گرداب اظهارنظر‌ها درباره قیمت بنزین/ در جلسه جهانگیری با شهید سلیمانی درباره خاتمی چه گذشت؟

الف یکشنبه 18 آبان 1404 - 23:22
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

کاسبان خون

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

کمتر پرونده‌ای مانند پرونده نیکا شاکرمی این اندازه حاشیه و ماجرا دارد. یک هفته پس از آنکه تصویری از نسرین، مادر نیکا از آلمان منتشر و آشکار شد او به شکل غیرقانونی از طریق مرز کردستان از کشور خارج شده، حالا خاله او در یک استوری جدید از ابعاد جدیدتری از رفتار مادر او با این دختر ۱۶ ساله پرده برمی‌دارد.  آتش شاکرمی نوشته است نیکا تمام عمر از مادرش شلاق خورده. مادر نیکا در شکنجه نیکا از ابزارهایی مانند کابل و شلنگ استفاده می‌کرده و برای ساعات طولانی او را در دستشویی زندانی می‌کرده است. این اعترافات جدید نیست اما به این شدت نبوده است.

جسد نیکا شاکرمی، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حیاط یک ساختمان نیمه‌کاره در محله امیراکرم تهران پیدا شد. بررسی پزشکی قانونی نشان داد مرگ دردناک او ناشی از سقوط از ارتفاع بوده، با شکستگی‌های متعدد در سر، لگن و اندام‌ها؛ بدون آثار گلوله یا خشونت مستقیم. خانواده او ابتدا سعی کردند مرگ او را با ناآرامی‌ها و آشوب‌های آن روزهای تهران مرتبط کنند اما شواهدی مانند قرار داشتن گوشی در حالت هواپیما، فیلترهای سیگار و محتوای استخراج‌شده از گوشی، فرضیه خودکشی را تقویت کرد. در گیر و دار مقصریابی مرگ نیکا، روایت‌ خانواده او درباره نحوه زندگی او و به ویژه رفتار وحشیانه مادرش برملا شد. مادر او تهران زندگی نمی‌کرد و نیکا مجبور شده بود برای شرکت در کلاس نقاشی در خانه خاله‌اش باشد اما خاله او هم مسؤولیت سرپرستی و تربیت او را به صورت کامل نپذیرفته بود و در یک لجبازی آشکار با خواهرش، سعی کرده بود او را به شکلی از سر خود وا کند. اندک‌اندک با اخباری که آیدا خواهر نیکا منتشر کرد، معلوم شد نیکا پیش از شهریور ۱۴۰۱ نیز تمایلاتی برای خودکشی داشته است؛ تمایلاتی که دوستان و حتی خانواده او نیز از آن مطلع بودند؛ از جمله پیامک آخر مادرش به او در شب حادثه: «زندگی خودتو تباه نکن. آتش تو این موقع تو رو از خونه بیرون کرد که اتفاقی برات بیفته!»

۳ سال پس از التهابات خسارت‌بار ۱۴۰۱ که ثبات و امنیت کشور در برخی استان‌ها را به عقب انداخت، وضعیت عادی زندگی مردم را مختل و پروژه هنگفتی برای حمله ضدانقلاب به ایران فراهم کرد، آشکار شده است بسیاری از این کشته‌سازی‌ها با هدف انتقام‌گیری‌های شخصی یا تجاری یا کمک به برنامه‌های سیاسی معارضان جمهوری اسلامی ایران بوده است. مانند ماجرای آرمیتا عباسی که سوژه یک پرونده مفصل سی‌ان‌ان در حمله به ایران شد و ادعاهایی مبنی بر تجاوز جنسی به او بارها و بارها در رسانه‌های غرب بازتاب یافت تا انگاره زن‌ستیزی و سرکوب جنسیتی نظام جمهوری اسلامی ایران تثبیت شود اما تصویر خندان او پس از آزادی از زندان به هیچ عنوان تطابقی با ادعاهای مطرح‌شده نداشت. او مرداد ۱۴۰۳ از ایران خارج شد و در ویدئویی ادعا کرد در همه روزهای پس از آزادی، به دلیل توقیف مدارکش، امکان هیچ فعالیتی نداشته است اما بررسی اینستاگرام او نشان داد اتفاقاً پس از آزادی، به یک سوژه تجاری تبدیل شده و اقلام و لوازم آرایشی تبلیغ می‌کرده!

رسیدن مادر نیکا شاکرمی به خاک آلمان، شاید آخرین برگ پرونده ناراحت‌کننده نیکا باشد. افشاگری‌های خاله نیکا همچنان ادامه خواهد داشت اما کمتر کسی است که دیگر تماشاگر دعواهای خاله و مادر او باشد. تصویر نیکا حالا به یک مهره بیچاره تبدیل شده که قربانی اختلافات نزدیکان خود شد و مرگ سخت و تلخی را تجربه کرد اما ۳ سال پیش در همین روزها، نسرین و آتش شاکرمی، مدافعان دختری بودند که القا می‌کردند در یک میدان سیاسی کشته شده.  

******

عبور نفت از مانع ماشه

روزنامه قدس نوشت:

فروش نفت ایران در نخستین ماه پساماشه افزایش یافت تا اسنپ‌بک نخستین گام را بدون اثر منفی بر فروش نفت ایران سپری کند. پیش از این با فعال شدن مکانیسم ماشه توسط سه کشور اروپایی و همراهی آمریکا با این اقدام، نگرانی‌هایی درباره تشدید تحریم‌ها ایجاد شده بود. براساس مکانیسم ماشه، تحریم‌های شورای امنیت مجدد باید علیه کشورمان اعمال شود اما در این میان دو نکته مهم درباره اثرگذاری مکانیسم ماشه مطرح شده بود؛ نکته نخست، مقاومت چین و روسیه و بیانیه مشترک ایران و این دو کشور در خصوص غیرقانونی بودن استفاده اروپا از مکانیسم ماشه بود؛ چرا که قرار بود مکانیسم ماشه در صورت عدم تعهد هر یک از اعضای برجام به مفاد این توافق اعمال شود

نکته دوم نیز به نظرات برخی کارشناسان اقتصادی و حقوقی برمی‌گشت که معتقد بودند تحریم‌های اثرگذار علیه جمهوری اسلامی ایران، تحریم‌های ثانویه آمریکاست و تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل صرفاً نقش سیاسی و حقوقی و زمینه‌سازی برای تحریم‌های آمریکا را داشته است. چنان که تحریم‌های شورای امنیت پیش از این در سال‌های ۸۶ تا ۸۹ به صورت قطعنامه الزام‌آور مصوب شده بود اما تحریم‌ها عملاً از سال ۹۱ و با تصویب قوانین تحریمی در آمریکا و اعمال آن‌ها موجب فشار بر اقتصاد ایران شده بود. با این توضیح این کارشناسان معتقد بودند بازگشت تحریم‌های شورای امنیت اثر معنادار اقتصادی نخواهد داشت.

در چنین شرایطی اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) در گزارشی از افزایش صادرات نفت و میعانات ایران به ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه در روز در ماه اکتبر (ماه میلادی گذشته) خبر داد. براساس گزارش این اندیشکده، تهران در این ماه حدوداً ۸/۶۶ میلیون بشکه نفت صادر کرد که میانگین روزانه آن ۱۵/۲ میلیون بشکه در روز بود، کمی بالاتر از سپتامبر. نفت خام بخش اصلی این حجم را تشکیل می‌داد با ۹۳/۱ میلیون بشکه در روز (۸/۸۹ درصد) به همراه نفت کوره با ۶/۱۹۳ هزار بشکه در روز (۹ درصد) و میعانات گازی با ۲۶ هزار بشکه در روز ۲/۱ درصد). با توجه به تخفیف ۵ تا ۱۰ درصدی نسبت به برنت، صادرات اکتبر احتمالاً بین ۹/۳ تا ۲/۴میلیارد دلار درآمد ناخالص ایجاد کرده است، مشابه درآمد ماه سپتامبر. به گزارش این اندیشکده طبق آمار TankerTrackers، چین همچنان خریدار اصلی تهران است و امارات متحده عربی دومین خریدار بزرگ. چین ۶/۹۰ درصد صادرات را خریداری کرده است و باقی حجم‌ها از مسیر امارات (۷/۶ درصد)، سنگاپور (۵/۱ درصد) و یمن (۴/۰ درصد) عبور کرده‌اند.

در همین حال خبرگزاری مهر نیز به نقل از وزارت نفت از افزایش صادرات نفت ایران خبر داد. به گزارش این خبرگزاری، بر پایه داده‌های رسمی وزارت نفت، صادرات ماهانه ایران از مرز ۶۶ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه عبور کرده و میانگین روزانه ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه را ثبت کرده است؛ رقمی که در ۱۵ماه گذشته بی‌سابقه بوده است. این جهش، نتیجه همزمان افزایش تولید و اصلاح مسیرهای فروش به شیوه غیرکلاسیک است؛ روندی که نشان می‌دهد شبکه نفت ایران از وضعیت مقاومت صرف به مرحله بازسازی رسیده است.

******

گرداب اظهارنظر‌ها درباره قیمت بنزین

خبرگزاری دانشجو نوشت:

در بیش از یک سال گذشته، اظهارات مسعود پزشکیان رییس جمهور دولت چهاردهم درباره بنزین، هم در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و هم پس از تصدی ریاست جمهوری، بار‌ها متناقض بوده و باعث ابهام و سردرگمی در افکار عمومی شده است. در دوره تبلیغات کاندیداها (تیر ۱۴۰۳)، پزشکیان تأکید کرد که «هیچ تصمیمی بدون رضایت مردم گرفته نخواهد شد و هر حرکتی در مورد قیمت بنزین باید با متقاعد کردن مردم باشد». او همچنین بر عدالت در توزیع یارانه و سهمیه بنزین برای محرومان تأکید داشت.

پس از آغاز ریاست جمهوری، موضع او هم به ضرورت افزایش قیمت بنزین اشاره داشت و هم به محافظت از اقشار کم‌درآمد و آماده نبودن شرایط برای تغییرات فوری. او بیان کرده است که «طرح اصلاح نظام یارانه‌ای باید بررسی شود، اما این لزوماً آزادسازی نیست» و در مرداد امسال گفت: «من نمی‌خواهم بنزین را برای محرومان گران کنم، ولی کسی که ۴ برابر مصرف می‌کند چرا باید یارانه بگیرد؟» همچنین در آخرین اظهارات خود عنوان کرد: «بنزین ۱۵۰۰ تومانی نمی‌شود. برای اجرای اصلاحات نیازمند تیم هستیم و با یک دستور ساده نمی‌شود». در ۱ آبان ۱۴۰۴ نیز پزشکیان گفت: «در اینکه بنزین را باید گران کرد، شکی نیست اما مگر به همین سادگی است؟ باید هزاران متغیر را دید و برایش برنامه‌ریزی کرد تا بتوان مداخله کرد». 

با رمزگشایی از سخنان رییس جمهور می‌توان دریافت که یکی تأکید بر ضرورت افزایش قیمت بنزین دارد و دیگری تأکید بر اینکه هنوز شرایط آماده نیست و نمی‌توان «تصمیم شبانه» گرفت، اشاره می‌کند. علاوه بر این، صحبت دوم بر لزوم «برنامه‌ریزی برای هزار متغیر» تأکید دارد، یعنی عملیاتی بودن خیلی عقب افتاده‌تر دیده شده است، اما خود آن صحبت تصریح می‌کند که گران شدن بنزین «باید» انجام شود. پس نگاه به «چه زمانی» و «چگونه» تفاوت دارد. این تناقض‌ها باعث شده پیام دولت در رسانه‌ها مبهم و دچار سردرگمی باشد؛ مردم نمی‌دانند چه زمانی و چگونه افزایش قیمت بنزین اعمال خواهد شد و چه تضمینی برای حمایت از محرومان وجود دارد.

قائم پناه، معاون اجرایی رئیس‌جمهور، به تازگی در سخنانی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور و احتمال سه نرخی شدن قیمت بنزین، گفته: «یک لیتر بنزین که مردم در باک خودرو‌های خود می‌ریزند، برای دولت ۳۴ هزار تومان تمام می‌شود ولی ما ۱۵۰۰ و ۳ هزار تومان می‌فروشیم». فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم مستقیماً درباره افزایش قیمت بنزین اظهارنظر نکرده و صحبت‌ها را به تغییر یا عدم تغییر سهمیه‌ها محدود کرده. او گفته: «هیچ تغییر و افزایش یا کاهش در سهمیه‌های بنزین در نظر گرفته نشده است». محمدمهدی طباطبایی معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهور هم بیان کرده: «قیمت بنزین باید به نحوی گران شود که جامعه بپذیرد» و هم‌زمان اشاره داشته: «فکر نمی‌کنم امسال گرانی بنزین رخ دهد». گفته‌های او نشان‌دهندهٔ دو پیام همزمان است: اذعان به ضرورت اصلاح قیمت و تصمیم به تعویق آن تا زمان قانع‌سازی افکار عمومی؛ چیزی که در عمل رخ نخواهد داد، البته با در نظر گرفتن ادعاها و گانه‌زنی‌های رسانه‌ها؛ افزایش احتمالی قیمت بنزین احتمالا از آذرماه امسال اجرا خواهد شد.

این اظهارنظرها به‌ویژه با توجه به عدم شفافیت و زمان‌بندی مشخص، بر ابهام‌ها افزوده و این نوع اطلاع‌رسانی می‌تواند اعتماد عمومی را کاهش دهد و امکان شایعه‌پراکنی را افزایش دهد، چرا که ابهام درباره مسائل اقتصادی حساس مانند بنزین همچنان پابرجاست.

******

 اما و اگرهای ناتوی اسلامی

روزنامه خراسان نوشت:

قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگویی با شبکه اردو زبان جیونیوز پاکستان از ایده تشکیل «ناتوی اسلامی» استقبال کرده است. طرحی که در ماه‌های اخیر از سوی اسلام‌آباد برای ایجاد پیمان دفاع جمعی میان ایران، پاکستان، عربستان و ترکیه مطرح شده است. قالیباف در این گفت‌وگو تأکید کرده است که کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی باید همانند ناتو، به سمت تأسیس یک ارتش مشترک اسلامی پیش بروند. این نخستین‌بار نیست که ایده اتحاد دفاعی جهان اسلام بر سر زبان‌ها می‌افتد؛ اما طرح آن از سوی مقامی در سطح رئیس قوه مقننه ایران، پیام سیاسی ویژه‌ای دارد. یعنی تهران آمادگی دارد در قالبی رسمی‌تر و چندجانبه‌تر، ظرفیت‌های نظامی و امنیتی خود را در خدمت دفاع جمعی از امت اسلامی قرار دهد.

با این حال، تحقق چنین طرحی، مشروط به مجموعه‌ای از پیش‌نیازهای راهبردی است. ایران تجربه موفقی در ایجاد محور مقاومت دارد. شبکه‌ای از نیروهای فراملی که با اتکا به هم‌پیمانی‌های ایدئولوژیک و راهبردی، توانست در برابر آمریکا، رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری بایستد. اما این تجربه بر پایه استقلال، عقلانیت و منافع واقعی ملت‌ها بنا شده است، نه وابستگی به قدرت‌های غربی. در این میان، چالش اصلی «ناتوی اسلامی» دقیقاً همین‌جاست که آیا کشورهای حامی این ایده، حاضرند از وابستگی به آمریکا و حضور رادارهای اسرائیلی در خاک خود دست بردارند؟ آیا می‌توان از کسانی که به فرماندهان ارتش آمریکا مدال داده‌اند و از گروه‌های تکفیری برای منافع خود استفاده کرده‌اند، انتظار داشت در قالب یک ارتش اسلامی مستقل عمل کنند؟

واقعیت آن است که بدون پذیرش نقش محوری ایران در تأمین امنیت منطقه، این طرح از همان ابتدا با بن‌بست روبه‌رو می‌شود. جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های اخیر در آزمون‌های واقعی، از مقابله با داعش تا موشکباران اسرائیل و تأمین امنیت خلیج فارس، توانایی و سیادت خود را اثبات کرده است. هر پیمان دفاعی مشترک در جهان اسلام ناگزیر باید این جایگاه را بپذیرد. ایران امروز باید این واقعیت را به‌روشنی در میان کشورهای اسلامی تثبیت کند که توانایی دفاع از خود را دارد. تجربه جنگ ۱۲روزه، که در آن ایران در برابر دو قدرت هسته‌ای ایستاد و موفق بیرون آمد، نشان داد که جمهوری اسلامی نیازی به چتر امنیتی دیگران ندارد، بلکه این دیگر کشورها هستند که برای حفظ ثبات و امنیت خود باید به پیمان دفاعی ایران بپیوندند. در واقع، اگر قرار است «ناتوی اسلامی» شکل بگیرد، این ایران است که می‌تواند محور و ستون فقرات آن باشد؛ کشوری که تجربه، قدرت بازدارندگی و اراده‌ای واقعی برای دفاع از جهان اسلام دارد.

******

تحلیل عجیب زیباکلام از علت نزدیکی ایران و روسیه

صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای که با سایت خبرآنلاین انجام داده، دلایل عجیبی را برای نزدیکی ایران و روسیه ذکر کرده است. بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

* جریان تندرو یا موسوم به انقلابی، همان‌قدر که با غرب، آمریکا و اروپا ضدیت ایدئولوژیک دارد، به همان میزان هم رویکرد مودت و نزدیکی با جبهه شرق، یعنی روسیه، چین، کره شمالی و امثال آن‌ها دارد. این رویکرد در واقع، نقطه مقابل شعار «نه شرقی، نه غربی» است و کاملاً به سمت شرق گرایش دارد.

* علت این مسئله نمی‌تواند ناشی از باورهای اعتقادی باشد؛ چون حتی یک دانش‌آموز کلاس اول هم می‌داند که روسیه، چین و کره شمالی از آتئیست‌ترین کشورهای دنیا هستند. در کره شمالی، افرادی که به مسیحیت یا اسلام اعتقاد داشته باشند، با مجازات‌های شدید روبرو می‌شوند. رفتار حزب کمونیست چین در قبال مسلمانان اویغور را می‌توان با واژه‌هایی همچون ظالمانه، غیردموکراتیک و سرکوب‌گرانه توصیف کرد؛ رفتاری که اعتراضات گسترده‌ای از سوی بسیاری از کشورها را به دنبال داشته است.

* این کشورها، آمریکا و غرب را دشمن خود می‌پندارند و جمهوری اسلامی ایران نیز آمریکا، غرب و اروپا را دشمنان اصلی خویش می‌داند. بنابراین، بر اساس ضرب‌المثل معروف «دشمن دشمن من، دوست من است»، این روابط دوستانه با روسیه و چین از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون ادامه داشته است؛ هرچند روس‌ها بارها در لحظات حساس و بزنگاه‌ها از حمایت از جمهوری اسلامی خودداری کرده‌اند و چین نیز به همین شیوه عمل کرده است.

* از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی به حدی منزوی شده و سیاست‌های آن به اندازه‌ای نابخردانه و نادرست بوده که ناگزیر از برقراری روابط نزدیک با روسیه و چین است. این امر حقیقتاً تأسف‌بار است که کشوری با چنین پیشینه تاریخی غنی و جایگاه منطقه‌ای برجسته، به جایی برسد که مجبور به تکیه بر روسیه و چین شود.

* به همین دلیل، «پنج‌درصدی‌ها» به شدت مراقب هستند تا مبادا تنش‌زدایی با غرب یا ایالات متحده رخ دهد؛ و هرگونه اظهارنظری که حتی اندکی بوی تنش‌زدایی با غرب یا آمریکا بدهد، را به شدت مورد حمله قرار می‌دهند. آن‌ها مدعی هستند که مخالفان می‌خواهند ایران را نوکر و وابسته کنند، در حالی که خودشان بر استقلال تأکید دارند؛ اما در عمل، همان‌ها به روسیه تکیه کرده‌اند.

* چین در تقابل با غرب و ایالات متحده، به هیچ‌وجه در موقعیت مشابهی با روسیه قرار ندارد. در زمینه مبارزه و ایستادگی در برابر غرب، روسیه در دشمنی با آمریکا مدال طلا را از آن خود می‌کند! اما چین به هیچ عنوان خود را دشمن آمریکا یا غرب تعریف نمی‌کند و با احتیاط عمل می‌کند تا به نوعی با غرب، آمریکا و حتی ترامپ به تفاهم برسد.

* در مقابل، روسیه به دلیل دیدگاه آقای پوتین، که مشابه رویکرد جمهوری اسلامی ایران است و تحت تأثیر ایدئولوژی قرار دارد، مواضع بسیار تندتری نسبت به غرب و آمریکا اتخاذ کرده است. به همین دلیل، نزدیکی با روسیه بسیار بیشتر از چین است؛ زیرا چین آن سطح از دشمنی با آمریکا را که ایران تمایل دارد چینی‌ها نشان دهند، ندارد.

******

بازی فرافکنی در میان حامیان سیاسی دولت

روزنامه کیهان نوشت:

مجادله و فرافکنی در میان حامیان سیاسی دولت، به پدیده‌ای عجیب و ملال‌آور در فضای رسانه‌ای تبدیل شده است. به تازگی محمدعلی ابطحی (رئیس دفتر خاتمی و معاون پارلمانی دولت در دوران ریاست‌جمهوری وی) از ظریف انتقاد کرده و خواستار عذرخواهی وی شد. ابطحی که روز پیروزی پزشکیان را از ایام‌الله خوانده بود و به طور ویژه از ظریف تقدیر کرده بود، اما اخیراً در شبکه ایکس نوشت: «دوست عزیز و قابل افتخار، جناب آقای ‎ظریف عزیز، بعد از گذشت یک‌سال و وضعیتی که می‌بینید، شما که قاعده دموکراسی را برای انتخاب وزرا پیشنهاد دادید و کلی جلسه گذاشتید تا کابینه را شکل دهید، وقتش نرسیده که از آقای پزشکیان و مردم عذرخواهی کنید برای این کابینه؟ به خاطر پیر بودن، ابتکار عمل نداشتن، محافظه‌کاری، وفاق یکطرفه با مخالفان‌تان، و بقیه چیزها که خودتان بهتر می‌دانید. شما که اخراج شدی، پزشکیان هم تنهاترین این کابینه است. دلمان خوش باشد به عذرخواهی‌تان».

گفتنی است ظریف و برخی حامیان وی اذعان کرده‌اند که دوسوم کابینه در شورای راهبری کابینه (شورای جعلی راه‌اندازی‌شده توسط ظریف) چیده شده و البته درصد معاونان و مدیران میانی به مراتب بیشتر است. اما در پاسخ به انتقاد ابطحی،‌ هادی محمدی، روزنامه‌نگار حامی دولت نوشت: «آقای ابطحی کاش به گذشته رجوع می‌کردید تا متوجه شوید اولاً بزرگان شما اکثر این کابینه را بستند و ثانیاً ظریف بابت اتفاقات تلخ سال قبل در تشکیل کابینه در شب معرفی اسامی به مجلس از مردم پوزش خواست. دنبال عذرخواهی دیگران باشید».

یادآور می‌شود پیش از این، آذری جهرمی قائم‌مقام ستاد تبلیغاتی پزشکیان در انتخابات سال گذشته، با انتقاد از بی‌تدبیری دولت در برابر گرانی‌ها نوشته بود: «کاهو، کیلویی ۸۰هزار تومان! همه‌چیز دلاری شده جز حقوق کارگرها و کارمندان، البته جای نگرانی نیست. مسئولین محترم، مرتباً جلسه می‌گذارند و خب نتیجه نمیده دیگه مشکل اونها نیست». این انتقاد با واکنش تند برخی حامیان سیاسی و رسانه‌ای دولت مواجه شد که درصدد ساکت کردن وی بودند. جهرمی در واکنش به این حملات، در کانال خود نوشت: «می‌فرمایید خفه شویم و از این دولت گلایه نکنیم؟ امتحان می‌کنیم و از امروز خفه می‌شویم ببینیم چه گلی به سر مملکت می‌زنند؟»

******

روایتی از تذکر پزشکیان پیرامون وضعیت حجاب

عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی در یک برنامه تلویزیونی از تذکر رئیس‌جمهور درباره وضعیت حجاب خبر داد. بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

* موضوع حجاب یکی از عرصه‌های جدی نزاع هویتی است که دیگر محدود به نگاه دینی نیست و در حال سرایت به «تولید سبک زندگی» است. قانون‌گذاران و مجریان نباید تصور کنند این یک دعوای کوچک است؛ این واقعاً یک دعوای هویتی است. من معتقدم اگر دولت اراده‌ی جدی برای اجرای همان مصوبات فرهنگی که هم شورای عالی انقلاب فرهنگی و هم مجلس تصویب کرده‌اند داشته باشد، بسیاری از پیامدهای منفی پیشگیری خواهد شد

* سخنگوی محترم دولت می‌بایست به این نکته توجه نمایند که موضوع حجاب و پوشش، که گاهی در سطح هیئت دولت و حتی توسط شخص آقای رئیس جمهور محترم مورد تذکر قرار می‌گیرد و بر اصلاح آن تأکید می‌شود، باید به صورت رسمی گزارش‌دهی شود. 

* اخیراً آقای رئیس جمهور در این زمینه تذکراتی داده‌اند و شنیده شده است که این موضوع در جلسات هیئت دولت مطرح شده است. تأکید بر این است که رفتارهای دوگانه‌ای که در جامعه منعکس می‌شود، برای مردم آزاردهنده است و در شرایطی که قوانین موجود کفایت می‌کنند، نیازی به مطرح ساختن مکرر سیاست‌های جدید نیست.

******

آقای پزشکیان! مراقب آخر هفته‌ها باشید

روزنامه صبح‌نو نوشت:

چند هفته‌ای است که سخنان رئیس‌جمهور در روزهای پایانی هفته، به‌ جای آنکه آرامش و امید بیافریند، در افکار عمومی رنگی از نگرانی و یأس به‌جا می‌گذارد. مردم که انتظار دارند پنج‌شنبه و جمعه را با اندکی آسایش و فراغت از فشارهای روزمره بگذرانند، در رسانه‌ها با جملاتی از رئیس‌جمهور روبه‌رو می‌شوند که از گرسنگی، تخلیه تهران یا مرخصی اجباری کارمندان سخن می‌گوید. این جملات، هرچند شاید از سر دلسوزی و واقع‌گرایی بیان شود، اما در ذهن جامعه تصویری از بی‌ثباتی و بحران می‌سازد؛ تصویری که نه با روحیه وفاق و همبستگی مورد تأکید پزشکیان سازگار است و نه با نیاز امروز مردم به امید و آرامش. در شرایطی که جامعه ایران با چالش‌های اقتصادی و معیشتی روبه‌رو است، نوع گفتار و لحن مقامات ارشد دولت اهمیت مضاعفی دارد. رئیس‌جمهور در مقام عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، نه ‌فقط سیاست‌گذار، بلکه از مراجع روانی و نمادهای امید مردم است. هر جمله‌ای که از تریبون رسمی توسط او بیان می‌شود، مستقیم یا غیرمستقیم بر روحیه عمومی جامعه اثر می‌گذارد. از همین رو است که گفتار، گاه به‌ اندازه‌ تصمیمات اجرایی اهمیت دارد؛ زیرا می‌تواند در یک لحظه امید را بیفزاید یا ناخواسته موجی از یأس و بی‌اعتمادی ایجاد کند.

در روزهای اخیر برخی اظهارنظرها از سوی آقای پزشکیان درباره وضعیت اقتصادی و ضرورت صرفه‌جویی یا کاهش هزینه‌ها، هرچند ممکن است از سر واقع‌گرایی و دغدغه‌مندی بیان شود، اما در افکار عمومی به‌گونه‌ای بازتاب یافته که حس ناامیدی و بی‌ثباتی را تقویت می‌کند. وقتی سخن از «گرسنگی»، «تخلیه تهران» یا «مرخصی کارمندان در روزهای گرم» به میان می‌آید، حتی اگر در متن خود حامل هشدار مدیریتی یا توصیه کارشناسی باشد، در بستر افکار عمومی به‌ صورت پیام ضعف، ناتوانی یا بحران تفسیر می‌شود. مردم این جملات را نه در قالب تحلیل اقتصادی، بلکه به‌ صورت نشانه‌ای از آینده می‌فهمند؛ آینده‌ای که در آن شاید امکانات کمتر، فشار بیشتر و چشم‌انداز تیره‌ را درک کنند.

واقعیت این است که جامعه ایران در مقطع کنونی به «زبان امید» نیاز دارد. زبان امید به معنای پنهان کردن واقعیت‌ها یا انکار مشکلات نیست، بلکه روشی است برای گفت‌وگو درباره دشواری‌ها با حفظ روحیه‌ اعتماد و مقاومت. مردم اگر احساس کنند دولت بر اوضاع مسلط است، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز همراهی می‌کنند؛ اما اگر لحن سخن مسئولان رنگ اضطراب و بی‌پناهی داشته باشد، اعتماد فرو می‌ریزد و فضای اجتماعی در مسیر ناامیدی حرکت می‌کند.

******

در جلسه جهانگیری با شهید سلیمانی درباره خاتمی چه گذشت؟

سایت جماران نوشت:

اخیرا کتاب خاطرات اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت‌های یازدهم و دوازدهم، با عنوان «در اندیشه ایران» منتشر شده است. از جمله روایت‌های مهم این کتاب که در صفحات ۲۴۷ و ۲۴۸ آمده، مربوط به جلسات وی با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در خصوص مسائل داخلی کشور و راه‌حل برطرف شدن محدودیت‌های برخی چهره‌های سیاسی از جمله سید محمد خاتمی است. جهانگیری ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند: 

«من به این مسیر امید زیادی داشتم. بعد از فوت آقای طبسی این موضوع را با شهید قاسم سلیمانی مطرح کردم، ایشان یکی از افرادی بود که با هم خیلی نزدیک بودیم و مخصوصا در دور اول حضورم در دولت با هم مکررا دیدار داشتیم و قرار ماهانه نهار در دفتر من به صورت منظم برقرار بود. در این جلسات درباره مسائل مختلف داخلی هم صحبت می‌کردیم، به ایشان گفتم خودت بیا کمک کن که مسأله آقای خاتمی را حل کنیم. سردار سلیمانی استقبال کرد و جلسه‌ای در دفتر ایشان برگزار شد و علاوه بر ما دو نفر، آقای طائب، رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه، هم حضور داشت. جلسه صبح جمعه و به صرف صبحانه بود. مقرر شد فقط در مورد آقای خاتمی صحبت شود و درباره محصورین جلسه جداگانه‌ای گذاشته شود. جمع‌بندی خوبی هم صورت گرفت. هر کس مأموریتی داشت که باید پیگیری می‌شد. 

متأسفانه این کار هم با شهادت سردار سلیمانی نیمه‌تمام ماند. در کنار این، سردار سلیمانی هم پیگیری‌هایی را در سطوح مختلف انجام داد که آن هم به نتیجه نرسید. دی ماه ۹۷ – یک سال پیش از شهادتش – در جلسه‌ای که داشتیم، به من گفت راه‌هایی که برای حل موضوع در نظر داشتیم، به بن‌بست رسیده و «جلویش را گرفته‌اند». 

اما مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی نیز در گفت‌وگویی، ماجرا را از قول اسحاق جهانگیری این طور تعریف کرده بود: 

«آقای جهانگیری گفت، ما شب قبل از اینکه حاج قاسم به منطقه برود با ایشان صحبت کرده بودیم که به دلیل اعتماد و علاقه‌ای که آقا به ایشان دارند برای وساطت ایشان خدمت آقا حرکتی صورت بگیرد و ایشان تلاشی کند که روابط بین دوستان تلطیف شود؛ به خصوص طیف مورد حصر. چون یک نگرانی وجود داشت که به دلیل سن بالای آن‌ها و شاید بیماری اتفاقاتی بیفتد که خوشایند نباشد. می‌گفت با حاج قاسم صحبت کردیم و حاج قاسم هم پذیرفت که مطرح کند و گفت، «من وقتی از سفر برگشتم سعی می‌کنم که دنبال کنم». یعنی در این موقعیت بود که هم بشنود و هم بپذیرد».

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.