به گزارش خبرگزاری برنا، مهمترین تأثیر رسانههای تصویری بر حوزة اخلاق جنسی، عادیسازی روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج است. تحقیقاتی که دربارة جوانان مبتلا به روابط آزاد جنسی انجام شد نشان داد این برنامهها روابط جنسی را برای آنان به امری طبیعی تبدیل کرده و همین نکته علت اقدام 75 درصد آنان به روابط جنسی بوده است. پژوهش دیگری نشان داد میزان فروش مجلات دارای تصاویر مستهجن در هر یک از ایالتهای امریکا با شمار تجاوزهای جنسی در آن ایالات مرتبط است. وجود روابط جنسی در محیط اجتماعی و محیط کار بهقدری در فیلمها عادیسازی شده است که نبود صحنههای جنسی در فیلمها و سریالهای غربی که در رسانة ملی به نمایش درمیآید از سانسور صحنههایی از فیلم و گاه از تغییر مسیر داستان حکایت میکند و برخی تماشاگران را راغب میسازد که نسخههای اصلی آن را از شبکة غیررسمی سینمایی تهیه کنند.
به گفتة اندی بنت، مشاهده این فیلمها در جمع خانوادگی فضایی فراهم میسازد که در آن نوجوانان، بهویژه دختران، از مسائل جنسی که تا پیش از این حریم ممنوعه به شمار میآمد، آزادانهتر سخن بگویند و این خود سبب افزایش دغدغههای جنسی، عادیسازی روابط جنسی، کاهش حیا و در نتیجه پایین آمدن سن روابط جنسی است. ملاحظة جدول برنامههای برخی شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که اخیراً دایر شدهاند نشان میدهد سریالهای این شبکهها غالباً در نخستین ساعتهای شب (19 تا 22) پخش میشود که زمان حضور و بیدارباش بچههاست و در طیِ هفته تا چهار بار تکرار میشود، و این احتمال تقویت میگردد که زمان برنامهها به گونهای هوشمند تنظیم شده است.
اگر در سینمای سنتی روابط جنسی دختران در حاشیة عشق عاطفی و به منزلة رابطهای درازمدت و نشانهای از علاقهمندی پایدار تصویر میشد، در فضای رسانهای جدید بر جدا کردن روابط جنسی از عشق، بهویژه دربارة دختران، تأکید میشود. تأثیر این روند بر اخلاق جنسی جوانان، بهویژه دختران، آن است که امروزه شمار بیشتری را میتوان یافت که به روابط جنسی گذرا و موردی میاندیشند و شرکای جنسی متعدد و ناپایداری برمیگزینند.
در تلویزیون و سینمای دهههای گذشته روابط جنسی مرزهایی داشت که در رسانههای جدید نادیده گرفته میشود. تناسب سنی، موقعیتهای متفاوت مرد و زن و توجه به وضع زندگی زناشویی از اموری هستند که در فیلمها و سریالهای جدید رنگ باختهاند. از این رو، با سریالهایی روبهروییم که درصدد عقلانیت بخشیدن به خیانت زن به شوهر، نمایش رابطه جنسی میان زنان میانسال و جوانان، روابط میان محارم یا افراد همجنس و یا در پی نشان دادن موقعیت سلطهجویانة زنان در روابط جنسیاند. شاید به دلیل همین تحولات فرهنگی است که امروزه با گونههای جدیدی از روابط جنسی نامتعارف، در روابط محفلی روبهروییم و در عرصة بینالملل نیز شاهد شکلگیری و توسعة گونههایی جدید از توریسم جنسی با محوریت روابط همجنسگرایانه یا روسپیگری مردانی هستیم که در انتظار زنان میانسال و ثروتمند یا زنانی هستند که میخواهند روابط سلطهجویانة جنسی را تجربه کنند.
برابر نشان دادن تمام جهتگیریهای جنسی در این برنامهها، همراه با فعالیتهایی که برای طبیعی نشان دادن خاستگاه تمایلات همجنسگرایانه صورت میگیرد، نهتنها روند انقلاب جنسی را تشدید میکند که به تحول در دیدگاههای کارشناسی و ارائة دیدگاههای جدید تساهلجویانه در امور جنسی میانجامد.
در سالهای اخیر پدیدهای در برخی آثار سینمایی رایج شده است که طی آن دو نفر متأهل ابتدا عاشق یکدیگر میشوند و سپس تصمیم میگیرند از همسران خود جدا شوند. یا پدیده عشق میان زن و مرد متاهل و همسرانشان که به عشقهای ضربدری معروف است در فیلمها و سریالهای شبکه خانگی در حال افزایش هستند. دیگر پدیده زشت و تاسف برانگیز که در برنامههای شبکه خانگی به وفور در حال بازنمایی هستند، پدیده شوگرددی و شوگرمامی است که در فضای حقیقی نیز بر گرایش نوجوانان پسر و دختر برای یافتن آنها تاثیر بسیار زیادی داشته است. شوگرددی مرد میانسال یا پا به سن گذاشته ای است که در ازای داشتن روابط اجتماعی و رابطه جنسی، البته با رضایت، به زنان و دختران جوان، هدایا و کمک هزینه داده و با آنها به سفر و گردش میرود. شوگرمامی نیز دقیقا همین ماهیت را به صورت برعکس دارد. اساسا در روابط شوگری (sugar relationship) به ازای منافع شخصی، حمایت مالی، کالاها و هدایای مادی، عشق، همراهی، صمیمیت و روابط جنسی تبادل میگردد. آثار مصرف چنین محصولاتی بر روابط خانوادگی نیازمند استدلال نیست و تخریب مناسبات خانوادگی و اخلاق جنسی و زوال عشق به تبع این آثار رسانهای کاملا آشکار صورت میگیرد.
نویسنده یادداشت: عاطفه خالقی
انتهای پیام/