به گزارش ایسنا، «سیدرسول موسوی» دیپلمات پیشین کشورمان در یادداشتی به بررسی پیروزی زهران ممدانی و نشانه شناسی آن پرداخت.
«پیروزی پیش بینی شده زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک امواج رسانهای بزرگی را در جهان سیاست به راه انداخته است و این پیروزی از زوایای متعددی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. رسانهها و جریانات سیاسی کشور ما هم به این موضوع وارد شدهاند و شاید بتوان ادعا کرد که در ایران این توجه بسیار بالا بوده و در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه این توجه رسانهای و ورود جریانات و طیفهای سیاسی مختلف به موضوع با ارائه نظرات و تحلیلهای خود در فضای مجازی یا رسانههای نوشتاری بسیار بالاتر بوده است.
چرایی این توجه نشان میدهد، این پیرزوی فرصتی را فراهم ساخته تا هر کسی از ظن خود یار شود و با بیان و نگارش مطالبی درباره زهران ممدانی اندوختههای ذهنی خود را بروز دهد، صف یاران خود را آراسته و صف مخالفان فکری خود را پیراسته کند. البته ناگفته نماند که در کل تحولات سیاسی تاثیرگذار در فرایندهای کلان آمریکا مانند انتخابات ریاست جمهوری همیشه مورد توجه مردم و دولتمردان ایران بوده است و پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک هم از آن جهت که در مقابل جریان سیاسی مسلط در آمریکا پیروز شده و این پیرزوی میتواند آغازی بر پایان ترامپیسم باشد، از این قاعده مستثنی نبوده و در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است.
جریانات و طیفهای مختلف سیاسی و رسانهای کشورمان از ابعاد مختلف به پیرزوی زهران ممدانی توجه کردهاند، گروهی به شعارهای انتخاباتی ممدانی توجه کرده و پیروزی او را نتیجه سیاستهای چپگرایانه و اصلاحطلبانه او دانسته و نوشتهاند که وعده های انتخاباتی او در خصوص مسکن ارزان، آموزش رایگان، خدمات بهداشتی ارزان، حمل نقل عمومی رایگان و توجه به مناطق فقیرنشین باعث پیروزی او شده است. گروه دیگر به شخصیت کاریزماتیک زهران ممدانی توجه کردهاند و شخصیت متفاوت و توان سخنوری او را عامل پیرزوی دانستهاند. گروهی دیگر خستگی مردم آمریکا از سیاستهای تکراری دو حزب سنتی دموکرات و جمهوریخواه و جستجوی راه سوم به رهبری شخصیتی متفاوت را علت این پیروزی دانستهاند.

در کنار تحلیلهای سیاسی و رسانهای عدهای به دلایل ژرفتر توجه کرده، با استمداد از نظریههای مطرح در جامعه شناسی سیاسی تلاش کردهاند دلیل انتخاب زهران ممدانی را با یاری جستن از نظریه گرامشی در خصوص "هژمونی نرم" خود ترمیمی نظام سیاسی آمریکا از طریق ادغام بحران در ساختار قدرت یعنی جذب و همزیست سازی نیروهای منتقد در دل ساختار رسمی تحلیل کنند. در تحلیل گرامشی نظام سیاسی مسلط تلاش میکند از طریق همزیست کردن بحرانها از شدت تضادهای اجتماعی بکاهد و انرژی اعتراضی جامعه را در چارچوب مشارکت سیاسی کانالیزه کند. در سیستم خود ترمیمگر، ساختار قدرت به جای حذف نیروهای مخالف، آنان را در قالبهای نهادی و رسمی جذب میکند. از نظر این گروه از تحلیلگران، انتخاب ممدانی بازتابی از ظرفیت بازسازی و ترمیم درونی ساختار سیاسی ایالات متحده است تا با کاهش احتمال شورشهای اجتماعی خشونت بار، افزایش مشروعیت سیاسی و در نهایت بازتولید ثبات در دل تغییر شود.
برخی هم با اعتماد به نفسی ایدئولوژیک و تحلیلی فراسیاسی، گزاره " پیام ۱۳ آبان به نیویورک رسید" را مطرح کرده و نوشتهاند که چون زهران ممدانی با سه شعار حمایت از آرمان فلسطین، عدالت خواهی و مبارزه با نژادپرستی در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا، به پیروزی رسید، نتیجه گرفتهاند افرادی که شعارهای یاد شده ممدانی را برجسته کنند حکمرانان آینده کل آمریکا خواهند بود.

از دیگر نکات شایان توجه در پیروزی زهران ممدانی طیف رنگین کمانی هوادارن او از مسلمانان و شیعیان تا یهودیان ارتدکس تا جمعیتهای مختلف مهاجر هندی و پاکستانی و آفریقایی است که در انتخابات نیویورک به حمایت از ممدانی برخاسته و موجبات پیرزوی او را فراهم ساختند. شیعیان سخنرانی او را در مورد امام حسین (ع) در شبکه های اجتماعی وایرال کردهاند و یهودیان پیامها و عکسهای خاخام موشه ایندیگ و خاخام آرونیم را.
اما به پیروزی زهران ممدانی میتوان از زاویهای دیگر هم نگاه کرد و مدعی شد که شاید هیچکس بیشتر از مخالف اصلی او یعنی شخص دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به پیروزی وی کمک نگرده باشد. ترامپ با موضعگیریهای آشکار خود علیه ممدانی و «کمونیست» نامیدن او همچنین تهدید به قطع کمکهای دولتی به نیویورک در صورت پیروزی زهران ممدانی عملا باعث شد تا تمام مخالفان خود در جبهههای مختلف را به هواداری از زهران ممدانی متحد سازد.
زهران ممدانی بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات شهرداری در جمع هواداران خود که به صورت زنده از شبکههای مختلف تلویزیونی آمریکا پخش میشد، ترامپ را مورد خطاب قرار داد و گفت :" آقای ترامپ ! میدانم که داری تماشا میکنی ! چهار کلمه برای تو دارم، نیویورک همچنان شهری باقی خواهد ماند که از مهاجران ساخته شده، با مهاجران به حرکت در آمده و از امشب توسط یک مهاجر رهبری می شود. از این پس نیویورک دیگر شهری نخواهد بود که در آن بتوان با اسلام هراسی رای آورد. من یک سوسیالیست دموکرات هستم و از هیچ کدام از این حرفها که زدم عذرخواهی نخواهم کرد.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا بعد از پیروزی زهران ممدانی و احتمالا بعد از شنیدن نطق او در شبکه اجتماعی سوشال نوشت : «... این گونه آغاز میشود !» که برخی جای .... را با کلمه "جنگ" تکمیل کرده و نوشتند که «جنگ این گونه آغاز میشود». پیروزی زهران ممدانی تنها شکست ترامپ و جمهوریخواهان نبود بلکه نامزدهای دیگر حزب دموکرات در انتخابات محلی دیگر نیز به پیروزی رسیدند. ترامپ در واکنش به این پیروزیها در تروث سوشال نوشت: طبق نظر سنجیها نبودن بنر ترامپ در انتخابات و تعطیلی دولت دو دلیل شکست جمهوریخواهان در انتخابات امشب بود.
آنچه در نیویورک در خصوص پیروزی ممدانی رخ داد فقط محدود به نیویورک نبود بلکه چنین نتایجی در انتخابات محلی ویرجینیا، نیوجرسی، کالیفرنیا و چند شهر کوچک دیگر نیز رخ داد که پدیدهای قابل توجه است. این پدیده را میتوان با یک یا چند تحلیل و نظری که در بالا به آنها اشاره شد، تحلیل کرد و کسی نمی تواند مدعی شود که تحلیل او حتما درست است و کس دیگری هم نمیتواند بطلان نظرات داده شده را اثبات کند، زیرا ما با پدیدهای اجتماعی روبرو هستیم که نمیتوان در پدیدههای اجتماعی حکمی قطعی صادر کرد. ولی میتوان پدیدههای اجتماعی را نشانه شناسی کرد و تحلیل کرد که آنچه رخ داد نشانه چه چیزی میتواند باشد.

از نظر نگارنده، پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک در حالی که شخص رئیس جمهور ترامپ با تمام قوا تلاش کرد از پیروزی او جلوگیری کند، نشانه آن است که فضای سیاسی داخلی آمریکا بر عکس آنچه رسانههای مسلط آمریکایی تبلیغ می کنند از سیاستهای ترامپ حمایت نمیکنند. پذیرش نشانه فوق به عنوان درکی از واقعیت میتواند برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پنجرهای از فرصت را بگشاید. در چنین درکی از واقعیت پنجره گشوده شده منظر سیاسی جدیدی را به ما نشان میدهد که مردم آمریکا با سیاستهای افراطی ترامپ موافق نیستند و اگر فرصتی پیدا کنند، این سیاستهای افراطی را کنار میگذارند، اما همزمان باید توجه داشت که منظر سیاسی جدید تغییر بنیادی ساختارها نیست، بلکه تغییری در رویکردهای سیاسی است و فرصت موجود فقط در حد تعدیل سیاستهاست، نه تغییر آنها؛ زیرا که در نهایت زهران ممدانی در درون نظام سیاسی آمریکایی قرار دارد نه خارج از آن.»