پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در دیدار اخیر مقابل روسیه، ضرورت ارزیابی دقیقتر وضعیت فعلی تیم بیش از پیش احساس میشود. این شکست، هرچند در دیداری دوستانه رخ داد، اما با توجه به کیفیت حریف (تیم ملی روسیه) فرصتی فراهم کرد تا نگاهی واقعبینانه به شرایط تیم داشته باشیم. با این حال، نکته کلیدی این است که با در نظر گرفتن پتانسیل بازیکنان موجود در لیست فعلی و همچنین بازیکنانی که در دسترس نیستند، تا چه اندازه میتوان از این تیم انتظار کسب نتایج مطلوب در رقابتهای آتی داشت. این ارزیابی را ساکت الهامی در گفتوگو با "ورزش سه" انجام داد. مشروح صحبت های او را در ادامه بخوانید:
یکی از اصلیترین محورهای نقد و بررسیها، به لیست نفرات دعوت شده به تیم ملی مربوط میشود. این پرسش اساسی مطرح است که آیا قلعهنویی، سرمربی تیم ملی، در انتخاب نفرات خود، از تمام ظرفیتهای موجود در فوتبال ایران بهره برده است؟ آیا بازیکنان دیگری در سطح لیگ برتر یا سایر سطوح وجود داشتهاند که عملکردشان شایستگی حضور در اردوی تیم ملی را نشان میداده و به دلایلی از لیست خط خوردهاند؟
برخی از پیشکسوتان و کارشناسان فوتبال ایران میگویند که بزرگترین ضعف ساختاری فوتبال ما، فقدان یک برنامه منسجم و تاکتیک مشخص بلندمدت است. در حالی که با یک برنامه تمرینی دو روزه نمیتوان ساختار دفاعی یا هجومی یک تیم را به طور کامل متحول ساخت و به سطحی ایدهآل رساند. باید قبول کنیم که در فوتبال دیگر استعداد وجود ندارد. این موضوع در لیگ داخلی نیز منعکس شده است؛ جایی که درصد قابل توجهی از مسابقات به دلیل نزدیکی سطح کیفی تیمها و نبود تفکر تاکتیکی متمایز، با تساوی به پایان میرسند. برای رسیدن به یک تحلیل مفید، لازم است که حب و بغضها را به طور کامل کنار بگذاریم و صرفا بر اساس عملکرد عینی و منطقی قضاوت کنیم.
بررسی لیست فعلی نشان میدهد که هیچ بازیکن شاخصی که در سطح لیگ برتر عملکردی درخشان داشته باشد از لیست نهایی خط نخورده است. ضمن اینکه همه اتفاقات به ضرر تیم ملی در حال رقم خوردن است. مثلا مصدومیت مجید حسینی یا کنعانی زادگان از همین اتفاقات است و باعث شده هنوز تیم ملی به طور کامل در اختیار کادر فنی نباشد. آیا بازیکنی هست که لیاقت تیم ملی را داشته باشد و دعوت نشده باشد؟ واقع بین باشیم که بضاعت ما همین است.
* کیروش تیم ملی را عقب انداخت
کیروش بلایی سر فوتبال ما آورد که ما را 20 سال عقب انداخت. به این دلیل که گل نخوردن در فوتبال خیلی راحت است ولی بردن در فوتبال امروز خیلی سخت شده است. او سادهترین کار را انجام داد و دستاوردی کسب نکرد و حالا قلعه نویی باید جواب بدهد. کدام مربی خارجی در ایران توانسته معجزه کند؟ همیشه مربیان داخلی بهتر از خارجیها بودهاند. البته اسکوچیچ را خارجی حساب نکنید چون سابقهاش در لیگ ایران از من بیشتر است.
* بهتر از قلعه نویی نداریم
تیم ملی ما متاسفانه مثل بشکهای شده که هر طرفش را بگیری، از سمت دیگر سوراخ میشود. اگر دست به دست هم دهیم کمک کنیم، میتوانیم برخی مشکلات را رد کنیم. برای برخیها باید یک ضربالمثل کرهای زد: "پرندهای با دو سر که قصد دارد سر دیگر را از بین ببرد، در نهایت خودش هم نابود میشود." این استعاره به خوبی وضعیت انتقادات تند، متمرکز و هدفمند علیه آقای قلعهنویی را توصیف میکند. در حال حاضر بهتر از امیر قلعه نویی برای هدایت تیم ملی کشورمان نداریم. کیروش که سه دوره با ایران در جام جهانی بوده، چه کاری کرده که قلعهنویی نتواند بکند؟
* جهانبخش و محمدی جسارت قلعهنویی را نشان دادند
دعوت از علیرضا جهانبخش و میلاد محمدی نقد برانگیز است اما نشان دهنده جرأت امیر قلعه نویی هم هست و نشان میدهد آنقدر در این فوتبال، مهره کم است که مجبور است از بازیکنان بدون تیم یا نیمکت نشین استفاده کند. به عنوان مثال، اگر قایدی و سردار بودند، اگر محمد کریمی و مجید حسینی و حسین کنعانی زادگان بودند، باز هم شرایط تیم ملی همین بود؟ یادمان نرود پازل گمشده ترکیب تیم ملی عدم وجود بازیکنی است که از در پست خودش 10 درصد بهتر از بقیه باشد. نباید یکطرفه قضاوت کرد. الان کمترین ضعف و ایراد متوجه کادر فنی تیم ملی است. فکر نکنید با زدن امیر قلعهنویی کار خوبی میکنیم بلکه همه مربیان ایرانی را میزنیم.
* مشکلات در ساختار دفاعی تیم ملی
درباره ترکیب ایران در بازی با روسیه باید بگویم که ما در تمرین نیستیم و آنالیز درستی از همه نداریم ولی دیدیم که چند بازیکن در حد خودشان نبودند. ابرقویی با وجود کیفیت خوبی که دارد، هماهنگی لازم را با خط دفاع نداشت. اینکه اولین بازی ملی او مقابل حریف سختی به اسم روسیه باشد، برایش سنگین بود. در هافبک دفاعی هم مشکل داریم اما واقعیت این است که این مسائل با دو سه روز حل نمیشود.
* تاوان بیبرنامگی فوتبال پایه را پس میدهیم
فوتبال همین است. ما به روسیه باختیم باعث نشده که قرآن خدا غلط شود. انگار همیشه پنج گل به این تیم زدهایم. بهتر است از تخریب تیم ملی برای خودنمایی استفاده نکنیم. البته این درست است که لذت فوتبال به کیفیتش است نه به نتیجه. منتها در شرایط فعلی باید همه همدل و متحد کنار هم باشند و به امیر قلعهنویی کمک کنند. مگر کیروش چه کاری کرده که قلعه نویی هنوز نکرده؟ ما تاوان روزهایی را میدهیم که تیمهای ملی نوجوانان و جوانان بدون برنامه مناسبی کار کردند و باختند و حالا نتیجه این شده که بازیکن نداریم.
* کادر فنی تیم ملی نباید نامردی کنند
شنیدم که حرفهایی درباره لزوم تغییر دستیاران قلعه نویی زده شده ولی به نظر من دستیاران ایشان هم باسواد هستند. اینطور شنیدم که دو نفر از دستیاران قلعه نویی در اینور آنور نشستهاند و گفتهاند که قلعهنویی توصیهها را گوش نمیدهد. اگر واقعا چنین حرفی زدهاند، بزدل هستند چرا که اگر دستیار نتواند حرفی را به سرمربی بقبولاند، بهتر است از کادر جدا شود. نه اینکه هم روی نیمکت باشم و پاداش دلاری بگیرم و هم پشت سر سرمربی حرف بزنم. این دور از معرفت و نامردی است. اسم نمیبرم چون نباید به تیم ملی ضربه زد.
* منتقدان باید منصف باشند
امروز مصاحبه های یکی دو نفر از مربیان قدیمی و مشهور فوتبال ایران درباره تیم ملی را خواندم و دیدم که درباره مسائل مختلف، نظرات خیلی صریحی میدهند. با احترام زیادی که برای آنها قائلم باید به آنها بگویم که ما دوره های شما را هم در فوتبال باشگاهی و حتی ملی دیدهایم و به نظر من درست نیست که بدون در نظر گرفتن جوانب مختلف کار، اینقدر راحت درباره مسائل صحبت کنید. ممکن است کار تیم ملی ایرادهایی داشته باشد اما منتقدان هم باید منصفانه صحبت کنند.