به گزارش خبرنگار مهر، آیین رونمایی از کتاب «آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا» تألیف سمانه داودی، روز شنبه دهم آبانماه ۱۴۰۴ در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد. در این نشست، سمانه داودی، نویسنده اثر و محمد محبوبی، نویسنده کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» بهعنوان سخنرانان نشست حضور داشتند.
کتاب «آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا» تازهترین اثر پژوهشی از انتشارات «سرچشمه نور» است که با اتکا بر مجموعهای از اسناد و گزارشهای منتشرشده از سوی نهادهای آمریکایی، به تحلیل ابعاد مختلف شخصیت، فعالیتهای سیاسی و جایگاه فکری آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی میپردازد.
در این نشست، سمانه داودی، مولف کتاب، با اشاره به روند پژوهش و چگونگی شکلگیری این اثر گفت: فعالیت پژوهشی من از سال ۱۳۹۴ آغاز شد. در سال ۱۳۹۸ به پیشنهاد آقای روزیطلب همکاری خود را در پروژه فرهنگنامه شهدای مدافع حرم آغاز کردم. در جریان همین همکاری بود که آقای روزیطلب به گزارشی از شبکه بیبیسی اشاره کردند که مدعی وجود ارتباط محرمانه میان شهید بهشتی و آمریکا شده بود. این گزارش توسط کامبیز فتاحی در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۶ منتشر شده و به اسناد ویکیلیکس ارجاع داده بود. نکته جالب اینجاست که سند مورد استناد، تنها یک روز پیش از انتشار گزارش بیبیسی، یعنی در ۲۸ نوامبر همان سال، در سایت ویکیلیکس منتشر شده بود.
او با اشاره به نحوه بررسی این اسناد افزود: ویکیلیکس خود را یک سازمان غیرانتفاعی معرفی میکند، اما ماهیت و ارتباطات این نهاد جای پرسش دارد. من برای تحلیل دقیقتر، تمامی اسناد مرتبط را از ویکیلیکس استخراج کردم، اما در مرحله نخست متوجه شدم برخی بخشها ناقص است و تکههای پازل کامل نیست. هنگام بررسی عمیقتر در سایت، به این نتیجه رسیدم که حدود ۳۰ سند بهصورت عامدانه و با اشتباهات املایی پنهان شدهاند. در نهایت توانستم حدود ۶۰ سند مرتبط را گردآوری و تحلیل کنم.

داودی درباره محتوای اسناد گفت: بیشتر این اسناد مربوط به روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی است؛ زمانی که آمریکا به دنبال ارزیابی مواضع رهبران انقلاب نسبت به آینده روابط با واشنگتن بود. در این میان، سفارت آمریکا در تهران بارها از طریق واسطهها تلاش کرده بود تا نشستی میان فرماندهان نظامی و چهرههای نزدیک به امام خمینی(ره) برگزار کند تا از رویکرد آینده جمهوری اسلامی نسبت به آمریکا آگاه شود. بررسی این اسناد نشان میدهد که برخلاف ادعای گزارش بیبیسی، ابتکار چنین تماسهایی از سوی طرف آمریکایی بوده، نه از جانب شهید بهشتی.
نویسنده کتاب با اشاره به جزئیات یکی از اسناد مهم افزود: در این اسناد آمده که شهید بهشتی از حضور در جلسهای که نمایندگان آمریکا درخواست کرده بودند، خودداری کرده و به جای خود، آیتالله موسوی را اعزام کردهاند. پس از پیروزی انقلاب نیز تماسهایی برای دیدار با شهید بهشتی ادامه پیدا میکند، زیرا او از نگاه آمریکا، یکی از شخصیتهای کلیدی و نزدیک به امام خمینی(ره) محسوب میشد. در اسفند ۱۳۵۷، آیتالله بهشتی با هوشمندی اعلام میکنند که تنها در صورتی حاضر به دیدار خواهند بود که جلسه در منزل خودشان برگزار شود. در این دیدار، ایشان به صراحت تأکید میکنند که ملت ایران در انقلاب ثابت کردهاند وحدت و همبستگیشان مانع نفوذ بیگانگان است و تا زمانی که آمریکا از حمایت رژیم پهلوی دست برندارد، هیچگونه ارتباط رسمی میان دو کشور برقرار نخواهد شد.
داودی ادامه داد: در گزارش مأمور سفارت آمریکا از این دیدار، توصیفی جالب از شهید بهشتی آمده است؛ او مینویسد با روحانیای مواجه شدم که تا آن روز در ایران ندیده بودم؛ روحانی روشنفکری که در سیاست خبره است و بهصورت ماهرانه از بیان جزئیات طفره میرود. این اسناد بهخوبی نشان میدهد که تصویر واقعی از شهید بهشتی با آنچه رسانههایی مانند بیبیسی منتشر کردهاند، تفاوت اساسی دارد.
او درباره مراحل نهایی تدوین کتاب گفت: پس از استخراج و ترجمه اسناد ویکیلیکس، مدتی درگیر پروژه دیگری با عنوان دیپلماسی با صدای بلند شدم تا اینکه سال گذشته با آقای اسلامی آشنا شدم و موضوع این پژوهش را با ایشان در میان گذاشتم. ایشان مرا به آقای محمد محبوبی معرفی کردند و از دل همکاری ما ایده تکمیل این مجموعه شکل گرفت. تصمیم گرفتیم اسناد وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین اسناد لانه جاسوسی را نیز به مجموعه بیفزاییم تا کار جامعتری ارائه دهیم. آقای محبوبی در این زمینه همکاری مؤثری داشتند و بخشی از ترجمهها را در اختیارم گذاشتند که البته برای حفظ دقت علمی، برخی بخشها را دوباره ترجمه کردم.در اسناد، تنها نکات کلیدی و دادههای خلاصهشده درج میشود. بنابراین لازم بود با افزودن توضیحات و زمینهسازی تاریخی، روایتها برای خواننده قابل درک شود. از اینرو بخش پژوهشی کتاب علاوه بر ترجمه اسناد، شامل توضیحات تحلیلی و پاورقیهای تکمیلی درباره افراد و رویدادها نیز هست.
او در پایان تأکید کرد: تاکنون آنچه درباره آیتالله بهشتی منتشر شده، بیشتر بر پایه خاطرات یا روایتهای نزدیکان ایشان بوده است. اما در این اثر، تلاش کردیم با استناد مستقیم به منابع آمریکایی و اسناد دستاول، تصویری مستند و منسجم از نگاه بیگانگان به آیتالله بهشتی ارائه کنیم. میتوان گفت در حال حاضر، سندی از منابع آمریکایی درباره شهید بهشتی وجود ندارد که در این کتاب بررسی نشده باشد.
شهید بهشتی در سخنرانی «خط امام و خط سازش» مرز استقلال انقلابی از مذاکره را تبیین کرد
محمد محبوبی، کارشناس تاریخ و مؤلف، در نشست رونمایی از کتاب «آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا» با اشاره به اهمیت مقطع تاریخی بررسیشده در این اثر گفت:عنوان کتاب بهخوبی گویای یکی از نقاط حساس تاریخ انقلاب اسلامی است؛ دورهای که میتوان آن را مقطع تثبیت انقلاب دانست، یعنی زمانی که نهادهای انقلابی هنوز شکل نگرفته یا رسمیت نیافته بودند. اهمیت این برهه در این است که نبود برخی نهادهای رسمی، تأثیر مستقیمی بر روابط و رخدادهای آن دوران داشته است.
او با اشاره به یکی از اسناد تاریخی مهم اظهار کرد: حدود چهل روز پس از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، آقای شیخعلی تهرانی ـ از روحانیون شناختهشده پیش از انقلاب و دارای نسبت خویشاوندی با رهبر معظم انقلاب ـ نامهای سرگشاده منتشر میکند. این نامه در فضای سیاسی آن زمان بازتاب گستردهای دارد و در بخشی از آن اتهامی متوجه شماری از رجال سیاسی از جمله شهید بهشتی میشود. در همان مقطع، اسناد مربوط به آقای عباس امیرانتظام، از اعضای دولت موقت و نهضت آزادی، نیز منتشر شده بود که بهدلیل ارتباطش با سازمان سیا، افکار عمومی را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. تهرانی در همان نامه، برای نخستین بار گزاره آمریکاییبودن شهید بهشتی را مطرح میکند و نام ایشان را در کنار چند چهره دیگر میآورد.

محبوبی ادامه داد:در واقع برای نخستینبار در آن نامه، نوعی رابطه اینهمانی میان شهید بهشتی و امیرانتظام القا میشود؛ به این معنا که اگر ارتباط امیرانتظام با آمریکاییها خیانت محسوب میشود، پس باید درباره بهشتی نیز چنین تصوری داشت. بعدها افرادی مانند مهندس بازرگان نیز بهنوعی همین نگاه را تکرار کردند و این شبهه در ذهن برخی تثبیت شد. در حالیکه سازمان مجاهدین خلق، نزدیک به یک سال پس از آن یعنی در زمستان ۱۳۵۹، دوباره همین اتهام را مطرح کرد.
وی با اشاره به فضای سیاسی آن زمان افزود:در آن مقطع برخی از نیروهای انقلابی یا نزدیک به امام نیز در برابر این هجمه سکوت کردند و همین سکوت موجب شد مظلومیت شهید بهشتی بیش از پیش نمایان شود. شهید بهشتی در برابر این اتهامات دو موضع مهم گرفت؛ نخست آنکه با صراحت اعلام کرد هر سندی درباره من وجود دارد با رعایت امانت منتشر کنید، من هیچ ابایی ندارم. دومین موضع، سخنرانی معروفی بود که بعدها به عنوان سخنرانی خط امام و خط سازش شناخته شد. این سخنرانی در نوزدهم بهمن ۱۳۵۸ و تنها چند هفته پس از انتشار نامه شیخعلی تهرانی ایراد شد.
محبوبی درباره محتوای آن سخنرانی توضیح داد: شهید بهشتی در آن سخنرانی تلاش کرد صفوف مبارزان علیه رژیم پهلوی را از هم تفکیک کند. او دو جریان را از هم جدا میکند: خط امام که مبتنی بر اسلام اجتهادی و پویا بود و خط سازش که بیشتر نگاهی مصلحتجویانه و آرام داشت. ایشان در تحلیل خود سه گروه مبارز را معرفی میکند: گروهی با مبارزه سیاسی و عافیتطلبانه، گروهی با رویکرد مسلحانه و گروه سوم که خط امام را نمایندگی میکرد و معتقد به مبارزه فرهنگی عمیق در برابر استبداد و استعمار بود.
به گفته محبوبی، شهید بهشتی در همان سخنرانی دیدگاه خود را درباره نحوه تعامل با آمریکا نیز روشن بیان کرده است: او معتقد بود که قطع کامل گفتوگو به معنای ضعف نیست، اما مذاکره باید از موضع قدرت و بدون هیچگونه وابستگی صورت گیرد. در واقع، او گفتوگو را تنها زمانی مجاز میدانست که ایران در موضع اقتدار قرار داشته باشد و هدفش تحکیم استقلال کشور باشد، نه کسب امتیاز.
وی افزود: بر اساس اسناد آمریکایی، تنها دو دیدار رسمی میان شهید بهشتی و اعضای سفارت آمریکا صورت گرفته است؛ نخست در اسفند ۱۳۵۷ که سه نفر از دیپلماتهای آمریکایی در آن حضور داشتند و دوم در اردیبهشت ۱۳۵۸. این دیدارها در چارچوب ملاقاتهای رسمی میان سران وقت جمهوری اسلامی با نمایندگان کشورهای خارجی انجام شد. در این ملاقاتها، برخلاف ادعای برخی جریانها، هیچگونه وابستگی یا هماهنگی پنهان وجود نداشته است.
محبوبی به روایت دانشجویان پیرو خط امام نیز اشاره کرد و گفت:در جلسات شورای هماهنگی دانشجویان، یکی از بحثها این بود که در فضای انقلابی آن زمان، کوچکترین تماس با سفارت آمریکا میتوانست بهعنوان جاسوسی تلقی شود. به همین دلیل بسیاری از اسناد این دیدارها هرگز منتشر نشد تا زمینه سوءبرداشت فراهم نشود. بعدها، در سال ۱۳۸۷، بخشی از این اسناد برای نخستینبار از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد.
وی در ادامه اظهار کرد: نکته مهمی که در این اسناد دیده میشود آن است که شناخت آمریکاییها از شهید بهشتی در آغاز انقلاب بسیار حداقلی بوده است. در گزارشهای مربوط به مهرماه ۱۳۵۸، یعنی تنها یک ماه پیش از تسخیر سفارت، مأموران سازمان سیا در تهران حتی مشخصات دقیق سهجلدی از زندگی شهید بهشتی را نداشتند. تازه در همان ایام است که متوجه میشوند او از اعضای شورای انقلاب است. آنها برای تکمیل اطلاعات خود به آلمان غربی مراجعه میکنند تا از مراکز اطلاعاتی بیگانه، اطلاعات مربوط به دوران فعالیت بهشتی در مرکز اسلامی هامبورگ را بهدست آورند. این مسئله نشان میدهد که برخلاف ادعای برخی، آمریکا تا آن زمان شناخت چندانی از ایشان نداشت.
محبوبی تأکید کرد: در مقابل، ارتباط افرادی چون امیرانتظام با مأموران آمریکایی ماهیت کاملاً اطلاعاتی و عملیاتی داشته و از اساس قابل مقایسه با دیدارهای رسمی شهید بهشتی نیست. این تفاوت در محتوای اسناد نیز بهوضوح قابل مشاهده است.
او در پایان درباره روند تدوین و انتشار کتاب گفت:آشنایی من با خانم سمانه داودی به سالهای ۹۸ و ۹۹ بازمیگردد. در آن زمان، ایشان در مرکز اسناد انقلاب اسلامی و در دوره مرحوم آقای حسینیان روی پروژه دانشنامه شهدای مدافع حرم کار میکردند. پیشتر نیز در ترجمه و تدوین کتاب دیپلماسی با صدای بلند که مجموعهای از مصاحبههای بنیاد مطالعات ایران با افسران و دیپلماتهای آمریکایی مقیم تهران در دوران پهلوی بود، نقش مؤثری داشتند. این اثر یکی از منابع مهم برای شناخت روابط ایران و آمریکا در دوره پهلوی به شمار میرود. کتاب جدید ایشان، یعنی آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا نیز از همین جنس است و میتواند بهعنوان منبع مرجع در تحلیل روابط سیاسی ایران و آمریکا پس از انقلاب مورد استفاده قرار گیرد.
محبوبی سخنانش را با این جمله به پایان رساند:امیدوارم انتشار چنین آثاری به ما کمک کند تا تاریخ انقلاب را نه از زاویه تبلیغ یا نفی، بلکه بر اساس اسناد و روایتهای اصیل بازخوانی کنیم.

شناخت منشأ صدور اسناد آمریکایی برای درک دقیق تاریخ انقلاب ضروری است
محمدامین فرجاللهی، پژوهشگر تاریخ معاصر، در این نشست با اشاره به اهمیت شناخت منشأ اسناد آمریکایی گفت: برای گویاتر شدن و تحلیل دقیقتر اسناد، باید به منشأ صدور آنها توجه کرد. در سفارت آمریکا در تهران، چهار رکن اصلی وجود داشت: بخش سیاسی، بخش مستشاری نظامی، بخش مطبوعاتی و ایستگاه تهران. تفاوت اساسی میان افراد مرتبط با سفارت نیز در نوع ارتباط آنان با هر یک از این بخشهاست.
وی افزود: بخش سیاسی سفارت، زیرمجموعه وزارت امور خارجه آمریکا بود و اغلب افرادی که در تاریخ دیپلماسی آن دوران میشناسیم، از جمله سالیوان، در همین بخش فعالیت میکردند. در مقابل، بخش مستشاری نظامی که از پیش از انقلاب تا مدتی پس از پیروزی انقلاب فعال بود، نقشی کلیدی در قراردادهای نظامی و ارتباط با نیروهای ارتش، بهویژه نیروی هوایی و دریایی، داشت.
فرجاللهی با اشاره به تمایز میان ارتباط آشکار و پنهان با سفارت تصریح کرد:در تاریخنگاری سالهای ۵۸ و ۵۹، کسانی که با بخش سیاسی سفارت ارتباط داشتند، هرگز با عنوان جاسوس یا خائن شناخته نشدند. برای مثال، مرحوم ناصر میناچی، وزیر ارشاد دولت موقت، و محمد توسلی، عضو نهضت آزادی، که رابط رسمی آن مجموعه با سفارت آمریکا بودند، هیچگاه در محاکم یا افکار عمومی متهم به جاسوسی نشدند، زیرا ارتباط آنان در چارچوب روابط سیاسی و علنی تعریف میشد.
او در ادامه تأکید کرد: اما آن دسته از افرادی که با بخش سیاه سفارت در ارتباط بودند، یعنی کسانی که در فرایندی پنهانی و خارج از اطلاع همحزبان یا همصنفان خود با مأموران اطلاعاتی همکاری میکردند، در واقع در مسیر عملیات اطلاعاتی و پنهان گام برمیداشتند. این تمایز، مرز میان خدمت و خیانت را در تاریخ مشخص میکند.
به گفته این پژوهشگر، اسناد منتشرشده پس از سال ۱۳۸۷ توسط وزارت امور خارجه آمریکا، دریچهای تازه برای تحلیل رفتار و مواضع شهید بهشتی میگشاید. او اظهار داشت:در این اسناد، میتوان فضای سیاسی و فکری آن دوران را بهتر درک کرد؛ فضایی که در آن، شهید بهشتی در برابر جریانهای مختلف، بهویژه در تعامل با دیپلماتهای آمریکایی، موضعی روشن و حسابشده داشت. بررسی این اسناد نشان میدهد دستگاه دیپلماسی آمریکا چگونه تلاش میکرد از تحولات داخلی ایران درک و برداشت خاص خود را ارائه دهد.
فرجاللهی همچنین انتشار این مجموعه اسناد را گامی مهم در تاریخنگاری معاصر دانست و گفت:کتاب آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا مجموعهای از حدود شصت سند جدید را دربر میگیرد که در کنار هم، منظومهای منسجم از نگاه آمریکاییها به یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای انقلاب اسلامی ترسیم میکند. این اثر، نهتنها در زمره منابع مرجع اسنادی قرار میگیرد، بلکه میتواند به عنوان سنگبنایی مهم برای پژوهشهای آینده درباره تاریخ انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد:متأسفانه در فضای پژوهش تاریخ انقلاب، گاهی دسترسی به اسناد رسمی با محدودیتهایی روبهروست. از این رو، استفاده از منابع آزادشده وزارت خارجه آمریکا فرصتی است تا پژوهشگران بتوانند با نگاهی بیطرفانهتر به تحلیل شخصیتها و رویدادها بپردازند. این کتاب در همین راستا، خدمتی بزرگ به تاریخنگاری معاصر ایران محسوب میشود.
سید مجتبی مؤمنی، مدیر انتشارات سرچشمه نور در این مراسم گفت: فعالیت رسمی انتشارات سرچشمه از آبانماه سال ۱۴۰۳ آغاز شد. آقای مهدی اسلامی که در ابتدای جلسه حضور داشتند، از همراهان اصلی مجموعه از همان زمان بودند. در مسیر فعالیت، دو محور اصلی را برای کار انتشارات در نظر گرفتیم؛ نخست تمرکز بر آثاری که به شهدای فاجعه هفتم تیر و جانبازان آن حادثه اختصاص دارد، چه افرادی که در آن واقعه جانباز شدند و چه آنان که از آن فاجعه جان سالم به در بردند.
وی ادامه داد: تا پایان سال ۱۴۰۳، پنج عنوان کتاب در انتشارات سرچشمه منتشر شد. نخستین اثر، کتاب مبارزه به روایت شهید صادق اسلامی بود که توانست در جشنواره شهید اندرزگو، رتبه اول بخش تاریخ انقلاب را کسب کند. اثر دوم، روایت مبارزه به روایت مرحوم باغانی بود که چند ماه پیش از دنیا رفتند. این کتاب در سال گذشته منتشر شد اما به دلایل مختلف فرصت برگزاری آیین رونمایی آن فراهم نشد.
مؤمنی افزود: کتاب آیتالله بهشتی به روایت اسناد آمریکا که امروز مراسم رونمایی آن برگزار میشود، یکی از تازهترین آثار ماست. علاوه بر این، کتاب معبد سرچشمه را نیز آماده انتشار داریم که به تاریخچه تأسیس حزب جمهوری اسلامی میپردازد. همچنین کتاب دیگری با عنوان از استاد تا شاگرد در قالب فراخوان شعر منتشر شد؛ مجموعهای از اشعار شاعران که به مناسبت چهلمین روز شهادت شهید آیتالله رئیسی و با محوریت ارتباط فکری و معنوی میان شهید رئیسی و شهید بهشتی گردآوری شده است.
مدیر انتشارات سرچشمه خاطرنشان کرد: برنامه ما این است که تا پایان سال جاری چهار عنوان دیگر نیز به فهرست آثار انتشارات افزوده شود. در همین مسیر از همه پژوهشگران، نویسندگان و علاقهمندان حوزه تاریخ انقلاب و بهویژه موضوع شهدای هفتم تیر دعوت میکنیم که در صورت داشتن طرح، ایده یا تحقیق در این زمینه با مجموعه سرچشمه همکاری کنند. هر اثری که بتواند به شناخت بهتر آن حادثه و شخصیتهای مرتبط کمک کند، مورد استقبال ما خواهد بود.












