عصر ایران - داستان حملونقل عمومی انبوه در اروپای دهه ۱۹۵۰ میلادی اساساً توسط خودروهای میکرو نوشته شد. این خودروها ارزان، ناراحت و اغلب دارای طراحیهایی بودند که سازندگان، سیستم «دسترسی عجیب» را یک قابلیت میدانستند، نه یک نقص. نمونههای شاخص این روند در آلمان شامل بامو ایزتا، هاینکل کابینه و زونداپ یانوس بودند؛ اما اگر به دنبال نمونههای واقعاً نادر باشید، به مدل لهستانی «اسمیک» میرسید.


شهر شچچین لهستان پس از جنگ جهانی دوم، یک شهر صنعتی معمولی نبود، بلکه پیشینهای غنی داشت؛ پیش از جنگ، کارخانه «استوور» خودروهای لوکسی در آنجا تولید میکرد. اما پس از جنگ، بقایای استوور به «کارخانه موتورسیکلت شچچین» تبدیل شد که مدلهای جوناک را تولید میکرد. در همین حال در ورشو، دفتر طراحی «BKP-Mot» در سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفت که لهستان نیز به یک خودروی میکروی مردمی نیاز دارد.

مهندسان کارول وویچیکی، یانوش زیگادلوویچ و آندری زگلیچینسکی بدنه ای یکپارچه با سیستم تعلیق مستقل (میلههای پیچشی و اتصالات) طراحی کردند که در نوع خود چندان هم بد نبود. قدرت این خودرو توسط یک موتور تکسیلندر جوناک تأمین میشد که تنها حدود ۱۴ اسب بخار خروجی داشت.

اما ویژگی اصلی و عجیب این خودرو درب ورودی آن بود. تنها یک درب وجود داشت، اما این درب نه به طرفین و نه به جلو (مانند ایزتا) باز میشد؛ بلکه به سمت پایین میافتاد، شبیه به پل متحرک یک قلعه! برای سوار شدن به خودرو، دو بزرگسال و دو کودک باید از روی این درب پایینافتاده بالا میرفتند که گاهی اوقات صندلی جلوی قابل تاشو (به زحمت!) به آنها کمک میکرد.
ورود به این خودرو شبیه به یورش بردن به یک قلعه قرونوسطایی بود؛ قلعهای که حداکثر سرعتش ۷۰ کیلومتر بر ساعت بود.

حدود ۱۷ یا شاید ۲۰ نمونه اولیه از اسمیِک ساخته شد (هیچکس رقم دقیق را نمیداند، که این خود نکات زیادی را روشن میکند). این طرحها شتابزده و دارای نقص بودند و تا سال ۱۹۵۹، کل پروژه متوقف شد. در عوض، لهستان به سراغ مدل «میکروس MR300» رفت که اساساً یک کپی از خودروی آلمانی «گوگو» (Goggo) بود؛ اما این مدل نیز پس از تولید چند هزار واحد به سرنوشتی مشابه دچار شد.

و بدین ترتیب اسمیک به عنوان یک یادداشت نادر در حاشیه تاریخ خودروهای میکرو پس از جنگ باقی ماند.