به گزارش خبرنگار تابناک در استان فارس، شیراز، شهر حافظ و سعدی، در حالی روزهای کمرمقی را پشت سر میگذارد که هر گوشهاش یادآور تمدن، شعر و شکوه ایران است. اما واقعیت امروز گردشگری این شهر، چیزی جز بیبرنامگی، تأخیر، و عقبماندگی مزمن مدیریتی نیست.
پس از روی کار آمدن دولت جدید و تأکید بر توسعه گردشگری، انتظار میرفت فارس در صدر فهرست تحول قرار گیرد. اما آنچه رخ داده، فاصلهای فاحش میان شعار و واقعیت است.
طرحهایی همچون «پنجره واحد سرمایهگذاری»، «توسعه گردشگری سلامت» و «ساماندهی بافت تاریخی» سالهاست در قالب وعده باقی ماندهاند. مدیرکل گردشگری فارس از «پیشرفت پروژهها» سخن میگوید، اما بررسی میدانی خبرنگار ما از ارگ کریمخان، باغ جهاننما، نارنجستان قوام و مسیرهای منتهی به تخت جمشید نشان میدهد بسیاری از این فضاها یا نیمهمرمتاند یا اساساً در رکود مدیریتی ماندهاند.
یکی از راهنمایان گردشگری با انتقاد از وضعیت موجود میگوید: «گردشگر خارجی وقتی در حافظیه با دستگاه کارتخوان خراب و سرویس بهداشتی غیربهداشتی روبهرو میشود، دیگر بازنمیگردد. مشکل ما کمبود بودجه نیست؛ کمبود دغدغه است.
در حالی که در اصفهان، یزد و خراسان سامانههای هوشمند گردشگری راهاندازی شده، در شیراز هنوز هیچ سامانه رسمی رزرو یا اطلاعرسانی گردشگری وجود ندارد. تابلوهای راهنمای فرسوده، مسیرهای تاریک شبانه، و نبود مدیریت واحد در بافت تاریخی، چهرهای ناامیدکننده از شهری ساختهاند که روزگاری مقصد نخست گردشگران خارجی بود.
یک کارشناس گردشگری استان در این باره گفته است: «مدیران گردشگری فارس هنوز در فاز گفتوگو و گزارش نشستهاند. در میدان شهر اما، آثار تاریخی در حال فرسایشاند و بازارچههای سنتی بدون جان هستند.»
سرمایهگذاران ناامید و پروژههای خاکخورده
بخش خصوصی، که باید موتور محرک توسعه گردشگری باشد، از طولانی بودن فرآیند صدور مجوزها گلایه دارد. یکی از فعالان حوزه اقامتگاههای بومگردی نیز میگوید: «برای گرفتن مجوز مرمت یک خانه تاریخی، باید از سه اداره استعلام جداگانه بگیریم. در نهایت هم پاسخها ضد و نقیض است.»
نتیجه این بوروکراسی سنگین، توقف دهها پروژه گردشگری در مراحل ابتدایی است. بر اساس آمار رسمی، بیش از ۲۰۰ طرح گردشگری در فارس با پیشرفت فیزیکی کمتر از ۳۰ درصد باقی ماندهاند — در حالی که هر یک میتوانست برای دهها نفر شغل پایدار ایجاد کند.
حتی گردشگری سلامت؛ که میتوانست تبدیل به یه فرصت طلایی برای اقتصاد منظقه باشد کاملا در حاشیه قرار گرفته است، شیراز با بیش از ۴۰ مرکز درمانی بینالمللی میتواند مرکز گردشگری سلامت منطقه باشد. با این حال، نبود هماهنگی میان نهادهای متولی باعث شده این فرصت طلایی به تهدید تبدیل شود.
بیماران خارجی از عمان، عراق و کویت همچنان به شیراز سفر میکنند، اما به دلیل نبود ساختار رسمی، با واسطههای غیرمجاز روبهرو میشوند.
در نبود برندینگ و نظارت، گردشگری سلامت فارس به بازاری پراکنده و بیبرنامه بدل شده است.
میراث در حال فرسایش
از باغ دلگشا تا آرامگاه سعدی، از مسجد نصیرالملک تا نارنجستان قوام، نشانههای فرسودگی در همهجا دیده میشود. کارشناسان هشدار دادهاند اگر برنامه مرمتی فوری اجرا نشود، برخی تزئینات و بناها دچار آسیبهای برگشتناپذیر خواهند شد. با این حال، پاسخ رسمی ادارهکل گردشگری اغلب بهانهای تکراری است: «کمبود اعتبار و انتظار برای تخصیص بودجه ملی.»
منتقدان میگویند مدیریت مؤثر تنها در گرو بودجه نیست، بلکه به شفافیت، برنامهریزی و اراده اجرایی نیاز دارد — چیزی که در حال حاضر در فارس نایاب است.
مقایسه تلخ با گذشته
در دهه ۱۳۹۰، شیراز با استقبال چشمگیر گردشگران داخلی و خارجی مواجه بود. اما اکنون، با وجود افزایش نسبی آمار گردشگران ورودی به کشور، سهم شیراز از این رشد کمتر از انتظار است.
بسیاری از تورهای بینالمللی، به دلیل نبود پرواز مستقیم، خدمات ضعیف و نبود زیرساخت چندزبانه، شیراز را از مسیر خود حذف کردهاند. این یعنی شهری با ظرفیت جهانی، در عمل از رقابت ملی عقب مانده است.
با این حال شیراز امروز نه از کمبود تاریخ رنج میبرد و نه از فقر فرهنگی؛ زخم عمیق آن، زخم مدیریت است. مدیریتی که هنوز میان حرف و عمل، تفاوتی نمیبیند. شهری که باید مقصد اول گردشگری ایران باشد، در سایه وعدهها و غفلت، به مقصد آخر برنامهها تبدیل شده است.
اگر مدیران فعلی از پشت میزهایشان بلند نشوند و به کوچههای بافت تاریخی قدم نگذارند، اگر بخش خصوصی همچنان گرفتار مجوزها و وعدهها بماند، و اگر میراث فرهنگی تنها در قالب مصاحبه و افتتاحیه باقی بماند، پایتخت فرهنگی ایران به شهری خاموش بدل خواهد شد.