امام در فقه،فلسفه و عرفان بی نظیر بودند

صدا و سیمایکشنبه 14 خرداد 1402 - 06:36
حضرت امام چند بعدی و برجستگی‌های ایشان به بحث درنمی آید‎، امام به لحاظ فقه در اوج اعتلاء​، به لحاظ فلسفه فیلسوف، و به لحاظ عرفان بی نظیر بودند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، وزیر اسبق کشور با حضور در برنامه تلویزیونی صف اول درباره تبیین آراء و اندیشه های امام خمینی ره به پرسش ها پاسخ داد.

سوال: یک دسته انقلابیون هستند که تکلیفشان روشن است انقلابیون منظورم مسلمان، ​ یک دسته هم کسانی بودند و هستند حالا در خاطره‌ی شما که احتمالاً​ چپ‌های آن زمان کمونیست‌های آن زمان بودند از نظر ایدئولوژیک اشتراکی با شما و سایر انقلابیون مسلمان نداشتند، اما من می‌خواهم بگویم که چه خاطره‌ای دارید از نگاه این تنوع زندانیان سیاسی نسبت به حضرت امام؟
آقا بشارتی وزیر اسبق کشور، نویسنده و پژوهشگر: سؤال میدانی است در زندان تفکرات متعددی وجود داشت همانطور که شما تقسیم کردید مذهبی‌ها دو دسته بودند؛ ​ یکی خود ما و آقایون روحانیون بودند و یکی غیر روحانی مثل دانشجو، مثل کارمند، کارگر و افراد چه، اینها به عنوان مذهبی خطشان مشخص بود احترام می‌گذاشتند به غیر مذهبی‌ها کمونیست ها، مارکسیست ها، مائوییست ها​، ولی یک حد و یک خط قرمزی وجود دارد در کنار این مذهبی‌ها سازمان مجاهدین که به منافقین معروف شدند وجود داشتند که هیچ طرح همراهی با هیچکدام از این مذهبی‌ها نداشتند به عبارت الاُخری آنها دوست داشتند همه به اینها سرویس بدهند وی به هیچ کس اینها سرویس ندادند دیگه حالا غیر از اینها کمونیست ها، فدائیان خلق و توده‌ ای ها و مارکسیست‌ها یک گروه کمی هم بودند که مائوییست بودند خیلی بعضی‌ها خیلی تند بودند خیلی تفکر الحادی غیرقابل انعطافی داشتند یک قرار نانوشته‌ای در زندان بود که خیلی به همدیگر کار نداشته باشیم، اما یک نکته‌ای که بسیار مهم بود آنها لیست می‌دادند که ما این قدر زندانی داشتیم این قدر اعدام شدند و ... کمتر می‌شد که مثلاً​ سهمی هم برای مذهبی‌ها قائل بشوند یک شرایطی هم به وجود آوررده بود رژیم در بیرون که یک نفرتی در روحانیت از روحانیت در بین مردم به وجود​ آمده در بعضی از مردم اینها در زندان تبلور آشکارتر و مشخص تری بود، ولی یک جمله باید من بگویم به رغم همه‌ی این مسائل، همه برای شخص امام یک اعتبار فوق العاده قائل بودند، چون تفکراتی از زمان لنین و قبل از این راجع به دین و مذهب و روحانیت وجود داشت، ولی وقتی به امام می‌رسیدن تسلیم بودند که نمی‌توانستند اسائه ادب که هیچ، بلکه اسم ایشان را با احترام نیاورند این خیلی مسئله‌ی مهمی بود که قبل از اینکه حالا این تحولات فوق العاده به پیروزی انقلاب بینجامد امام در چشم آحاد مردم اعم از چپ و راست و پاندولیسم از یک احترام فوق العاده‌ای برخوردار است.

سوال: شما بعد از انقلاب، خودتان جزو بازجویان کسانی قرار گرفتید که شما را قبلاً​ بازجویی کرده بودند و البته بازجویی فقط نکرده بودند شکنجه داده بودن، برخورد شما به عنوان این جوری بگویم بازجویان برآمده از مکتب خمینی با همان افراد در دورانی که آنها حالا دست شما بودند و شما مسلط بر آنها بودید چگونه بود و امام شما را چجوری توصیه می‌کردند در برخورد با آنها؟
 بشارتی: خب البته گفتن در این زمینه و پاسخ به این سؤال برای من خیلی سخت است، چون یک عاملش خود من بودم خدای ناخواسته در ذهن بینندگان عزیز شما سوء تفاهم به وجود نیاید که من دارم از خودم می‌گویم، اما من به عنوان یکی از کسانی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایجاد کرد هستم و حتی آن جمله معروفی که امام فرمودند که اگر سپاه نبود کشور هم نبود در جلد نهم صحیفه‌ی امام آمده من با آقای دکتر جواد منصوری خدمت امام بودیم بعد از گزارش‌های متعددی که از کار‌های سپاه به عرض امام رساندیم امام یک شرح مبسوطی دادند که شاه بیتش همین اگر سپاه نبود کشور هم نبود، من خودم را آن موقع مسئول اطلاعات و تحقیقات سپاه بودم دلیلش هم این بود که هم حقوق خوانده بودیم و هم اینکه بازجویی شده بودیم بازجویی زمانی هست که طرف دوره‌ی بازجویی اش می‌گذرد و می‌رود دادگاه دادگاه محکومش می‌کند می‌رود زندان، اما ما زندان نبودیم ما تا آخر بازداشتگاه، به همین دلیل یکی از نادرترین کسانی که در این طول زندان ملاقات نداشتند من بودم حالا باز بازداشتگاه داریم تا بازداشتگاه، نه کتاب بود، نه کاغذ بود، نه مداد بود، نه تلویزیون بود، ​ نه قرآن بود، نه مفاتیح، ​ نه کسی آزاد می‌شد نه کسی جدید می‌آوردند خبر‌ها هم که از همه طرف بر روی ما بسته شده بود و در عین حال بازجویی هم می‌شدیم آقای دکتر اکرمی وزیر آموزش و پرورش بود ایشان خودشان نقل کردند که یک دفعه منوچهری آمد تو اتاق ما، ​ همه جلویش بلند شدیم بشارتی اول ایستاده بود تا آمد یک چک زد زیر گوش بشارتی گفت تا ساواک زنده است تو هم باید در زندان باشی دادگاه مان را هم رفته بودیم یعنی یک وضعیتی این طوری بود، بهداشت صفر، غذا بسیار بد و پزشکی و این چیز‌ها که اصلاً​، ​حالا من یک نمونه اش را برای شما بگویم، ​ کمیته‌ی مشترک یک مدتی هم حدود یک سال و نیم من کمیته مشترک بودم، توجهی به ابتدایی‌ترین ملاحظات برای زندانیان سیاسی اصلاً​ وجود نداشت همان طور که آن آقا گفت هرچه زودتر این‌ها بمیرند همه راحت‌تر می‌شدند این طوری بود بعد تغذیه که من خجالت می‌کشم بگویم یک نمونه اش فقط بگویم از دفاع زندانیان متعهد و پارسا، روز دوشنبه سبزی پلو می‌دادند، اما سبزی آن چمن توی زندان و با ماشین چمن زنی می‌دادند داخل برنج می‌پختند خب ما‌ها که معده مان مشکل بود دانه دانه باید این دانه‌های علف چمن را از برنج بیاوریم بیرون بعد می‌ماستید خوردنی نبود هیچ خداحافظ، این یک نوع غذایشون بود.

سوال: بعد شما چه کار کردید با آقای دکتر تهرانی؟
بشارتی: دو تا کار که ما باید انجام می‌دادیم به لطف پروردگار و عنایت ویژه‌ی حضرت بقیةالله الاعظم امام عصر ارواحنا فداه یکی اینکه خودمان را عادت دادیم که معلوم نیست که ما کی بیاییم بیرون به امید اینکه نه انقلاب بشود نه اینکه در زندان باز بشود این در اتاق، در سلول روی لولا بچرخد ما را بیاورند هواخوری بنابراین ما برای یک دوره‌ی بسیار طولانی خودمان را عادت کرده بودیم کم خوردن، نان می‌خوردیم خیلی راحت حالا اگر به مسائل دیگری بخواهیم بپردازیم مثنوی هفتاد من خواهد شد.

سوال: داشتید می‌گفتید که حالا شما آمدید با این آقای دکتر تهرانی برخورد کردید در مقام.
 بشارتی: آقای دکتر تهرانی اصلاً​ باورش نمی‌شد منی که می‌شناخت شکنجه گر شده متهم و متهم شده بازجو و شکنجه گر معروف، باور بفرمایید اگر بنده یک تلنگر هم به ایشان زدم بعد ما خودمان در اول سپاه هیچ به هیچی نبود ما با آن همه سابقه پشت میزمان با یک کیسه خواب می‌خوابیدیم شب پاس می‌دادیم که حالا کسی دنبال غذا نبود، ولی این آقا من دادم بیرون و رفت چلوکباب برگ آوردند من گزارش را خدمت حضرت امام دادم باور کنید به روح مقدس امام چشم امام شد پر اشک امامی که به قول شاعر شما نه مثل دماوند، او به مثل شما چشمش شد پر اشک که دوره‌ای دارد حکومت می‌کند که بازجو این طوری دارد با متهم نه متهم، محکوم بعد از هزار سال که از شهادت مولا امیرالمؤمنین (ع) ​ می‌گذرد هنوز شهریار و طرفداران تفکر شهریار می‌گویند امیر المؤمنین(ع) عدالت محض و مطلق بود کسی دیگه سراغ ندارد این چیز‌ها را که در طول تاریخ اگر هم کسی معروف به عدالت است شعراء آن را مطرح کردند مثل انوشیروان که مربوط به بحث امشب من نیست.

سوال :  شما ۹ سال قائم مقام وزیر امور خارجه بودید و حتماً​ در جریان خیلی اتفاقات هستید در حوزه‌ی سیاست خارجی، در حوزه‌ی نهضت‌های آزادی بخش و نقش حضرت امام در این قسمت چه خاطره‌ای دارید چه نکته‌ای دارید که برای مردم در شب سالروز درگذشت و ارتحال حضرت امام بگویید.
 بشارتی: حضرت امام چند بعدی بودند برجستگی‌های حضرت امام به بحث درنمی آید این هم در بضاعت من نیست که بخواهم راجع به بزرگی حضرت امام بگویم امام به لحاظ فقه در اوج اعتلاء​ بودند به لحاظ فلسفه فیلسوف بودند به لحاظ عرفان بی نظیر بودند. در عرفان فوق العاده بودند ایشان، نامه‌ای که حضرت امام یکی از گوشه‌هایی از عرفان بزرگ حضرت امام نامه‌ای به عروسشان خانم دکتر طباطبایی نوشتند یا نامه‌ای که به آقای گورباچوف نوشتند. یعنی هم به لحاظ شکلی و ادبی و ظاهری این نامه فوق العاده گی دارد هم به لحاظ باطنی و معنوی به اصطلاح عرفانی و مُلکی، واقعاً​ چند بار باید این نامه را باید آدم بخواند تا بفهمد امام چه گفته است.

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.