این‌جا من
چه می‌کنم؟
مرده‌کِشی را
شکسته‌نردبانی هم کافی‌ست.
من گهواره‌سازم
من...

فروبارِ عیشِ وِلَرم
تَنانه‌ی سُریدن به نور.
لمسِ لغزانه‌های گرم
هَمْ‌نافِ حلقه‌ی بلور.

هر چکامه تیغی برای خودزنی

در شبانه های بی همراه

پرسید شغل؟
گفتم شاعرم
خندید و کف دستم را مهر زد
روی برگه‌ی اعزام به بیمارستان
افسر نگهبان
شغل‌ام را...

حرفی که بهار با خزان گفت
پاییز، به ‌باغِ خشکمان گفت
این هیزم لال، زیر آتش 
گُل را به ‌رساترین زبان گفت
...

گُنگ
خیره
خوابْ‌گَرد.

بی‌حرف
بی‌دَرا
بی‌درد.
بیار... میان‌گشوده‌ی...

اعتراف می‌کنم 
این مذاکره را نمی‌فهمم 
که آیا تاک را باید
نوشید یا گاز زد؟
اعتراف...

گم کرده بودم
نه در کیف
کمد
روی میز
از آن سوی دیوار
به من خیره بود
روی شقیقه‌ام
راه...

زندگی
چیز زیادی دارد که بگوید
مثلاً از مرگ بدتر هم هست
گردن شکسته
بهتر از جانِ علیل.
-تا یادم نرفته
...

شبان روزان ماه اوت را در الکل حل کردیم
یله در رؤیای لذتی بی‌گسست
با «امرتات» پادشاه بی‌مرگان و ماه...

هرجا می‌روم 
با من می‌آیی
و حالا به آبیدر رسیده‌ای
مردهای کُرد قلیان می‌کشند
و چیزی شبیه...

امشو که فرگ تی تو وستم 
برگت قلمی نها و دستم
امشو قلمم کلو ایگرده 
دل دین تو لو به لو ایگرده 
چی لیوه...

مِه از پنجره داخل شد
خودش را دودی و غلیظ
فروداد
و درد را در زمان
جا‌به‌جا کرد
کسی پوزه‌ی سگ را...

سفر به سرزمین رویاهایت چندان که ساده نیست، صبحی ساده و
یاد حسی ساده‌تر اما، اینک سر در هوای خلوتی از سهم همه‌ی...

گفتم
     برایم درختی نقاشی کن
     درختی که بر بلندترین شاخه‌اش 
   ...