به گزارش همشهری آنلاین، لالاییها بخش قابل توجهی از ادبیات منظوم شفاهی را تشکیل میدهد و احساسات تجسم یافته مادران برای کودکان هستند. زندهیاد ابوالقاسم انجوی شیرازی در کتاب «گذری و نظری در فرهنگ مردم» درباره لالاییها آورده است که هر کودکی گرچه از همان روزهای نخست تولد سخنان مادر و پدر و نزدیکان و بستگان خود را میشنود، ولی اولین ارتباط کلامی و آشنایی او فقط با مادر و از راه شنیدن لالایی است.
کارشناس میراث فرهنگی ناملموس لرستان درباره اهمیت لالایی به عنوان میراث فرهنگی ناملموس میگوید: «لالایی در تمام فرهنگها به عنوان زبان ارتباطی بین مادر و کودک است، آن هم در سالهایی که هنوز زبان گفتاری بین آنان شکل مگرفته و روابط عواطفی در قالب کلمات نیست. لالایی سعی دارد تا از طریق آوا بین مادر و کودک ارتباط برقرار کند. آرامش مورد نیاز کودک در دنیای جدید با لالایی مادر تامین میشود.»
محمد بیرانوند درباره تاثیر فرهنگی لالایی بر کودک میگوید: «لالاییها یا آواهای لالایی در بستر فرهنگ قرار میگیرد. مثلا در قومی که سلحشوری اهمیت دارد محتوای لالایی به سمت و سوی حماسه است، در جایی که کار اولویت دارد، کار و تلاش در مفهوم لالایی است. در برخی اقوام نیز رویدادهای خاص یا محیط طبیعت پیرامون مضمون اصلی لالایی میشود.»
بیرانوند با اشاره به اینکه لالاییها، هم نگاهی واقعی به زندگی دارند و هم نگاهی آرمانگرایانه، ادامه میدهد: «گاهی در لالاییها، آروزی مادران برای کودکان در آن فرهنگ روایت میشود.»
کارشناس میراث فرهنگی ناملموس لرستان با تاکید بر اینکه ثبت ملی لالاییهای زبان لری، صیانت از عناصر ارزشمند فرهنگ بومی و انتقال فرهنگ به نسلهای آینده است، میافزاید: «در زندگی روستایی و عشایری لرستان که یک جامعه خودبسنده است و امنیت را افراد جامعه تعیین میکنند، لالاییها به گونهای است که زندگی حماسی و روابط عاطفی بین خویشاوندان را نشان میدهند. لالاییها میتوانند فرصتی برای پژوهش فرهنگ بومی باشند.» در یکی از همین لالاییهای زبان لری میخوانیم که: برنج قل میزنه با شیر میشون، لای لالایی/ وای دلم جوش میزنه سی قوم و خویشون.












