سیامین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد(COP۳۰) ۱۰ تا ۲۱ نوامبر (۱۹ تا ۳۰ آبان) در برزیل برگزار میشود. بلم (Belém) شهری در آمازون میزبان خواهد بود و به همین مناسبت مساله زیستمحیطی مهم برزیل یعنی جنگلزدایی مطرح خواهد شد. هرچند که تاکنون دامداری و کشت سویا دلایل اصلی جنگلزدایی مطرح میشدند، کمتر به نقش کشت قهوه در این روند اشاره شده است. برزیل نخستین تولیدکننده قهوه در سطح جهان است و جنگلها هزینه گزافی برای کشت این دانه پرداخت کرده اند.
از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ میلادی، سطح زیر کشت قهوه از ۰.۶ میلیون هکتار به ۱.۲۳ میلیون هکتار افزایش یافته است. این جهش به میزان قابل توجهی در از بین رفتن یکی از غنیترین و البته درخطرترین جنگلهای جهان یعنی جنگل آتلانتیک نقش ایفا کرده است. این جنگل زمانی یک میلیون و ۲۰۰ هزار متر مربع مساحت داشت و امروز کمتر از ۱۰ درصد از آن باقی مانده است.
اِتل ایگونه (Etelle Higonnet) بنیانگذار و مدیر سازمان مردمنهاد کافی واچ (Coffee Watch) که این گزارش را تهیه کرده است، میگوید در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۳، کشت قهوه جنگلها را به اندازه مساحتی برابر با خاک هندوراس نابود کرده است. این یعنی بیش از ۱۱ میلیون هکتار جنگل در مناطقی که بیشترین کشت قهوه را دارند، نابود شده است.
این رقم گویای حقایق و نکتههایی است: نوعی از جنگلزدایی که به طور مستقیم با تغییر کاربری زمین برای مزارع قهوه مرتبط است، تنها کمی بیش از ۳۰۰ هزار هکتار را شامل میشود اما باید جنگلزدایی غیرمستقیم در تمام زمینهای زراعی قهوه محاسبه شود که به این ترتیب، این رقم به ۷۴۰ هزار هکتار افزایش مییابد.
این گزارش در توضیح جنگلزدایی غیرمستقیم میآورد: جادههایی که از میان جنگل میگذرند با گسترش شهری ناشی از فعالیت اقتصادی، جنگل را تخریب میکنند. در همین زمینهای به جا مانده از تخریب و یا جنگلزدایی شده برای سایر فعالیتها، کشت قهوه صورت میگیرد و به این ترتیب از تخریبی که به شکل مستقیم عامل آن نبوده است، سود میبرد. دادههای ماهوارهای سطح جنگلزدایی اعلام شده در این گزارش را تایید میکند. این روند در ایالت میناس گرایس، ایالتی برزیلی در شمال ریودوژانیرو که مرکز مهم کشت قهوه برزیلی محسوب میشود، بسیار قابل توجه است.
نابودی جنگلها در جریان توسعه صنعت قهوه، تنها یک آسیب زیستمحیطی نیست بلکه همین صنعت را تهدید میکند.
این گزارش بر نقش حیاتی جنگلها، به ویژه جنگل آمازون، به عنوان یک «ماشین باران» تأکید میکند که از طریق جرایانات جوی رطوبت را به جنوب شرقی برزیل منتقل میکنند. در این شرایط، جنگلزدایی با تخریب این سازوکار، چرخه آب در منطقه و گرم شدن و خشکی مزارع کشت قهوه را سبب میشود.
ایگونه میگوید: با نگاهی علمی میتوان یه صورت دقیق نشان داد که جنگلزدایی به دلیل کشت قهوه، چطور چرخه آب منطقه را تخریب کرده و خشکسالی و در نتیجه بحرانهای کشاورزی را ایجاد کرده است. قهوه اکنون سیستمی را نابود میکند که خود به آن نیازمند است.
از سال ۲۰۱۴ تغییرات غیرطبیعی در کمربند کشت قهوه به مسالهای عادی تبدیل شده است. خشکسالیهای شدید، به ویژه در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۷، ۲۰۱۹-۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، آسیبی جدی به روند تولید قهوه وارد کرده است. تنها در سال ۲۰۱۴، بارندگی در مناطق مهمی چون میناس گرایس در ماههای بحرانی رشد دانههای قهوه به نیمی از حد معمول کاهش یافت.
بیثباتی تولید ناشی از تغییرات جوی به شکل مستقیم به افزایش ناگهانی هزینهها منجر میشود. در سالهای ۲۰۲۳-۲۰۲۴، قیمتها بیش از ۴۰ درصد افزایش یافت. در دراز مدت، این بخش در معرض خطر بزرگی قرار میگیرد. مدلهای اقلیمی پیشبینی میکنند که برزیل ممکن است تا سال ۲۰۵۰ تا دو سوم زمینهای مناسب برای کشت دانه قهوه از نوع عربیکا را تحت تاثیر انتشار گازهای گلخانهای از دست بدهد. با این حال و با وجود این پیشبینیهای نگرانکننده، برنامههای بسیار کمی با هدف محدود کردن جنگلزدایی مرتبط با قهوه وجود دارد و به طور قطع قهوه صبحگاهی اکثریت قریب به اتفاق مصرفکنندگان نوع برزیلی با جنگلزدایی مرتبط است.
ایگونه با ابراز تاسف میگوید: قهوه با وجود جایگاهش به عنوان ششمین عامل اصلی جنگلزدایی در جهان، کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ در حالیکه به عنوان مثال روغن پالم اکنون مورد توجه بسیاری از برنامههای «صفر جنگلزدایی» است.
رادیو فرانسه در گزارش خود میافزاید: قهوههایی که گواهینامه دوستدار پرندگان مرکز پرندگان مهاجر اسمیتسونیان (Smithsonian Bird-Friendly) دارند تولیداتی هستند که در تولید آنها مساله نداشتن ارتباط با جنگلزدایی تأیید شده، اما تنها یک درصد از کل قهوه تولید شده میتواند این ادعا را داشته باشند. قهوههای دارای گواهینامه اتحادیه جنگلهای بارانی (Rainforest Alliance) نیز سختگیریهایی دارند و هم از نظر زیستمحیطی نسبت به مرکز اسمیتسونیان سختگیرانهتر هستند، هم از نظر معیارهای اجتماعی.
در واقع، تولید قهوه برزیل با مسائل جدی حقوق بشر، کار اجباری و گاهی حتی بردهداری در مزارع بزرگ هم مواجه است. ایگونه توضیح میدهد: بازرسی از مزارع همچنان حداقلی است. مرجع بازرسی برزیل تنها یک دهم درصد از مزارع را بررسی کرده است و در همین اندازه هم سههزار و ۷۰۰ برده شناسایی و آزاد شدند.
ایگونه با بیان این که گواهینامههای دیگر به عنوان مثال برچسبهای تجارت ارگانیک (bio) یا تجارت منصفانه (Fair trade) نیز کنترلی بر جنگلزدایی ندارند، افزود: یکی از دلایل این وضعیت این است که «هیچ قهوه دارای گواهینامه، درآمد مناسبی را برای کشاورزان تضمین نمیکند. به این ترتیب به دلیل فقدان جایگزینهای سودآور، توقف جنگلزدایی برای کشاورزان دشوار است.
این گزارش میافزاید: پس باید به دنبال نظارت هم بود. اتحادیه اروپا در حال کار بر روی قانونی در ملاحظه جنگلزدایی در اقلام وارداتی است که بر اساس آن فهرست کاملی از محصولات، از جمله قهوه را باید تأیید کنند که از زمینهای جنگلزداییشده از سال ۲۰۲۰ وارد بازار اتحادیه اروپا نمیشوند. با این حال، لازمالاجرا شدن آن، که در ابتدا برای دسامبر ۲۰۲۴ برنامهریزی شده بود، ابتدا یک سال به تعویق افتاد، قبل از اینکه تحت فشار بسیاری از کشورها، از جمله برزیل، دوباره به سال ۲۰۲۶ موکول شود. طبق گفتههای کمیسیون اروپا در روز ۲۱ اکتبر (۲۹ مهر)، حال با توجه به این تأخیر و در زمانی که قوانین زیستمحیطی و اقلیمی اتحادیه اروپا زیر سوال میرود، متن قانون نیز باید «ملایمتر» شود.
در نمای تاریکی که در این گزارش به آن اشاره شد، نمونههای موفقی نیز وجود دارد که جنگل زراعی یکی از آنهاست. این راهیست که از صدها سال پیش جوامع بومی در پیش گرفته اند. به این ترتیب که درختانی در مزارع قهوه کاشته شود تا در برابر شوکهای اقلیمی، نقش «سپر طبیعی» را ایفا کنند. سایهسار درختان به حفظ رطوبت خاک، کاهش دما و محافظت از محصولات کمک میکند.
مناطقزونا دا ماتا (Zona da Mata)، که سنت طولانیتری در جنگل زراعی دارند در دورههای خشکسالی، مانند سال ۲۰۲۱، پایداری رطوبت خاک بهتری را نشان دادهاند.
با این حال، اتخاذ این روش همچنان پیچیده است. در مناطق کلیدی زیر کشت قهوه مانند میناس گرایس (Minas Gerais) و سائوپائولو (Sao Paulo)، کمتر از یک درصد از سطح زیر کشت را جنگل زراعی تشکیل میدهد.