سارا ارزانی بیرگانی _خبر آنلاین _ اندیکا_در سکوت گرم و خاکی اندیکا، بحرانی آرام اما عمیق در جریان است. بحرانی که قربانیان اصلی آن کوچکترین و بیدفاعترین ساکنان این دیار هستند: نوزادان و کودکان. این روزها، پرسه زدن مادران میان داروخانههای شهر، به یک روند روزمره و اغلب بیثمر تبدیل شده است. آنان نه برای خرید، که برای «یافتن» آمدهاند؛ یافتن حتی یک قوطی از شیر خشک مورد نیاز کودکشان.
قفسههای خالی، دلهای پراضطراب
از داروخانه مرکزی شهر تا مراکز دارویی محلههای مختلف، روایت یکسان است. قفسه مخصوص شیر خشک، یا کاملاً خالی است یا با تعداد اندکی قوطی که پاسخگوی نیاز انبوه متقاضیان نیست، پر شده است. «فاطمه احمدی»، مادر یک نوزاد پنج ماهه، در گفتگو با خبر آنلاین میگوید: «دو هفته است که دارم شهر را زیر پا میگذارم. شیر خودم کم است و کودکم به شیر خشک خاصی نیاز دارد. هر جا میروم میگویند موجود نیست. دیگر مجبور شدم که به یکی از آشنایان بگویم که از مسجدسلیمان بخرد و برایم بفرستد. این وضعیت واقعاً اعصاب خردکن است.»
این کمبود تنها به شیر خشک ختم نمیشود. گزارشها از نایاب شدن برخی داروهای خاص و اساسی نیز حکایت دارد. «محمد اسدی » که برای خرید داروی قلب پدرش به داروخانه رفته بود میگوید: «این دارو هم سه روز است که موجود نیست. ما که به این موجود نبودن دیگر عادت کرده ایم.»
زنجیره معیوب; از قطعی سامانه تامین اجتماعی تا بیمههای تکمیلی بیقرارداد
این بحران، تنها به کمبود کالا محدود نمیشود، بلکه سیستمهای پشتیبانی نیز قطعی مکرر دارند. یکی از کادر پزشکی اندیکا که به دلیل حساسیت موضوع نخواست نامش فاش شود، به مشکل بزرگتری اشاره میکند: «متأسفانه در هفتههای اخیر، سیستم تامین اجتماعی به طور مکرر قطع میشود. این یعنی ما حتی اگر دارو یا شیر خشک موجود داشته باشیم، نمیتوانیم به بسیاری از مراجعهکنندگان که تحت پوشش این بیمه هستند، خدمات دهیم. مردم مجبور میشوند تمام هزینه را به صورت نقدی پرداخت کنند که مبلغ قابل توجهی است.»
از سوی دیگر، موضوع بیمههای تکمیلی به معضل دیگری تبدیل شده است. چندین شهروند از عدم عقد قرارداد بسیاری از داروخانههای اندیکا با بیمههای تکمیلی گلایه دارند. این امر باعث شده است تا حتی آن دسته از شهروندانی که برای کاهش هزینههای درمانی خود به این بیمهها پناه بردهاند، در عمل نتوانند از مزایای آن استفاده کنند و بار دیگر خرید آزاد و پرداخت هزینههای گزاف، تنها گزینه پیش روی آنان باشد.
ریشهیابی یک بحران چندبعدی
کمبود شیر خشک در اندیکا و مناطق مشابه را نمیتوان تنها به یک عامل نسبت داد. به نظر میرسد در سطح محلی، ضعف در سیستم توزیع و برنامهریزی نامناسب سهم بهسزایی دارد و سهمیه تخصیص یافته به شهرستانهای کمجمعیت و دورافتادهای مانند اندیکا، با نیاز واقعی جمعیت همخوانی ندارد. همچنین، قطعی مکرر اینترنت و سیستمهای کامپیوتری تامین اجتماعی، حلقه وصل مردم به خدمات پایه را قطع کرده و بر دامنه بحران افزوده است.
فریادی که باید شنیده شود
وضعیت کنونی اندیکا، تنها یک «کمبود موقت» نیست. این بحران، نمادی از آسیبپذیری سیستم سلامت در مناطق محروم است. جایی که کوچکترین اختلال در زنجیره تأمین یا خدمات، میتواند به سرعت به یک بحران انسانی تبدیل شود. نوزادان اندیکا قادر به اعتراض نیستند، اما گریههایشان و نگرانی در چشمان مادرانشان، فریادی است که باید توسط مسئولان استانی و ملی شنیده شود. حل این مشکل تنها با تأمین فیزیکی شیر خشک ممکن نیست، بلکه نیازمند تقویت زیرساختهای دیجیتال، بازنگری در سیستم توزیع و پاسخگویی شفاف و فوری مسئولان محلی است. تا آن زمان، سایه سنگین این بحران خاموش، همچنان بر زندگی کوچکترین ساکنان اندیکا سنگینی خواهد کرد48











