1- آبان سال 1367 امام خميني (ره) در پاسخ به نامه حجتالاسلام محمدعلي انصاري كه حاوي پرسشهايي بود مطالب مهمي را مطرح كردند كه به منشور برادري مشهور شد.
امام (ره) ابتداي نامه خطاب به وي فرمودند :«به عنوان نصيحت به شما و امثال شما كه تعدادشان هم كم نيست مسائلي را تذكر ميدهم.»
امهات منشور برادري را ميشود در سرخطهاي زير خلاصه كرد.
- اختلاف اگر زيربنايي و اصولي شد، موجب سستي نظام ميشود.
- موضعگيريها بايد بهگونهاي باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايهداري غرب و در رأس آن آمريكاي جنايتكار باشد.
- هر دو جريان بايد توجه كنند كه دشمنان بزرگ مشترك دارند كه به هيچ يك از آن دو جريان رحم نخواهد كرد.
- آنقدر دشمن مشترك داريد كه بايد با همه توان در برابر آن بايستيد. اگر ديديد كسي از اصول تخطي ميكند در برابرش قاطعانه بايستيد.
- كشور به وحدت و برادري نياز دارد.
- هر دو جريان بايد مردم را هوشيار كنند... آمريكاي حيلهگر دشمن شماره يك آنهاست.
- تشكل جديد (تشكيل مجمع روحانيون مبارز) مفهومش اختلاف نيست.
2- يكي از دو مخاطب امام (ره) در منشور برادري جريان يا تشكل مجمع روحانيون مبارز است. ببينيم پس از گذشت 37 سال از صدور پيام امام مبني بر منشور برادري كارنامه مجمع روحانيون مبارز بهويژه دبيركل وقت آن جناب مهدي كروبي چيست؟
امام در اين پيام ميفرمايد اختلاف موجب سستي نظام ميشود. حال ببینیم اختلاف مجمع روحانيون با جامعه روحانيت طبيعي بود اما اختلاف در درون مجمع تا جايي كه آقاي كروبي مجمع را رها كرد و رفت حزب اعتماد ملي را تشكيل داد آيا طبیعی بود؟ آیا براي حفظ اصول بود؟ يا براي اينكه مجمع حاضر نشده بود او را در سال 84 نامزد رياست جمهوري كند!
در سال 88 هم او همگرايي با مجمع و ساير به اصطلاح اصلاحطلبان را رها كرد و رفت نامزد ریاست جمهوری شد، درحاليكه نامزد اين جريان كس ديگري بود.
قرار بود مجمع و كروبي به عنوان يكي از مخاطبان امام در منشور برادري در مواضع خود خشم و كينه خود را عليه آمريكاي جنايتكار نشان دهند. كافي است يك رصدي در بيانيههاي مجمع و مواضع كروبي عليه آمريكا صورت گيرد اما نهتنها در كارنامه آنها چيزي ديده نميشود بلكه سياستورزي آنها در عرصه مبارزه با آمريكا نشان داد كه در فتنه 78، 88، 98 و 1401 آمريكا و اسرائيل به آنها لقب ياران استكبار جهان بدهند و تصريح كنند آنها به نمايندگي آمريكا و اسرائيل در تهران ميجنگند.
آنها تا آنجا پيش رفتند كه نمايندگان جنبش به اصطلاح سبز را به پارلمان اروپا و كنگره آمريكا بفرستند و از آنها تقاضا كنند براي سرنگوني نظام تحريمهاي ظالمانه كه از تسخير لانه جاسوسي بر آن پاي ميفشارند را به تحريمهاي فلجكننده نظام تبديل كنند!
كروبي تا آنجا پيش رفت كه خودم شاهد بودم در راهپيمايي روز قدس سال 88 او پيشاپيش جمعيتي حركت ميكرد كه پشت سر او عدهاي شعار ميدادند؛ «نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران»!
3- حساب مجمع روحانيون از حساب كروبي جداست. چون مجمع اكنون دبير كلي دارد غير كروبي و كروبي هماكنون دبيركل حزب اعتماد ملي است. اما اين هر دو تشكل مخاطب امام (ره) در منشور برادري هستند. آيا این دو حزب نميخواهند پس از گذشت 37 سال از صدور اين پيام ببينند امام (ره) از آنها چه خواستند و آنها چه كردند؟!
آيا نميخواهند به بهانه سالروز تسخير لانه جاسوسي يادي از امام و فريادهاي جگرخراش وي درباره كاپيتولاسيون بكنند.آيا نميخواهند فريادي عليه آمريكا و مظالم ترامپ در حمله به ايران در جنگ 12 روزه بزنند و ياد شهداي انقلاب را گرامي بدارند.
اگر روز ملي مبارزه با استكبار جهاني وقت اعلام اين مواضع نباشد پس چه موقع آنها ميخواهند پيروي از خط امام و همصدايي با ملت در مبارزه با آمريكا را واتاب دهند؟!
اين كمترين از آقايان مجمع روحانيون و بهويژه آقايان خاتمي و كروبي تقاضا دارم يك نگاهي به كارنامه سياسي خود بيندازند ببينند با امام ، مردم و انقلاب چه كردند؟! آنها از 7 دولتي كه پس از فرار بنيصدر شكل گرفت 5 دولت را در اختيار داشتند با اينهمه اختيارات چه كردند؟! كارنامه آنان در مبارزه با آمريكاي جنايتكار به عنوان اصليترين دشمن نظام چيست؟