محمد کاسبی؛ از بازی در نقش پدران مهربان تا معلمان صبور/ هنرمندی که می‌خواست اخلاق، ایمان و هنر را کنار هم بنشاند

خبرآنلاین یکشنبه 20 مهر 1404 - 14:23
محمد کاسبی، بازیگر، کارگردان و نویسنده‌ای که بیش از نیم‌قرن از عمر خود را وقف صحنه و سینما کرد، در بیستم مهرماه ۱۴۰۴، پس از تحمل دوره‌ای بیماری، درگذشت. با رفتن او، سینمای ایران یکی از چهره‌های آرام و اصیل خود را از دست داد؛ هنرمندی که همواره صداقت را بر شهرت و ایمان را بر نمایش ترجیح داد.

زینب کاظم‌خواه: محمد کاسبی در چهارم خردادماه ۱۳۳۰ در کوچه آبشار خیابان ری، در جنوب تهران، چشم به جهان گشود. کودکی‌اش در کوچه‌های خاکی نازی‌آباد گذشت؛ محله‌ای که بعدها در بسیاری از نقش‌های مردمی‌اش می‌شد ریشه‌هایش را دید. پسرکی که روزی از پشت پنجره‌های دبستان رازی به تماشای نمایش‌های کوچک می‌نشست، نمی‌دانست که روزی خود بر صحنه‌های بزرگ تئاتر و سینما خواهد درخشید.

از همان نوجوانی، نوری در دلش روشن بود. در سیزده‌سالگی پا به کاخ جوانان میدان راه‌آهن گذاشت؛ جایی که نخستین بار طعم صحنه را چشید. تئاتر برای او نه سرگرمی که نوعی تجربه‌ی زیستن بود. در جوانی به پزشکی علاقه داشت و در کنکور هم پذیرفته شد، اما دلش در کلاس تشریح و آزمایشگاه آرام نمی‌گرفت. او مسیر دیگری را برگزید؛ راهی که به دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک ختم شد، جایی که آموخت بازیگری، نه فقط مهارت در اجرا، بلکه درکی ژرف از انسان و رنج‌هایش است.

در سال‌های پرتحول انقلاب، محمد کاسبی از نخستین کسانی بود که در شکل‌گیری نهادهای تازه‌ی فرهنگی سهمی فعال داشت. او از مؤسسان حوزه‌ی هنری و از پایه‌گذاران مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود؛ مراکزی که بعدها به پناهگاه هنرمندان مؤمن و متعهد تبدیل شدند. در همان سال‌ها با گروهی از جوانان مؤمن در کنار محسن مخملباف، در ساخت فیلم «توبه نصوح» حضور یافت. این فیلم سرآغاز موجی تازه در سینمای ایران بود؛ سینمایی که می‌خواست اخلاق، ایمان و هنر را در کنار هم بنشاند.

محمد کاسبی؛ از بازی در نقش پدران مهربان تا معلمان صبور/ هنرمندی که می‌خواست اخلاق، ایمان و هنر را کنار هم بنشاند
محمد کاسبی در «توبه نصوح» 

کاسبی اما تنها بازیگر نبود؛ او در بسیاری از آثار دهه‌ی شصت، حضور و حتی هدایت فکری داشت. فیلم‌هایی چون «مرگ دیگری»، «بایکوت»، «بحران» و مپناهنده» بخشی از کارنامه‌ی پرثمر اوست. اما نقطه‌ی اوج حضورش بر پرده، بدون تردید نقش پدر در فیلم «پدر» ساخته‌ی مجید مجیدی بود. چهره‌ی پدری سخت‌گیر و درعین‌حال عاشق، با نگاهی از جنس ایمان و اندوه. بازی درخشان او در این فیلم برایش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره‌ی فجر را به ارمغان آورد و در سال ۱۹۹۷ نیز جایزه‌ی بهترین بازیگر سینمای آسیا را نصیبش کرد.

در دهه‌های بعد، کاسبی به چهره‌ای آشنا در تلویزیون تبدیل شد. مردم او را بیش از هر چیز، در نقش پدران مهربان، معلمان صبور و مردان درستکار به یاد می‌آورند. سریال‌هایی چون «خوش‌رکاب»، «سه در چهار»، «صاحبدلان»، «زن‌بابا» و «دادستان» با حضور او جان گرفتند. در روزگاری که بسیاری از بازیگران در پی جلوه‌گری بودند، کاسبی در سکوت، با چهره‌ای آرام و بی‌ادعا، مخاطب را با خود همراه می‌کرد.

او در کنار بازیگری، نویسنده و کارگردانی دقیق و متفکر نیز بود. نمایشنامه‌های «بایگانی» و «زالو» از آثار اوست که در جشنواره‌های دفاع مقدس و همچنین جشنواره‌های فرهنگی مورد تقدیر قرار گرفتند. فیلم «شنا در زمستان» که آن را کارگردانی کرد، تصویری انسانی و ساده از مبارزه‌ی درونی انسان با شرایط دشوار زندگی ارائه می‌داد؛ تصویری که هم‌چنان با نگاه او به هنر هم‌خوان بود: هنری برای تعالی انسان، نه برای نمایش ظواهر.

محمد کاسبی؛ از بازی در نقش پدران مهربان تا معلمان صبور/ هنرمندی که می‌خواست اخلاق، ایمان و هنر را کنار هم بنشاند
محمد کاسبی در «پدر»

سبک بازی محمد کاسبی، آرام، درونی و عمیق بود. او هرگز بازی نمی‌کرد تا دیده شود؛ او نقش را زندگی می‌کرد تا باور شود. نگاه نافذش، سکوت‌هایش، و لحظه‌های کوتاه تأملی که میان دیالوگ‌ها می‌گذاشت، بخشی از زبان ویژه‌ی بازی او بود. شخصیت‌هایی که او خلق کرد، از دل زندگی مردم برمی‌آمدند؛ مردانی با دست‌های پینه‌بسته و دل‌هایی روشن.

محمد کاسبی در طول زندگی‌اش از جنجال و شهرت گریزان بود. او اهل مصاحبه‌های پر زرق و برق یا حضور در رسانه‌ها نبود. ترجیح می‌داد مردم او را از طریق نقش‌هایش بشناسند، نه از پشت تریبون‌ها. این سکوت آگاهانه، همان وقاری بود که در همه‌ی بازی‌هایش هم می‌شد دید.

در واپسین سال‌های زندگی، با وجود بیماری، از هنر فاصله نگرفت. گاه در برنامه‌های تلویزیونی یا دیدارهای هنری حاضر می‌شد و از نسل جوان بازیگران می‌خواست «هنر را برای شهرت نیاموزند، برای حقیقت بیاموزند».

مرگ او در پاییز ۱۴۰۴، نه‌تنها فقدان یک بازیگر، که پایان یک نسل از هنرمندان متعهد بود؛ نسلی که با ایمان آغاز کرد و با صداقت ادامه داد. محمد کاسبی برای سینمای ایران، نماد هنرمندی است که در میانه‌ی آشوب‌ها، آرام ماند و در میان تغییر نسل‌ها، بر ارزش‌های انسانی‌اش پای فشرد.

اکنون، در حافظه‌ی سینمای ایران، نام او در کنار پدرانی مهربان و مردانی صادق ثبت شده است؛ چهره‌ای که هرگاه لبخند می‌زد، یادمان می‌انداخت که هنوز در این سرزمین، می‌توان مؤمن بود و هنرمند ماند.

۵۹۵۹

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.