«به همین خیال باشید» / خطراتی که افزایش قیمت بنزین به دنبال دارد/ از حجاب‌بان تا حجاب استایل

الف سه شنبه 29 مهر 1404 - 21:36
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

پیامی در کیف مقامات!

روزنامه قدس نوشت:

تنها چند روز پس از سفر اعلام نشده و ناگهانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به روسیه، این بار تهران میزبان فرستاده پوتین بود. علی لاریجانی پنجشنبه ۲۴ مهر ماه در سفری کوتاه و چندساعته راهی مسکو شد تا پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی را شخصاً به رئیس ‌جمهوری روسیه تحویل دهد. در پاسخ، دیروز ایران میزبان الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه پوتین در امور سوریه بود که این اتفاق بلافاصله پس از حضور لاریجانی در سرزمین یخی انجام گرفت و سطح نمایندگان طرفین در این رویدادهای دیپلماتیک، از مهم بودن پیام رد و بدل شده حکایت دارد.

نماینده ویژه رئیس ‌جمهور روسیه دیروز با سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان و برخی دیگر از مقامات دیدار داشت. حضور دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در مسکو و در مقابل دیدار لاورنتیف از تهران، تازه‌ترین حلقه از زنجیره جدید همکاری‌ها میان دو متحد است که می‌توان اهداف مختلف و مهمی برای آن متصور بود. رد و بدل شدن پیام میان دو قدرت شرقی در حوزه سیاسی به ویژه با موضوع پرونده هسته‌ای ایران و وضعیت امنیتی غرب آسیا بی‌ربط نیست. اهمیت این سفر زمانی روشن‌تر می‌شود که موضع اخیر روسیه در برابر روند احیای مکانیسم ماشه مورد توجه قرار گیرد؛ موضعی که کرملین در آن به صراحت بازگشت تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران را به رسمیت نمی‌شناسد.

این موضع‌گیری فارغ از بار نمادین، نشان‌دهنده همگرایی تازه میان تهران و مسکو است که بیش از هر زمان دیگری بر پایه منطق مقابله با فشارهای غربی و حفظ تعادل در معادلات منطقه‌ای و جهانی شکل گرفته است. از سویی دیدارهای اخیر دیپلماتیک در ادامه زنجیره رخدادهای منطقه‌ای و جهانی صورت گرفته که همین موضوع گمانه‌زنی درباره میانجی‌گری مسکو میان تهران و واشنگتن را بیشتر سر زبان‌ها انداخته است. دلیل دیگر اهمیت دید و بازدیدهای اخیر را باید به حوزه مناسبات نظامی دو متحد مرتبط دانست.

در این زمینه، ایران از مدتی پیش قرارداد خرید جنگنده‌های اس یو-۳۵ روسی را امضا و بخشی از سفارش خود را دریافت کرده است. همچنین مذاکراتی برای خرید سامانه‌های دفاع موشکی اس-۴۰۰ نیز در جریان است. این سامانه‌ها که برای مقابله با موشک‌های بالستیک طراحی شده‌اند، می‌توانند قدرت بازدارندگی ایران در برابر حملات موشکی را به طور قابل توجهی افزایش دهند. در شرایطی که طبق اخبار غیررسمی منتشر شده، روند تحویل سلاح‌های روسی به تهران با سرعت ادامه دارد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به صراحت اعلام کرده مسکو هیچ محدودیتی در تحویل تجهیزات دفاعی به جمهوری اسلامی نمی‌بیند، بنابراین یکی از محورهای رایزنی‌های اخیر فرستاده‌های دو طرف را با محوریت تسهیل همین همکاری‌ها و هماهنگی‌های نظامی می‌توان دانست.

******

واکنش واعظی به ادعای ترامپ درباره نابودی صنعت هسته‌ای ایران

محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور در دولت دوازدهم و قائم‌مقام حزب اعتدال و توسعه، درباره ادعای ترامپ مبنی بر نابودی صنعت هسته‌ای ایران، با خبرگزاری فارس گفت و گو کرده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* هر زمان که دانش و فناوری در هر صنعتی به‌صورت بومی نهادینه شود، آن صنعت ماندگار، پایدار و غیرقابل حذف خواهد بود. از این روی زمانی که دانش هسته‌ای میان متخصصان ایرانی شکل و گسترش یافته است، از میان بردن و حذف آن ناممکن خواهد بود.

* آنچه آمریکا حسب تحریک رژیم صهیونیستی دنبال می‌کند، شاید بتواند موقتاً برخی فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را با تأخیر مواجه سازد، اما هرگز به توقف یا نابودی آن منجر نخواهد شد. گستره و عمق فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران به‌گونه‌ای است که حذف آن از ساختار علمی و صنعتی کشور عملا امکان‌پذیر نیست؛ نکته‌ای که نه‌تنها از سوی مسئولان ایرانی، بلکه از زبان رؤسای فعلی و پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز بارها مورد تاکید قرار گرفته است.

* هر یک از این اندیشمندان در طول سالیان گذشته شاگردان بسیاری تربیت کرده‌اند و امروز این دانش به‌صورت کامل در کشور نهادینه و تثبیت شده است. از این‌رو، ادامه، پیشرفت و توسعه این مسیر عملی خواهد بود؛ هرچند ممکن است با هزینه یا زمان بیشتری همراه شود، اما ادعای رئیس‌جمهور آمریکا درباره نابودی صنعت هسته‌ای ایران چیزی جز توهم و نمایش تبلیغاتی نیست.

* در سایر موضوعات نیز رفتارهای رئیس‌جمهور وقت آمریکا بیش از آنکه نشانه سیاست‌ورزی جدی باشد، رنگ و بوی نمایش و تبلیغات دارد. دخالت‌های او تنها محدود به ایران نیست؛ در عرصه جهانی نیز موارد مشابهی مشاهده شده است، از جنگ‌های تعرفه‌ای با کشورهای مختلف گرفته تا ایجاد تنش حتی با نزدیک‌ترین متحدان ایالات متحده همچون همسایه آنها کانادا.

******

حمله به شمخانی روشنگری بود یا ترور شخصیت نیابتی؟!

روزنامه کیهان نوشت:

می‌شود کارنامه و گفتار و رفتار شمخانی، یا منسوبان وی را مورد نقد و انتقاد قرار داد. برگزاری مراسم عروسی دختر وی در یک هتل مجلّل، حتماً جای اعتراض دارد. تجمل، به همدلی و انسجام اجتماعی آسیب می‌زند و به دور از روح مواسات است. اما انتشار تصاویر خصوصی افراد و تعرض به حریم خصوصی آنها، مشمول خباثت باطن و درنده‌خویی است. هدف، ولو درست و مشروع، وسیله نامشروع را توجیه نمی‌کند. دست یازیدن به بی‌اخلاقی، پرده‌دری و هتک حریم خصوصی افراد، جزو غیر انسانی‌ترین رفتار‌هاست که اگر رواج پیدا کند، جامعه را به سقوط می‌کشاند. مراسم عروسی فرزند شمخانی، فروردین ۱۴۰۳ برگزار شده و رویداد جدیدی نبود که بخواهد سوژه هجمه رسانه‌ای شود. پس چرا ناگهان سوژه شد؟ چند احتمال را به عنوان دایره‌های متداخل می‌توان در نظر گرفت. انتقام‌جویی سیاسی و تأدیب مافیا گونه!، حاشیه پردازی برای انحراف افکار عمومی از مسائل مهم کشور، و ترور شخصیت سازمان یافته ناظر بر جنگ ترکیبی خارجی.

شمخانی از نگاه آمریکا و اسرائیل، یکی از افراد مؤثر در توسعه توان دفاعی ایران بوده است. این توانمندی، نقشی کوبنده و بازدارنده در مقابل جنگ تحمیلی آن دو رژیم به ایران ایفا کرد. شمخانی جزو سوژه‌های ترور، در شب اول حمله اسرائیل بود. خاستگاه سیاسی او به طیف موسوم به اعتدال و اصلاحات نزدیک است. در عین حال از جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی و در ماجرای عهدشکنی  سه ساله آمریکا و اروپا، نقش مؤثری در هماهنگی شورا با مجلس و تصویب قانون اقدام متقابل داشت. این رفتار ملی، مورد بغض روحانی و ظریف و جبهه اصلاحات قرار گرفت که مدعی بودند نباید در برابر گستاخی و تهاجم فزاینده غرب کاری کرد. انفعال آلوده به نفوذ را می‌توان علت اصلی جرأت دشمن در خیانت به مذاکرات و حمله به ایران دانست. شمخانی همچنین اخیراً گفت: «در ماجرای هواپیمای اوکراینی، آقای روحانی از اول در جریان بود و من بلافاصله اطلاع دادم». این روایت واقعی، عصبانیت و پرخاش برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات را به دنبال داشت.

در ماجرای انتشار فیلم مراسم ازدواج فرزند شمخانی و حمله پر حجم علیه آن، باید میان بازیگران رسانه‌ای و کارگردان فرق گذاشت. اعتراض خیرخواهانه و تسویه‌حساب فرصت‌طلبانه، هر دو محتمل است. اما به نظر می‌رسد اصل ماجرای انتشار فیلم، بخشی از عملیات روانی است که می‌کوشد به انسجام ملی آسیب بزند، مردم را بدگمان کند، و ضمناً این پیغام را بدهد که هرکس پای دفاع از کشور بایستد، هدف ترور شخصیت و پرده‌دری قرار خواهد گرفت.

******

رئیس جبهه اصلاحات: به جای ستیز و تقابل، تعامل داشته باشیم؛ در غیر این صورت باید منتظر آينده‌ای ترسناک‌تر بود!

سایت جهان‌نیوز نوشت:

آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در روزنامه اعتماد نوشته است:

* متاسفانه تعارض منافع و حضور برخي كاسبان تحريم و باندهاي قدرت و ثروت كه از وضعيت موجود سود مي‌برند، مانع از حركت سريع و موثر به سمت اصلاحات جدي شده‌اند. 

* وقت آن رسيده است كه راهبرد ستيز و تقابل جاي خود را به راهبرد توسعه پايدار و تعامل بدهد. تنها با پذيرش اين تغيير بنيادي مي‌توانيم افق‌هاي جديدي از رشد و پيشرفت را در پيش رو داشته باشيم.

* بدون چنين تغييري در راهبرد، بايد منتظر آينده‌اي ترسناك‌تر بود؛ آينده‌اي كه در آن بحران‌هاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي عميق‌تر شده و زندگي مردم بيش از پيش با چالش مواجه شود.

در پاسخ به خانم منصوری باید گفت:

یک: بخش قابل توجهی از مشکلات کنونی به دلیل تعلیق اقتصاد کشور به اخم و لبخند دشمن و حرام کردن یک دهه از عمر ملت ایران به پای برجام و... است که اتفاقا اصلاح طلبان حامی جدی و بزک کننده آن بودند.

دو: البته که همین جریان سیاسی امروز هم دغدغه مشکلات معیشتی مردم را ندارند و فقط یک عکس از پزشکیان با ترامپ می‌خواهند.

سه: بیانیه خائنانه جبهه اصلاحات که منصوری ریاست آن را به عهده دارد، در تاریخ ایران و افکار عمومی ثبت شده است.

چهار: ظاهرا اصلاح طلبان تندرو ماموریت دارند دشمن متوهم و متجاوز که امروز مایوس شده را دوباره امیدوار کنند.  

******

«به همین خیال باشید»

سردار محمداسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت و گویی را با سایت تابناک درباره بیانات اخیر رهبر انقلاب و پاسخ ایشان به گزافه‌گویی‌های ترامپ مبنی بر نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران انجام داده که بخش‌هایی از آن به شرح زیر است:

* ما روی زدن منازل فرماندهان ارشد حساسیت زیادی نشان نداده بودیم، اما در موضوع مراکز هسته‌ای و سایت‌های موشکی، حساسیت ما بسیار بالا بود و باید پیش‌بینی‌های لازم را انجام می‌دادیم.

* تهدید مراکز استراتژیک کشور موضوعی قابل‌چشم‌پوشی نیست. در این زمینه اقداماتی صورت گرفته و تدابیر لازم از مدت‌ها پیش اندیشیده شده بود. به همین دلیل نیز مقام معظم رهبری در پاسخ به ادعای رئیس‌جمهور آمریکا فرمودند: «به همین خیال باش!» که نشان‌دهنده آمادگی کامل کشور در برابر چنین تهدیداتی است.

* در جریان بمباران هیروشیما و ناکازاکی، بیش از ۲۲۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و یک فاجعه بی‌سابقه رخ داد. ما نیز با درک این تهدید، باید از قبل آمادگی لازم را در برابر حمله به مراکز موشکی و هسته‌ای کشور ایجاد می‌کردیم و خوشبختانه این اقدام انجام شده است.

* سخنان رهبری نشان داد دشمن در تحقق اهداف خود ناکام مانده و مراکز استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، در سلامت کامل هستند.

گفتنی است حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از صحبتهای روز گذشته شان، در دیدار صدها نفر از قهرمانان رشته‌های مختلف ورزشی و مدال‌آوران المپیادهای علمی جهانی، با اشاره به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هسته‌ای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، بیان کردند: «ایرادی ندارد، به همین خیال باشید، اما اصلاً شما چه کاره هستید که اگر کشوری صنعت هسته‌ای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هسته‌ای دارد یا ندارد. این دخالت‌ها ناباب، غلط و زورگویانه است».

******

خطراتی که افزایش قیمت بنزین به دنبال دارد

این روزها گمانه‌زنی‌های بسیاری در مورد افزایش قیمت بنزین مطرح می شود. چند روز قبل حمید رسایی و امیرحسین ثابتی از تصمیم دولت برای افزایش نرخ بنزین خبر دادند، خبری که به سرعت از سوی دولت تکذیب شد. با این حال دیگر نزدیکان مسعود پزشکیان مانند دوره تبلیغات انتخاباتی گران کردن بنزین را قاطعانه رد نمی کنند و تنها به گفتن اینکه در مقطع فعلی چنین تصمیمی اتخاذ نشده، اکتفا می‌کنند. این در حالی است که در دوره تبلیغات انتخاباتی پزشکیان و مشاور اقتصادی او، یعنی علی طیب نیا، شایعات مربوط به افزایش قیمت بنزین را رد می‌کردند و حتی عنوان شدن چنین چیزهایی را کار ضد تبلیغی اردوگاه رقیب می‌دانستند. حالا به نظر می‌رسد دولتی‌ها مایل هستند به نحوی بنزین را گران کنند که موجب «رسوایی» نشود.

حسین راغفر، اقتصاددان نهادگرا در این‌باره با سایت خبرآنلاین گفت و گو کرده که بخش‌هایی از صحبت‌های وی به شرح زیر است:

* این هجمه‌هایی که اخیرا در راستای افزایش نرخ بنزین و ارز راه افتاده یک اتفاق نیست، اینها را باید تحت عنوان «پیشگویی‌های خود محقق» دسته‌بندی کنیم. این اقدام، ابزاری تبلیغاتی و روانشناختی است که نظریه آن در اقتصاد هم باز شده است. معنای این مفهوم آن است که اگر یک چیز را دائما تکرار کنید، پس از چندی آن مساله محقق خواهد شد.

* طی ۳۷ سال گذشته بارها شاهد چنین رویه‌ای بودیم که اول یک بحث را داغ می‌کنند و سپس همان را به سیاست اجرایی تبدیل می‌کنند. بارها پیش از آنکه نرخ دلار افزایش یابد یا بنزین را گران کنند، شاهد بودیم که این بحثها ابتدا در رسانه‌های زرد و دست راستی طرح شد و سپس در دستور کار سیاستگذاران قرار گرفت و اجرا شد. امروز که دوباره این بحثها به سرتیتر اخبار یکسری رسانه‌ها تبدیل شده، این نگرانی پیش آمده که دوباره دولت بخواهد گران‌سازی را در دستور بگذارد.

* امروز هم عده‌ای از رسانه‌ها و نزدیکان سرمایه‌داران در پی افزایش نرخ دلار ۱۵۰ هزار تومان و چند برابر کردن قیمت حامل‌های انرژی هستند. این اقتصاددانان و روزنامه‌نگاران و محافل مرتبط با آنها را «مافیای گران‌سازی» می‌نامم زیرا در شرایطی  که اقتصاد و به ویژه معیشت مردم ایران در پی سالها گران‌سازی، تعدیل ساختاری و شوک درمانی نحیف شده و اقداماتی چون گران کردن ارز و بنزین بدون تردید موجب افزایش رنج انسان‌ها، بی ثباتی امنیتی، اجتماعی و سیاسی در کشور خواهد شد. درواقع اگر دولت در پی عملی کردن این اقدامات برود یک شوک سهمگین را به کشورمان تحمیل کرده است.

* در وضعیتی که کشور در لبه تیغ جنگ قرار دارد، این انتظار وجود دارد که همه اقشار به یاری یکدیگر بشتابند تا از این برهه دشوار بگذریم اما این سرمایه‌داران نوکیسه و غارتگر وطنی به هیچ چیز جز منافع خودشان اهمیتی نمی‌دهند و هر گاه هم مشکل یا بحرانی چون جنگ به وجود بیاید به سرعت اموال و ثروتهایشان را از ایران خارج می‌کنند.

* دولتهای ایران یاد گرفته‌اند که کسری‌های بودجه خود را با تحمیل تورم به جامعه و تضعیف ارزش پول ملی جبران کنند. هر گاه کسری بودجه دارند دست به گران کردن ارز می‌زنند تا از این طریق ناترازی مالی خود را مرتفع کنند. گران کردن دلار به تورم بالا منجر می‌شود و پس از مدتی تورم بالا را بهانه می‌کنند تا دوباره دست به گران‌سازی بنزین بزنند. بعد از گذشت زمانی، دوباره دولت دچار کسری می‌شود و دوباره برای تامین کسری خود، دلار را گران می‌کند و به این ترتیب مارپیچ تورمی ادامه پیدا می‌کند.

* افزایش قیمت بنزین و ارز به سرعت بر تمام اقتصاد اثر خواهد داشت و تورم را به همه اقتصاد تحمیل می‌کند. در شرایط آشفته فعلی کشور این دسته از اقدامات موجب افزایش بی‌ثباتی و نابسامانی‌ها خواهد شد. دولت هم متاسفانه هیچ نظارتی بر قیمتها ندارد و به احتمال زیاد تورمی که از این اقدام ایجاد می‌شود باید بیشتر از آن چیزی باشد که علی‌العموم باید ایجاد شود. افزایش قیمت بنزین به معنای تحمیل یک شوک تازه به جامعه بوده که که پیامدهایی به دنبال دارد و دولت و وزارت اقتصاد باید پاسخگوی تبعات احتمای این اقدام خود باشند.

******

از حجاب‌بان تا حجاب استایل

سایت انصاف‌نیوز نوشت:

جامعه ایرانی، جامعه متکثری که در حین تکثر، حداقل در یک مفهوم اشتراک دارند، آن هم این است که این جامعه هنوز مدنی نشده و فرهنگ توده‌ای دارد. بر اساس فرض اینکه جامعه ایرانی توده‌ای است، می‌شود کنش‌های آن را تجزیه و تحلیل کرد.

نکته جالب جوامع توده‌ای آن است که همه افراد حاضر در آن، در هر سطحی که هستند به تاثیرات یک کنش، واکنش نشان می‌دهند: تجددگرایان با ابزار تجدد، سنت‌گرایان با ابزار سنت و روشنفکران با ابزار خاص خود. این خاصیت زمانی جالب‌تر می‌شود که توده‌ها در تنش سنت و تجدد به سر می‌برند.

در مورد جامعه متکثر ایران که در حال حاضر، احتمالا مواجه با امرملی در راستای توسعه و پیشرفت قرار گرفته است، گفتمان گعده‌های مختلف نیل به بروزرسانی خود دارند، حال یا این گعده‌ها در راستای سنت و حفظ هویت خود بروزرسانی می‌شوند، یا سعی بر درآمیختگی با هویت عامل بروزرسان می‌کند.

نمونه بارز آن، مسئله حجاب است. در مسئله حجاب، کنش تجددگرایانه اثبات کرده است که هیچ حد و مرزی برای پوشش، در راستای الگو از غرب ندارد و اعتنایی به هویت فرهنگی خود نمی‌کند، از برداشتن روسری تا بعضا نیمه عریانی، محدودیتی نمی‌شناسد. در طرف مقابل، سنت‌گراها که پیشتر در محافل انس با قرآن و روضه‌ها، پایگاه اجتماعی شکل داده بودند موعظه می‌کردند، با همان شمایل و حفظ هویت، به میدان آمده در قالب حجاب‌بان یا آمران به معروف ایفای نقش می‌کنند.

جالب‌تر آنکه در همین جبهه، طرفداران حجاب به صنعت پوشاک ورود کرده و با استفاده از مدل‌های خانم با ظاهر امروزی(آراسته و پیراسته)، علاوه بر ترویج حجاب، سعی بر تحمیل محتوای سنتی خود در فرم و پلتفرم‌های مدرن دارند.

بنابرین به نظر می‌رسد آنچه که امروز در جامعه‌ی توده‌ای ایران در حال رخ دادن است، تغییر پارادایم‌های فرهنگی و گذار نرم از سنت‌ها، تغییر فرم است.

یعنی جدای محتوای تجددگرایانه یا سنت‌گرایانه و اختلاف‌های این دو طیف، جامعه توده‌ای ایران از فرم‌های متجدد برای تقابل خود استفاده می‌کند و این مهم که در تجددگرایان امری طبیعی به نظر می‌رسد، در سنت‌گرایان با ترک خلوت روضه و موعظه و حضور در اجتماع، از حجاب‌بان تا حجاب‌استایل قابل رویت است.

******

منافع ملی در ایستادگی یا توافق جامع؟

یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی یادداشتی در خبرگزاری فارس نوشت:

این روزها برخی از گروه‌های سیاسی و یا افراد وابسته به این گروه‌ها، راه‌حل مشکلات کشور را در دست‌دادن با ترامپ و رسيدن به یک توافق جامع با آمریکا دانسته و به شکل‌های مختلف بر آن تأکید دارند.از همین روی بود که در آستانه سفر آقای دکتر پزشکیان به نیویورک، بعضی از این افراد، نتیجه‌بخش بودن این سفر را، در دیدار رئیس‌جمهور کشورمان با ترامپ، دست‌دادن با ایشان و مذاکره مستقیم با آمریکا برای رسیدن به یک توافق جامع اعلام کردند و تصریح داشتند؛ در غیر این صورت، نرفتن به آمریکا بر رفتن ترجیح دارد.

طرفداران این نگاه، اصرار بر رفتن رئیس‌جمهور به شرم‌الشیخ داشته، حال که این اتفاق نیفتاد، دستگاه دیپلماسی و وزیر خارجه را تحت‌فشار قرار داده و سرزنش می‌کنند!بسیار روشن‌ است که تمامی تلاش‌ها باید در راستای تأمین منافع ملی باشد. اما پرسش اصلی آن است که آیا با توافق جامع، منافع ملی ایران تأمین می‌شود؟ اساساً این توافق جامع با مقدمه دست‌دادن و دیدار با ترامپ، چه مختصات و ویژگی‌هایی خواهد داشت؟ چگونه با رفتن رئیس‌جمهور به شرم‌الشیخ، منافع ملی تأمین می‌شد؟ 

اگر واقع‌بین باشیم و عالمانه و دلسوزانه به منافع ملی و تأمین آن برای کشور و مردم بنگریم، چگونه توافق جامع با آمریکا و ترامپ عربده‌کش را، راه تأمین این منافع در شرایط کنونی ارزیابی می‌کنیم. براي انتخاب گزاره درست برای تأمین منافع ملی از طریق ایستادگی در برابر قلدری و زورگویی‌های ترامپ و آمریکا، یا رفتن به سمت یک توافق جامع با این فرد، اندکی تأمل در چند نکته کوتاه زیر، راه‌گشا خواهد بود:

١- ترامپ از ایران و ایرانیان، یک چیز بیشتر نمی‌خواهد و آن هم جز تسلیم‌شدن بدون قیدوشرط ایرانیان در برابر آمریکا نیست. این خواسته، برداشت و ذهن‌خوانی نویسنده از رفتارها و مجموعه سخنان ترامپ نیست. این عبارت که ایران باید بدون قیدوشرط تسلیم شود، عین عبارت ترامپ در آغاز جنگ تحمیلی ١٢ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ملت ایران است. همان جنگی که ترامپ و نتانیاهو، با تصور و رؤیای فتح ۴٨ ساعته تهران و سلطه یک‌هفته‌ای بر ایران، آن را آغاز کردند؛ اما وقتی با دفاع مقتدرانه ملت ایران مواجه شدند و اسرائیل غاصب زیر ضربات موشکی از پای درآمد، چاره‌ای جز پیشنهاد توقف جنگ نداشتند. هرچند جنگ متوقف شد، اما زیاده‌خواهی ترامپ مبنی بر تسلیم ایران که تمام نشده است. او همچنان متوهمانه، تصور رسیدن به چنين خواسته‌ای را دارد و به شکل‌های مختلف بیان می‌کند. خواسته‌های اصلی و اولیه آمریکا هم در این تسلیم که عده‌ای در ایران اسم آن را توافق جامع می‌گذارند، شامل خداحافظی همیشگی ایرانیان با صنعت هسته‌ای، تن‌دادن ایرانی‌ها به خلع سلاح با کنارگذاشتن توان و قدرت دفاعی موشکی، پایان‌دادن به قدرت منطقه‌ای و به‌رسمیت‌شناختن رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی است. 

٢- در حالی عده‌ای افسوس نرفتن پزشکیان به شرم‌الشیخ را می‌خورند و می‌گویند ایران در عرصه دیپلماسی فرصت‌سوزی کرد که عمده رهبران اروپایی و عربی رفته به این اجلاس، به‌خاطر تحقیرها و اهانت‌ها، پشیمان و مورد سؤال ملت‌های خود قرار گرفته‌اند. هم اینک، رفتارهای تحقیرآمیز ترامپ نسبت به رهبران اروپایی و عربی در شرم‌الشیخ، موجی از واکنش‌های منفی کاربران فضای مجازی در تمامی کشورها را، با عنوان‌هایی مانند «رئیس‌جمهور متکبر قرن» رقم زده است.

۳- درحالی‌که عده‌ای معدود در ایران، مرعوب عربده‌کشی ترامپ شده و نسخه تسلیم با پوشش توافق جامع با آمریکا برای حل مشکلات کشور را می‌پیچند، اکثر آمریکایی‌ها خود علیه رفتارهای رئیس‌جمهور کشور خودشان به خیابان‌ها آمده و معترض هستند. تظاهرات پرجمعیت در بیش از ٢۵٠٠ نقطه آمریکا علیه ترامپ، رویداد قابل‌توجهی است که در روزهای اخیر رخ‌داده و به‌طورقطع تکرار خواهد شد. آسوشیتدپرس با انتشار گزارشی اعلام کرد که بر اساس یک نظرسنجی، بیش از ۶١ درصد آمریکایی‌ها، نگاه منفی به عملکرد ترامپ دارند. رسانه‌ها اعلام کرده‌اند، برنامه‌ریزی برای تداوم اعتراضات در روز شنبه آینده در آمریکا و همچنین ابراز علاقه کاربران فضای مجازی بسیاری از کشورهای جهان مانند کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه، ژاپن و استرالیا برای راه‌اندازی اعتراضات خیابانی علیه ترامپ گسترش‌یافته است.

آیا جای تعجب نیست، درحالی‌که ملت‌ها یکی پس از دیگری به خود آمده و در مقابل زورگویی و قلدری بی حد و اندازه ترامپ فرعون مسلک، به ایستادگی و دست‌زدن به مقاومت روی آورده‌اند، عده‌ای مرعوب در ایران نسخه تسلیم‌شدن برای ملت ایران در مقابل فرعون می‌پیچند. البته باید گفت، این مرعوب‌ها هم ملت خود را نشناخته‌اند. ملت ایران، ملت امام حسین است. ملت امام حسین، ملتی تسلیم‌ناپذیر است. 

 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.