
زندانیانی که روزگاری اسلحه در دست داشتند، حالا پشت میلهها از قدرت کاذب، خیابانها و سقوط زندگیشان میگویند. از خرید، تعمیر و نگهداری غیرمجاز سلاح تا سرقتهای مسلحانهای که حتی از بازیهای کامپیوتری الهام گرفته بودند.
به گزارش تابناک به نقل از مهر، مهران پرستو، یکی از متهمان پرونده قاچاق و فروش غیرمجاز سلاح جنگی، در بازجویی به پازپرس پرونده، گفت: از ۷ سالگی با خیابانها آشنا شدم. روزانه چند محله را میچرخیدیم. دعوا و کتک خوردن بخشی از زندگی ما بود.
وی افزود: دوستم تیر خورد، یکی فرار کرد و خودم هم مشکلات کلیه پیدا کردم. همه جوونیام از بین رفت. فقط دوست دارم جلوی مافیای اسلحه گرفته شود، چون فروشندهها فقط دنبال پول هستند و هیچ چیزی برایشان مهم نیست.
یکی دیگر از متهمان پرونده قاچاق و فروش غیرمجاز سلاح جنگی اظهار داشت: قبلاً چند ماه اسلحه تعمیر میکردم، نه برای خرید و فروش، فقط تعمیرات. دوستان و آشنایان خودشون به من معرفی میکردن. پول نقد یا دلار میدادند و ما فقط تعمیر میکردیم.
وی ادامه داد: نگهداری و پخش اسلحه هم در خانه داشتم، ولی خرید و فروش مستقیم نکردم. حتی شوکه شدم وقتی میگفتند این کار قاچاق است. من فقط تعمیر میکردم.
جرایم مسلحانه و قدرت کاذب نوجوانان
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: جرایم با سلاح سرد و گرم باعث ایجاد قدرت کاذب میشود. یک اختلاف ساده، مثل دعوا سر پارک خودرو یا چشم تو چشم شدن در بوستان، میتواند به قتل یا زورگیری منجر شود.
وی افزود: در سال ۱۴۰۳، چند نوجوان از شهرستانها به تهران آمدند و حدود ۲۰ فقره سرقت مسلحانه انجام دادند. متأسفانه تعدادی از همکاران ما در مقابله با آنها به شهادت رسیدند.
سرهنگ نثاری ادامه داد: این نوجوانان حتی ایده سرقتهای مسلحانهشان را از بازیهای کامپیوتری مثل GTA گرفته بودند و با جسارت و بیپروایی وارد منازل مردم میشدند؛ گاهی برای سرقت کوچک مثل دسته پلی استیشن.
وی اظهار داشت: نگهداری و استفاده از سلاح، زندگی نوجوانان و جوانان را نابود میکند. آموزش و فرهنگسازی درباره عواقب سلاح و جرایم مسلحانه نقش کلیدی در پیشگیری دارد.
سرهنگ نثاری افزود: پلیس با همکاری دستگاه قضائی، برخورد قاطع با باندهای مسلحانه و قاچاقچیان انجام میدهد. اقدامات سلبی کافی نیست؛ باید اقدام ایجابی هم انجام شود. فرهنگ و آگاهی درباره عواقب استفاده از سلاح باید در مردم و جوانان نهادینه شود.
اعترافات متهمان و واقعیت پشت پرده
یکی از متهمان پرونده قاچاق و فروش غیرمجاز اسلحه در توضیح عملکرد شبکه خود گفت: افراد آشنا و دوستانمان با ما تماس میگرفتند و درخواست تعمیر اسلحه میکردند. ما صرفاً تعمیر انجام میدادیم و خرید و فروش انجام نمیدادیم.
وی افزود: تماسها به صورت شبکهای برقرار میشد و افراد از طریق آشنایان به هم وصل میشدند. پولها غالباً نقدی یا به دلار پرداخت میشد و سپس به رابطها و سه نفر اصلی داده میشد.
وی همچنین جزئیات قاچاق اسلحه را تشریح کرد و گفت: اسلحهها از طریق ماشینهای مختلف، از جمله وانت و باربری و مسیرهای مرزی منتقل میشدند. در برخی موارد زن و بچهها همراه ما بودند تا مشکوک نشوند.
مهران پرستو (یکی از متهمین این پرونده) در پایان گفت: پشت هر اسلحه، داستانی از قدرت کاذب، سقوط زندگی و مرگ وجود دارد. امیدوارم نسل جوان به جای خشونت و اسلحه، مسیر زندگی سالم و رزق حلال را انتخاب کنند.