به گزارش سرویس هنر پارسینه و به نقل از سازندگی؛ گفتوگویی جذاب با سروش روحبخش نویسنده سریال «آنها» که چند هفتهای است در پلتفرم فیلم نت پخش میشود منتشر شده که خواندنش خالی از لطف نیست:
سریال «آنها» به عنوان اولین مجموعه اپیزودیک ترسناک، در شبکه نمایش خانگی و همچنین اولین سریالی که به صورت انحصاری در پلتفرم فیلم نت تولید و پخش می شود، قریب به یک ماه است که هر هفته بر روی خروجی این وی او دی قرار می گیرد.این سریال پس از سال ها که ژانر وحشت در ایران چندان پرداخت درستی نداشته با دارا بودن ویژگی های لازم این ژانر، نمونه قابل اعتنایی است که طرفداران سینمای وحشت می توانند آن را ببیند و حسابی حس دلهره و ترس را تجربه کنند.از مهم ترین نکات موجود در سریال آنها، قصه ها و روند داستانی درستی است که ما در این سریال می بینم.موضوعی که شاید ضعف اصلی بسیاری از آثاری است که پیش از این در گونه وحشت در سینما و تلویزیون ایران ساخته شده.قصه های این سریال محصول قلم سروش روحبخش است.روحبخش که کار خود را از مطبوعات آغاز کرده، سال ها است که با نوشتن داستان و برگزاری کلاس های نویسندگی خلاق به چهره ای شناخته شده در حوزه ادبیات تبدیل شده.اما از سویی دیگر مدتی است که ژانر ترسناک را نیز به صورت جدی دنبال می کند و چند سال پیش جایزه بین المللی لاوکرافت را نیز برای یکی از فیلمنامه های خود در ژانر وحشت دریافت کرده.به همین دلیل با او درباره کار در شبکه نمایش خانگی و نوشتن فیلمنامه یک سریال اینچنینی صجبت کرده ایم.
*تجربه نوشتن فیلمنامه یک سریال اپیزودیک برای پخش در یک پلتفرمی که تازه پا به میدان رقابت میان وی او دی ها گذاشته، با همه حواشی که این نوع کار کردن در ایران دارد، برایتان چطور اتفاق افتاد؟ این روند شما را به آن ایده آلی که در ذهن داشتید رسانده است؟
البته حضور فیلمنت در دنیای vod تازه نیست و یکی از اولین vodهاست. سال ۹۵ طی صحبتهایی که با مدیران فیلم نت داشتیم، تصمیم گرفتیم یک سریال اپیزودیک ترسناک بسازیم. مدیران پلتفرم طرحهایی از من را خوانده بودند و با من هم سلیقه بودند. این بود که قصهها یکی یکی شروع شد به خلق شدن. میدانستیم که وارد حیطه دشواری میشویم. طی حدود شش ماه فیلمنامه همه قسمتها نوشته شد. اما آن زمان امکان تولید کار مهیا نشد. تا این که پارسال پلتفروم دوباره امکان تولید پیدا کرد. گذشته از ژانر اثر اپیزودیک بودن هم ریسکی بود که پلتفرم انجام داد و با وجود این که خیلیها میگفتند این شیوه سریالسازی جواب نمیدهد خوشبختانه جواب خوبی گرفتیم.
*شما برای کار در ژانر وحشت جایزه بین المللی گرفته اید، اما سال ها سابقه نوشتن در حوزه های دیگر را نیز داشته اید. چرا این ژانر را برای شروع کار در شبکه نمایش خانگی انتخاب کردید؟
ژانر وحشت ژانر مورد علاقهام در مقام مخاطب است. اما از این گذشته ایران در بعضی ژانرهای سینمایی به افق شگفتانگیزی رسیده. مثلا ژانر ملودرام اجتماعی که از ابتدای انقلاب به عنوان تنها ژانر سینمایی آغاز به کار کرد طی چند دهه چنان ظرفیتهایی از خودش بروز داده که امروز هم برای مخاطب شناخته شده است و هم مجامع سینمایی جهان با این ژانر در ایران آشنایند. اما نمایش امکانات تازه و پتانسیلهای مغفول در قاب ایرانی شخصا برایم جذابتر بود.
*در ژانر وحشت نمونه های خوب و قابل استنادی در سینمای ایران وجود ندارد.تعدادی اندک است که چندان هم موفق نبوده.شاید به همین دلیل است که مردم هم زیاد با این ژانر میانه خوبی ندارند و یا شاید در بیان بهتر، به نمونه های وطنی چندان اعتماد ندارند.این مسایل را در قدم های اول خود در فیلمنامه نویسی برای شبکه نمایش خانگی در نظر گرفتید؟ اصلا جامعه هدفتان مخاطب عام بود؟
بله جامعه هدف آنها مخاطب عام است و همین طور که شما میگویید مخاطب به جز موارد استثنا همیشه از تماشای نمونه ترسناک ایرانی سرخورده شده. موقع شروع نوشتن این مجموعه دو معیار برای خودم تعریف کردم: اول این که آیا این قصه ایرانیست و لحاظ پرداخت و درونمایه ارتباطی با اکنون ما دارد؟ دوم این که آیا یک مخاطب عادی میانسال میتواند از دیدن این فیلم ها لذت ببرد؟ سر کدام از قصه ها به این دو معیار فکر میکردم.
*شبکه نمایش خانگی فرمول های نانوشته ای مربوط به خود دارد که یکی از آنها حضور بازیگران چهره و مشهور در این آثار است.اما از سوی دیگر آثار ساخته شده در ژانر ترسناک معمولا همیشه قصه محور هستند و چندان بازی بازیگران در آنها در اولویت قرار ندارد.به همین دلیل است که از چهره ها در سریال «آنها» استفاده نشده؟ این موضوع باعث کم دیده شدن سریال نمی شود؟ چقدر خود شما در انتخاب بازیگران نقش داشته اید؟
بعد از انتخاب ژانر ترسناک و قالب اپیزودیک میرسیم به سومین ریسک پلتفرم که خوشبختانه این هم از مخاطب جواب مثبت گرفت: نرفتن سراغ سوپراستارها. البته که بازیگران مجموعه همه حرفهایاند و بعضیشان حتا مثل آقای بحرانی چهره و شناخته شده. اما به معنی متداول سوپراستار نیستند. جمع سازندگان این نظر را داشتند که ممکن است چهره خیلی مشهور برای باورپذیری بعضی قصهها مشکل ایجاد کند.
*در اپیزودهایی که تا به حال از سریال «آنها» منتشر شده منتقدان و مخاطبان همه به دنبال نشانه هایی از شباهت داستان ها و فضا سازی سریال با نمونه های موفق ژانر ترسناک در سینمای جهان هستند.نقدها را می خوانید؟ خودتان چقدر این شباهت ها را می پذیرید؟
اینها شباهتهای ژانریست و اساسا سینمای ژانر قواعدی دارد که باعث شباهت فیلمها میشود. اما در مورد شباهت با داستانها خیر، مطلقا در هیچ کدام این طور نبوده که بگوییم مثلا بریم از آنابل الهام بگیریم. و کسانی که بینندههای دقیقتر ژانری هستند حتما متوجه تفاوتها و تازگی قصهها و موقعیتها میشوند.
*ژانر وحشت المان های همیشگی دارد مثل شب، تنهایی، وجود یک موجود یا جسم غریبه در محیط، ورود یک شخصیت ناشناخته و... در سریال «آنها» نیز این المان ها دیده می شود.به عمد این ویژگی ها را در سریال آورده اید که بیننده در فضای وحشت آفرین مورد نظرتان قرار بگیرد و تکلیفش با سریال روشن باشد؟ یا اینکه اصولا این ژانر ایجاب می کند که همه اینها باشد؟
اول از بخش اجرایی شروع کنیم. موقع آغاز نگارش در همان سال ۹۵ میدانستیم که می خواستیم مجموعه تا حد امکان کم خرج و آپارتمانی باشد. یعنی اغلب فضاها داخلی بدون نیاز به دکورسازیهای عجیب و غریب. به همین دلیل این رویه خواه ناخواه در اغلب قصهها سایه افکنده. با این حال این نوید را بدهم که قسمتهایی با لوکیشنهای خارجی هم داریم که پخش خواهد شد.
*ما در اپیزود اول با یک افسانه از شرق دور وارد یک ماجرای ترسناک می شویم و در قسمت دوم یک باور قدیمی ایرانی و چیزهایی مثل دعانویسی و اینها برای ترساندن به خدمت گرفته شده.در قسمت های بعد نیز به سراغ مضامین وحشتی رفته اید که از غرب آمده.با این کار می خواستید تنوع در قصه ها ایجاد کنید و معنای ترس را از همه دنیا در سریال بیاورید یا فقط به وحشت آفرینی صرف فکر می کردید؟
اولین اپیزود (که البته هیچ قصد ونیتی در مورد این که به عنوان اولین پخش شود در کار نبوده ) ادای دینیست به سینمای وحشت شرق دور. اما گذشته از آن هر کدام از قسمتها سراغ بخشی از وحشت در سینمای وحشت رفته و البته هیچ کدام متعلق یا منحصر به آثار غربی نیست. عروسکهای ترسناک، ترس از همزاد یا کابوس در فرهنگهای مختلفی وجود دارد. به همین دلیل طی ده قسمت تنوع نسبی در مورد عامل وحشت و به قولی زیرژانر وحشت داریم. اما موضوع ما فقط وحشتآفرینی نبود. شخصا دوست داشتم هر کدام از قصهها برای بیننده پیگیرتر زیرمتنهای قابل درکی داشته باشد. درباره این که مثلا مردی که با خیال یک زن رویایی زندگی میکند، چه طور میتواند زندگی مشترکش را نابود کند.
*یک اعتقادی وجود دارد درباره آنهایی که به ساخت آثار ژانر وحشت علاقه دارند و گفته می شود که معمولا تجربه های وحشت بزرگی در زندگی خود از سر گذرانده اند.برای شما هم این طور بوده؟ در سوژه هایتان از تجربیات زیست خودتان استفاده کریده اید؟
من مثل خیلی از مخاطبین ژانر ترسناک توامان هم از این ژانر میترسم هم به پیگیریاش علاقهمندم. خیلی از این موقعیت های ترسناک خیالات ترسناکی بوده که در تنهایی برای خودم بافته و ترسیدهام.