
به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، عوض محمدی مسئول اعزام نیروی منطقه پنجم سپاه روایت میکرد:
مرحمت بالازاده برای رفتن به جبهه چندین بار ملتمسانه به محل اعزام نیروی تبریز مراجعه کرده بود، ولی بخاطر کم بودن سن، مانع اعزامش شده بودم. حتی چند بار او را که قاچاقی سوار اتوبوس رزمندگان شده بود، پیاده کرده بودم.
یکی از روزهای پائیز سال ۱۳۶۲ بود دیدم مرحمت مجدداً به اعزام نیرو آمده است اما اینبار با همیشه فرق میکرد. انگار مطمئن بود که به مقصود خود رسیده است. نامهای نشانم داد و گفت: «بفرما این هم مجوز اعزام!» نامه را گرفتم، نامه آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت، خطاب به آیت الله ملکوتی امام جمعه تبریز بود که در آن خواسته شده بود به برادران مسئول سپاه بگوید مانع عزیمت مرحمت بالازاده به جبهه نشوند!
گفتم: این نامه را از کجا آورده ای؟
مرحمت گفت: چند روز پیش که مانع اعزامم شدید، رفتم تهران، سه روز جلوی ساختمان ریاست جمهوری در خیابان پاستور بست نشستم تا آیت الله خامنه ای را ببینم و از او مجوز بگیرم! دو روز اول نتوانستم ایشان را ببینم، روز سوم وقتی ایشان از ساختمان ریاست جمهوری خارج شدند در مسیر حرکت شان تا خودرو، با صدای بلند داد زدم: آقای رئیسجمهور! من باید شما را ببینم. چند نفر از محافظان رئیس جمهوری دورم حلقه زده بودند ولی من دست بردار نبودم هی داد می زدم که آقای خامنهای! آقای رئیسجمهور! من باید شما را ببینم. بالاخره سماجتم جواب داد و آقا فرمود: «بذارید بیاد حرفش رو بزنه!»
وقتی از میان حلقه محافظان بیرون آمده و خودم را به آیتالله خامنهای رساندم، آقا فرمود: سلام بابا جان! خوش آمدی، اسمت چیه پسرم؟ چکارم داری؟
گفتم: سلام آقاجان! من مرحمت بالازاده هستم از گرمی اردبیل اومدم که شما را ببینم. من میخواهم برم جبهه ولی مسئولین قبولم نمی کنند!

آقا با خنده فرمود: شما چند سالتونه؟
گفتم: ۱۳ ساله هستم.
آقای خامنه ای گفت: پسرم تو فعلا باید درست رو بخونی، وقتی بزرگتر شدی، آن موقع می تونی بری جبهه!
من هم گفتم: عیبی ندارد من برمی گردم اما یک خواهشی از شما دارم!
آقا با مهربانی فرمود: خب! چهخواهشی؟
گفتم آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید دیگر روضه حضرت قاسم(ع) را نخوانند!
آقا پرسید: چرا پسرم؟
با گریه گفتم: آقاجان! حضرت قاسم (ع) ۱۳ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود میدان و بجنگد، من هم ۱۳سالهام ولی عوض محمدی مسئول اعزام نیرو سپاه پنجم اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم، میگوید ۱۳ سالهها را نمیفرستیم، اگر رفتن ۱۳سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟
وقتی آقای رئیسجمهور حرف هایم را شنید این نامه را نوشت و به من داد.
عوض محمدی می گفت مخاطب نامه مرحمت، آیتالله ملکوتی بود. به مرحمت گفتم تو باید نامه را به او بدهی.
مرحمت رفت و ساعاتی بعد آیت الله ملکوتی زنگ زده و گفت: آقای محمدی، این مرحمت پدر ما را درآورده، مانع رفتن او نشو، بفرست بره جبهه!
روز بعد مرحمت ۱۳ساله با مجوز آیتالله خامنهای وارد لشکر عاشورا شد. شجاعت و درایت از خصوصیات بارز مرحمت در مدت حضور در جبهه های نبرد بود؛ رزمندگان لشکر عاشورا هرگز چهره مهربان و جدی او را از یاد نمیبرند. اسفند سال 1363 قاسم کربلای ایران در عملیات بدر پس از نبردی جانانه، به قافله شهدا پیوست.
تعداد بازدید : 0