همانطور که همه میدانیم دنیا عوض شده است؛ بعضی از افراد صرفا به دلیل اینکه بزرگترها بگویند ازدواج کنید، ازدواج نمیکنند. تحقیقات جدیدی به کمک ما آمده است که بتوانیم جواب دقیقتری برای سئوال متاهلها خوشحالترند یا مجردها پیدا کنیم. با این مطلب از الف همراه ما باشید.
رویدادی مانند ازدواج یا طلاق پیامدهای یکسانی برای همه افراد ندارد. کسانی که تنها هستند و بنابراین تا حدودی ناراضی هستند، می توانند با ازدواج سود زیادی ببرند. به همین ترتیب، فردی که از زندگی خود بسیار راضی است، زیرا ازدواج آنها فوق العاده است، اگر همسرش بمیرد، ضرر بیشتری دارد." این فرآیند «سطح لذتبخش» است، زیرا تمایل دارد سطوح کلی شادی افراد را یکسان کند.
یک مطالعه تحقیقاتی در جولای ۲۰۲۲ نشان داد که ۶۹٪ از آمریکاییها متاهل هستند، در حالی که ۲۲٪ هرگز ازدواج نکردهاند. بر اساس دادههای اخیراً منتشر شده از گالوپ (مؤسسه گالوپ از معتبرترین موسسات نظرسنجی در جهان است) و موسسه مطالعات خانواده، در حالی که ازدواج قطعاً میتواند چالشبرانگیز باشد، به نظر میرسد که با افزایش سطح رفاه در میان بزرگسالان در ایالات متحده مرتبط است.
گالوپ (مؤسسه گالوپ از معتبرترین موسسات نظرسنجی در جهان است) از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۳ بیش از ۲.۶ میلیون بزرگسال را عمدتاً از طریق تلفن مورد بررسی قرار داد تا رابطه بین وضعیت تاهل و شادی را بررسی کند.
افراد متاهل، به ویژه افراد ۲۵ تا ۵۰ ساله، بدون در نظر گرفتن نژاد، سن و جنسیت، به طور مداوم سطح رفاه بالاتری را در مقایسه با مجردها گزارش کردند.
دادهها نشان میدهد که وضعیت تاهل نسبت به عوامل جمعیت شناختی مانند تحصیلات، درآمد، وابستگی سیاسی و مذهب، پیشبینیکننده قویتری برای رفاه است.
حتی زمانی که محققان این متغیرها را کنترل کردند، افراد متاهل به طور قابل توجهی بیشتر از همتایان مجرد خود موفق بودند.
به عنوان مثال، یک فرد متاهل که در دبیرستان شرکت نکرده است، به طور متوسط از یک فرد مجرد با مدرک فوق لیسانس از زندگی رضایت بیشتری دارد.
در مقیاس وسیعتر، ارتباط بین رفاه و ازدواج ممکن است به کل جوامع گسترش یابد.
جاناتان راثول، نویسنده اصلی و اقتصاددان اصلی در گالوپ، این نظریه را مطرح کرد که "وقتی افراد متاهل بیشتری وجود دارند و فرزندان در خانوادههای متاهل بزرگ میشوند، جوامع شادتر هستند."
راثول نوشت: «این به این معنا نیست که ازدواج - به عنوان یک نهاد یا رابطه - لزوماً دلیل یک زندگی بهتر است، اگرچه ممکن است مطمئناً درست باشد. «افرادی که دائماً شادتر هستند ... ممکن است بیشتر به دنبال ازدواج باشند و ممکن است احتمال بیشتری برای دریافت پیشنهاد ازدواج داشته باشند.
در یک مطالعه طولی بزرگ که نور جدیدی بر ارتباط بین وضعیت تاهل و شادی میاندازد، محققان دریافتند که بعد از ازدواج رضایت افراد از زندگی افزایش مییابد؛ اما افزایش شادی بسیار ناچیز است.
دادههای مطالعه ۱۵ ساله روی بیش از ۲۴۰۰۰ فرد ساکن در آلمان نیز نشان میدهد که اکثر افرادی که ازدواج میکنند و متاهل میمانند از زندگی خود رضایت بیشتری نسبت به همسالان غیرمتاهل خود دارند.
نتایج که در شماره مارس مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی انجمن روانشناسی آمریکا (APA) منتشر شد، نشان میدهد که چگونه فرآیند سازگاری در رضایت از زندگی نقش دارد. اگرچه افراد در ابتدا ممکن است به شدت به رویدادهای زندگی واکنش نشان دهند، اما شواهد نشان میدهد که در نهایت به سطح عادی شادی خود باز میگردند. به نظر میرسد حتی افرادی که پول زیادی به دست آوردهاند یا آسیبهای ناتوانکنندهای را تجربه کردهاند، از نظر رضایت از زندگی تفاوت زیادی با افراد عادی ندارند.
ریچارد ای. لوکاس، روانشناس و نویسنده ارشد این مطالعه، دکترای دانشگاه ایالتی میشیگان، میگوید که او و همکارانش دریافتند که اکثر مردم نسبت به قبل از ازدواج، از زندگی پس از ازدواج رضایت بیشتری ندارند. بیوهها نسبت به قبل از ازدواج، پس از مرگ همسرشان کمتر از زندگی راضی بودند، اما حتی آنها نیز نشانههایی از سازگاری (وفق با شرایط جدید) را نشان دادند و در نهایت به سطح رضایت اولیه زندگی خود بازگشتند.
یک یافته اضافی و غیرمنتظره این مطالعه این است که راضیترین افراد کمترین واکنش مثبت را به ازدواج و بیشترین واکنش منفی را به طلاق و بیوه نشان دادند. به گفته محققان، این یافته اهمیت کل شرایط زندگی آنها و نه فقط شخصیت آنها را نشان میدهد.
وی افزود: رویدادی مانند ازدواج یا طلاق پیامدهای یکسانی برای همه افراد ندارد. کسانی که تنها هستند و بنابراین تا حدودی ناراضی هستند، می توانند با ازدواج سود زیادی ببرند. به همین ترتیب، فردی که از زندگی خود بسیار راضی است، زیرا ازدواج آنها فوق العاده است، اگر همسرش بمیرد، ضرر بیشتری دارد." این فرآیند «سطح لذتبخش» است، زیرا تمایل دارد سطوح کلی شادی افراد را یکسان کند.
شرکت کنندگان در این مطالعه افرادی بودند که در آلمان زندگی میکردند و از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۵ وارد مطالعه شدند. نمونه شامل نزدیک به ۱۲۰۰۰ ساکن آلمان غربی، بیش از ۴۰۰۰ خارجی ساکن در آلمان غربی، بیش از ۵۰۰۰ ساکن آلمان شرقی و بیش از ۳۰۰۰ مهاجر به غرب بود. با استفاده از مقیاسی که از 0 (کاملاً ناراضی) تا 10 (کاملاً خوشحال) بود، از شرکت کنندگان سؤال شد که به طور کلی چقدر از زندگی خود راضی هستند. پاسخهای آنها در مقایسه با وضعیت تاهل، کنترل تغییرات سالانه در رضایت کلی از زندگی در آلمان به دلیل سقوط دیوار برلین و عوامل دیگر بود.
متاسفانه نتیجه مطالعاتی در این زمینه منتشر نشده است اما در این رابطه میتوان به نکاتی اشاره کرد.
۱. سنتان زیاد شده است: از نظر جامعه سن شما از ازدواج گذشته است و فقط برای بستن دهن دیگران میخواهید ازدواج کنید.
۲. جشن عروسی رویایی داشته باشید: بعضی از کودکی عاشق لباس عروس و کیک و ماشین عروس هستند و در دنیای فانتزی خود زندگی میکنند. شب عروسی تنها یک شب از زندگی است و آنچه مهم است کیفیت رابطه و ازدواج بعد از این شب است.
۳. میخواهید مستقل شوید: میخواهید مستقل شوید ولی خانواده اجازه نمیدهند. برای پیدا کردن راهحل مناسب به روانشناس مراجعه کنید ولی قطعا ازدواج راهحل شما نیست.
۴. هدیه بگیرید: بعضی عاشق خرید و هدیه گرفتن هستند. حتی ممکن است به این دلیل ازدواج کنند.
۵. اطرافیانتان در حال ازدواج هستند. اینکه دوستان یا همکاران یا جوانان فامیل در حال ازدواج هستند به این معنی نیست که شما هم باید ازدواج کنید.
۶. میخواهید پدر و مادرتان را خوشحال کنید.
۷. طرف مقابل پولدار است.
۸. احساس تنهایی میکنید.