسم ماشه شود، اما ایران به صورت رسمی از آن خارج نشده است. در حالیکه عراقچی و همچنین بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت به صراحت بیان کرده بودند که هرگونه اقدام خصمانه موجب پایان این توافق خواهد شد.

۵- سیاست اعلامی ایران در رابطه با آژانس با سیاست اعمالی (رفتار) ایران در این موضوع تطابق ندارد و حتی خلاف هم هستند. اگر قرار است سیاست اعلامی اجرا نشود، بهتر است بیان نشود. این عقب‌نشینی از سیاست‌های اعلامی تصویر ضعیف از ایران ترسیم می‌کند و دشمن را برای افزایش تهدیدها و عمل به تهدیدها جری‌تر می‌کند. به عبارت دیگر «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».

******

وظیفه رئیس جمهور حل مسائل است نه صرفا بیان آن/ پزشکیان مبتنی بر واقعیت عمل نکرد

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با انتقاد از صحبت‌های اخیر پزشکیان در ارتباط با تخلیه تهران در صورت عدم بارش، گفت: «وظیفه رئیس جمهور افزایش امید در جامعه و تلاش برای حل مسائل است و صرفا تشریح وضعیت، مشکل مردم را حل نمی‌کند. تشریح وضعیت نیز باید مبتنی بر واقعیت‌ها و ظرفیت‌ها باشد، واقعا رئیس جمهور مبتنی بر واقعیت این موضوع را بیان نکرد».

عباس گودرزی در گفت و گو با تابناک، در ارتباط با آخرین وضعیت استیضاح هایی که در مجلس مطرح است، اظهار کرد: «۴ استیضاح از سوی نمایندگان به هیئت رئیسه ارجاع شده و این ۴ استیضاح بر اساس نوبت ارجاع عبارتند از: وزارت راه و شهرسازی، وزارت نیرو، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی. در فرصت مقتضی در هیئت رئیسه درباره این موضوعات تصمیم گیری و اطلاع رسانی خواهد شد». 

وی در بخش دیگری از صحبت هایش در ارتباط با سخنان اخیر رئیس جمهور مبنی بر اینکه اگر وضعیت عدم بارش در کشور به همین منوال ادامه داشته باشد، باید تهران را تخلیه کنیم، اظهار کرد: «وظیفه رئیس جمهور بیان مسائل نیست بلکه حل آن است. تشریح وضعیت به اندازه کافی توسط دیگران انجام می‌شود. ما باید ظرفیت ها و فرصت هایی که در اختیار داریم را تبیین و نقاط قوت موجود را به مردم بیان کنیم تا باعث توسعه امید واقعی در جامعه شود». 

گودرزی با انتقاد از این موضع رئیس جمهور، تصریح کرد: «رئیس جمهور مدیر اجرایی کشور است، باید از تدوین و اجرای برنامه ها برای حل مشکلات با مردم سخن بگوید. وظیفه رئیس جمهور افزایش امید در جامعه و تلاش برای حل مسائل است و صرفا تشریح وضعیت، مشکل مردم را حل نمی کند. کما اینکه باید تشریح وضعیت مبتنی بر واقعیت ها و ظرفیت ها باشد. واقعا رئیس جمهور مبتنی بر واقعیت این موضوع را بیان نکرد».

******

ناترازی میان اصلاح طلبان و دولت 

روزنامه سیاست‌روز نوشت:

درصد و آمار ارائه شده از عملکرد دولت در اجرای برنامه هفتم توسعه متفاوت است، از ۳۰ درصد تا ۶۷ درصد اعلام شده اما این تفاوت اجرای تعهدات که در مجلس در حال بررسی است و وزرا به مجلس گزارش می دهند،دقیق و شفاف نیست و نیازمند شفاف سازی است تا از بروز شائبه در میان افکار عمومی جلوگیری کند. اما نکته قابل توجه و مهمی که در این موضوع دیده شده نوع برخورد جریان و طیف سیاسی اصلاح طلب با بررسی عملکرد دولت در اجرای برنامه هفتم در مجلس شورای اسلامی است. برخی از شخصیت های جریان اصلاحات و رسانه های آنها به جای نقد دولت به نقد مجلس پرداخته اند؛ آنها خواهان دادن نمره به مجلس شدند در حالی که دولت مجری برنامه هفتم است.

پزشکیان در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بارها تأکید کرد که برنامه ای ندارد، چرا که برنامه وجود دارد و به برنامه هفتم توسعه اشاره داشت. شاید بتوان این سیاست را درست دانست چرا که با وجود برنامه هایی چون برنامه های پنج ساله که اکنون دوره هفتم آغاز شده است، دولت اگر بتواند این برنامه را اجرا کند قطعاً بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد اما با توجه به بررسی اجرای وظایف و تعهدات در برنامه هفتم توسعه، آنچه از درون مجلس و نظرات نمایندگان دیده می شود، دولت در این زمینه موفق نبوده و نمره قبولی نمی گیرد.

حال در این میان حامیان اصلی دولت وفاق ملی و رئیس جمهور که در جریان سیاسی اصلاحات حضور دارند سعی می کنند این ناترازی را با فرافکنی هایی موسوم خود، به گردن دیگران بیندازند. در گزارش ها و مواضعی که از سوی این جریان در رسانه های انها دیده شده، سعی کرده اند تا مجلس را بازخواست کنند و حتی عنوان کرده اند که نمره مجلس چند است؟ 

بخشی از این ضعف نیز چشم پوشی کردن از عملکرد وزرا و استیضاح نکردن آنهاست که در چارچوب وفاق با دولت صورت گرفته است. با این وجود اما می بینیم مدتی است اصلاح طلبان با سخنان و مواضع خود از عملکرد دولت بسیار انتقاد می کنند و خواهان تغییراتی در دولت هستند و این در حالی است که این طیف سیاسی نقش اصلی و اساسی را در تشکیل دولت بر عهده داشته است و کمیته ای که برای تعیین وزرای کابینه دولت وفاق ملی تشکیل شده بود، ریاست آن را محمد جواد ظریف بر عهده داشت.

اما با وجودی که اصلاح طلبان نقش اساسی در شکل گیری دولت چهاردهم را بر عهده داشتند و در هدایت این دولت نیز تأثیر گذار بوده و هستند، اما می بینیم آنها سعی دارند از دولت فاصله بگیرند و حتی آن را وادار به کناره گیری از مسئولیت کنند. فشار به دولت با انتقاد از عملکرد دولتی که خود در روی کار آمدن و تشکیل آن نقش داشتند و پایان حمایت هایی که از آن می کردند، بر روی عملکرد دولت تأثیر مستقیم ئدارد، اصلاح طلبان در دولت نه تنها در رأس آن ومسئولیت های رده بالا،بلکه در بدنه دولت نیز حضور و نفوذ دارند و با اندکی کارشکنی فشار به دولت پزشکیان را افزایش داده و می دهند.

به نظر می رسد که اصلاح طلبان از دولت آقای پزشکیان قطع امید کرده اند و شاید بهتر باشد که دولت وفاق ملی نیز از آنها اعلام برائت کند و تغییرات در دولت را با برکناری نیروهای طیف سیاسی اصلاح طلب از بدنه دولت آغاز کند، این سیاست می تواند دولت را از کارشکنی ها نجات دهد و به وضعیت دولت سر و سامان دهد.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.