اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی، در نشست بر خط جهان عطار نیشابوری همزمان با روز گرامیداشت عطار (۲۵ فروردین) شاعر و عارف قرن هفتم هجری، ابتدا تفاوت میان فلسفه، کلام، تصوف و عرفان را تشریح کرد و گفت: نقادی و آزاداندیشی، مهمترین ویژگیهای فلسفه است.
کلام را باید فلسفۀ مدافع دین دانست. یعنی کلام میکوشد اصول دینی را با امکانات عقلی تبیین کند. تصوف، نوعی کلام شهودی است. اما عرفان، فلسفه شهودی به شمار می رود. یعنی در عرفان، باید نقد و آزاداندیشی وجود داشته باشد.
دادبه، با تقسیم نقدهای عطار نیشابوری به چهار دسته کلی، گفت: عطار مرشد و مراد بودن، نظام احسن به معنای رایج آن روز، نظام اجتماعی و فلسفه مشائی (فقط عقلانی) را نقد کرده است. عطار معتقد بود آن «مردان مرد» که خودش در تذکره الاولیاء یاد کرده است، دیگر وجود ندارند. بنابراین، دلِ پاک و عشق را مرشد و راهنما میدانست.
به گفته دادبه، اصولا عرفان عشق و حکمت اشراق، فلسفۀ ملی و اصیل ایرانی است و از سده چهارم هجری که ایرانیان هویت خود را بازیابی کردند، حکمت ملی هم از یکی از عناصر این هویت مستقل بوده است. حتی ابن سینا که قهرمان عقل بود هم اواخر عمر، به سوی حکمت ملی و اشراقی رفت.
اصغر دادبه درباره نقد نظام احسن به معنای رایج آن روز، گفت: برخی مسائل از نظر عقلی قابل توجیه است، اما عاطفه قانع نمیشود. جوانمرگی، یکی از این موارد است. حکیم فردوسی اگرچه درباره مرگ سهراب، استدلالهای عقلی و منطقی را شرح میدهد، قضاوت عاطفی و درونی خویش را نیز اینگونه بیان میکند:
اگر مرگ داد است، بیداد چیست؟/ ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
یا مثلا خیام در شعری میگوید:
جامی است که عقل، آفرین میزندش/ صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر، چنین جام لطیف/ میسازد و باز بر زمین میزندش
عطار نیز عینا همین مفاهیم را بیان کرده است. وی در داستانی، به جای کوزه، از کاسه استفاده کرده و به نقل از «دیوانه» گفته است:
یکی پرسید از آن دیوانه در ده/ که از کار خدا ما را خبر ده
چنین گفت او که تا من گشتم آگاه/ خدا را کاسهگر دیدم در این راه
به حکمت، کاسۀ سر را چو بر بست/ به بادش داد و آنگه خرد بشکست
عطار در ادامه این شعر، میگوید اگر مشتی خاک را برگیری و با او گفتوگو کنی، به شما خواهد گفت آنچه بر من رفت، بر شما هم خواهد رفت.
دادبه یادآور شد: عطار نیشابوری، ۱۱۵ حکایت از زبان دیوانگان و شوریدگان نقل کرده که اغلب، انتقادهای اجتماعی هستند. مثلا شوریدهای به مکه میرود و پیش از آنکه وارد کعبه شود، دستارش را میدزدند. شوریده بازمیگردد و میگوید تا اینجا دستارم را دزدیدند؛ پس اگر داخل شوم، حتما سرم را میدزدند. یا شوریدهای وارد شهری میشود و هر گله و سرمایهای را میبیند، میپرسد مال کیست؟ میگویند مال عمید شهر (پیشوای شهر) است. شوریده هنگام خروج از شهر، دستارش را در میآورد و میگوید حالا که همه چیز مال عمید است، این را هم به او بدهید.
مدیر گروه ادبیات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با تاکید بر اینکه «وحدت وجود» را نخستین بار، عطار نیشابوری مطرح کرد (و نه ابن عربی)، یادآور شد نگاه ابن عربی و عطار درباره شوریدگان نیز قابل توجه است؛ چنانکه ابن عربی میگوید شوریدگان کسانی هستند که چیزهایی بر آنان تجلی یافته که ظرفیتش را نداشتهاند، اما عطار میگوید شوریدگی، از سرشت آزاده آنان سرچشمه میگیرد.
دادبه درباره نقد عطار از فلسفه مشاء، یعنی فلسفه صرفا عقلانی، گفت: او با اصل فلسفه و اندیشه عقلی مخالفتی نداشت، بلکه معتقد بود علاوه بر فلسفه عقلی، باید به شهود نیز توجه کرد. یعنی در کنار تعلیم، باید تهذیب نیز صورت بگیرد.
آشنایی ویکتور هوگو با عطار نیشابوری
محمد زیار، استاد ادبیات فرانسوی، نیز در این نشست به ترجمه آثار عطار در زبان فرانسه پرداخت و گفت: فرانسویها عطار را دیرتر از دیگر شاعران معروف ایرانی شناختند. بهطوری که آثار سعدی در نیمه نخست قرن هفدهم و سپس آثار حافظ و فردوسی به فرانسوی ترجمه شد، اما نخستین ترجمۀ به جا مانده از عطار در زبان فرانسوی به قرن نوزدهم مربوط است.
شناخت آثار خارجی در تمام جهان، معمولا زودتر از ترجمه و نشر آن آثار صورت میگیرد. در مورد عطار هم یکی از نخستین منابع معتبر فرانسوی، یادداشتهایی است که ارنست فوینه، نویسنده فارسیدان فرانسه به ویکتور هوگو، شاعر و داستاننویس بزرگ این کشور داد تا وی از آنها در کتاب شرقیات خود استفاده کند. فوینه این یادداشتها را با شعرهایی از دو شاعر معاصر خود، به نامهای شاپور ابهری و رفیعالدین آغاز کرده و سپس درباره شاعران کلاسیک ایران، از جمله عطار و رابطه او با مولوی مطالبی آورده است.
این استاد زبان و ادبیات فرانسه درباره ترجمه آثار عطار نیز گفت: «گرسن دوتاسی» کسی است که پندنامه منسوب به عطار را در سال ۱۸۲۲ و منطقالطیر عطار را در سال ۱۸۵۷ به فرانسوی ترجمه و منتشر کرد. سپس در نیمه نخست قرن بیستم نیز الهینامه و تذکره الاولیاء توسط مترجمان فرانسوی به این زبان ترجمه شد.
به گفته زیار از جمله کارهای معاصر درباره عطار، میتوان به نمایشنامهای اشاره کرد که ژان کلود کریر (۱۹۳۱ تا ۲۰۲۱) بر اساس منطقالطیر نوشت. این نمایشنامه پس از اجرا با استقبال فراوان رو به رو شد.
خانم منیژه نوری اورتگا، بانوی ایرانیتبار از دیگر کسانی است که در سالهای اخیر منطقالطیر را ترجمه کرده است. اما یکی از متفاوتترین ترجمههای منطقالطیر را خانم لیلی انور انجام داده و این اثر را به نظم و به صورت شعر ۱۲ سیلابی بدون قافیه به زبان فرانسه برگردانده است. معادلی که خانم لیلی انور برای عنوان کتاب منطقالطیر استفاده کرده نیز نزدیکترین معنا به آن چیزی است که در فارسی وجود دارد.
وی درباره اثر عطار بر ادبیات فرانسه گفت: لویی آراگون، شاعر بزرگ فرانسه در قرن بیستم، شعر بلندی درباره سیمرغ دارد که اقتباس از منطقالطیر است. آراگون در این شعر، از عطار نیز نام برده است.
ترجمههای وفادار به معنا و ترجمههای هماهنگ با مخاطب
محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی، نیز به بررسی ترجمه آثار عطار در زبان انگلیسی پرداخت و گفت: یکی از نخستین ترجمهها متعلق به جان هیندلی در اوایل قرن نوزدهم است.
در نیمه قرن نوزدهم نیز ادوارد فیتزجرالد که به دلیل ترجمه رباعیات خیام شهرت جهانی دارد، منطقالطیر را هم به انگلیسی ترجمه کرد؛ هرچند در این کار توفیق چندانی نیافت؛ زیرا فیتزجرالد کوشید محتوای منطقالطیر را با ذائقه مخاطبان غربی هماهنگ کند.
وی دیگر ترجمههای منطقالطیر در زبان انگلیسی را برشمرد و درباره آثار دیگر عطار گفت: رینولد نیکلسون، خاورشناس اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم، به خاطر تسلط به زبان فارسی، توانست ترجمههای خوبی از آثار حافظ، مولوی و عطار به انگلیسی انجام دهد. او تذکره الاولیاء عطار را در دو جلد در سالهای ۱۹۰۵ و ۱۹۰۷ ترجمه کرد.
این استاد دانشگاه، یادآور شد که آرتور آربری خاورشناس قرن بیستم، در کتاب گزیدههای تذکره الاولیاء، به ریشههای تصوف و نیز ورود این اندیشه به ادبیات فارسی و حتی به منابع عطار نیشابوری در تالیف تذکره الاولیاء پرداخته و این کارش، اثر وی را متفاوت کرده است.
دهقی ترجمه مشترک دیک دیویس و افخم دربندی از منطقالطیر که سال ۱۹۸۴ منتشر شد را یکی از بهترین ترجمههای این کتاب در زبان انگلیسی دانست و مجموعه مقالاتی که در سال ۲۰۰۶ با همت لئونارد لویزون، پژوهشگر آمریکایی با عنوان «هنر پرواز» منتشر شد را مجموعهای ارزشمند برای شناخت عطار نامید.
به گفته دهقی، یکی از عوامل علاقه غربیها به آثار عطار، داستان شیخ صنعان است که در آن، پیر شوریده حال، عاشق دختر ترسا میشود.
سعید فیروزآبادی، استاد ادبیات آلمانی هم در این نشست، به بررسی ترجمههای آثار عطار در زبان آلمانی پرداخت.