کلید دوام رونق در بورس

دنیای اقتصاد یکشنبه 20 مهر 1404 - 00:02
در روزهای اخیر بازار سهام ایران نشانه‌های روشنی از یک روند صعودی را به نمایش گذاشته است؛ به‌ طوری که روز گذشته ارزش معاملات خرد در کانال 12هزار‌ میلیارد تومان قرار گرفت و در 5روز معاملاتی اخیر، ارزش معاملات خرد، به سطوح بیش از ۱۰همت (معادل حدود ۱۰هزار‌ میلیارد تومان) رسیده است.

شاید در نگاه اول، این اعداد و ارقام در حکم آمارهایی باشند که وضعیت روزانه بازار را گزارش می‌کنند؛ اما نگاهی عمیق‌تر به این آمار، پیام مهمی در مورد سازوکار تداوم رشد قیمت‌ها به بازار و ناظران می‌دهد. در صدر این پیام‌ها یک ضرورت نهادی و ساختاری قرار دارد که کمتر در تیترها دیده می‌شود اما برای تداوم روند صعودی حیاتی است و آن ضرورت جا‌به‌جایی سهام میان گروه‌های مختلف سرمایه‌گذاران است. ثبت بازدهی در بورس معمولا با افزایش ارزش معاملات همراه است؛ اما برای اینکه این روند صعودی از یک جهش زودگذر به یک مسیر پایدار تبدیل شود، نیاز به جا‌به‌جایی سهام میان گروه‌های مختلف سرمایه‌گذاران احساس می‌شود. 

در واقع در این فرایند، انتقال سهام از معامله‌گران کوتاه‌مدت و هیجانی به خریداران میان‌مدت و بلندمدت که می‌توانند عرضه‌ها را جذب و عمق بازار را افزایش دهند انجام می‌شود. تا زمانی که این فرآیند کیفی در کنار افزایش کمی ارزش معاملات رخ ندهد، هر صعودی احتمال بازگشت تند را همراه خواهد داشت. در نتیجه، نگاه بازار باید فراتر از عدد شاخص و به‌سوی ترکیب بازیگران، ساختار معاملات و نشانه‌های ورود سرمایه‌ بلندمدت معطوف شود تا بورس بتواند نیروی لازم برای صعود در روزهای آتی را حفظ کند.

بازدهی و افزایش ارزش معاملات

الگوهای تجربه‌شده در بورس‌های نوظهور و توسعه‌یافته نشان می‌دهد که ثبت بازدهی مثبت در شاخص و قیمت نمادها معمولا همراه با افزایش ارزش معاملات است. در واقع وقتی قیمت‌ها رشد می‌کنند، کنجکاوی و FOMO (ترس جاماندن از رشد بازار) فعال شده و معامله‌گران جدید وارد بازار می‌شوند؛ در کنار این، افراد و بازیگران کوتاه‌مدت که از رشد قیمت سود برده‌اند دست به فروش می‌زنند تا سود محقق شود. 

نتیجه خالص این فرایند، افزایش چرخشی در حجم و ارزش معاملات است. یعنی ثبت بازدهی و افزایش ارزش معاملات اغلب همراه هم می‌آیند. اما نکته کلیدی این است که افزایش ارزش معاملات به ‌تنهایی کافی نیست؛ بلکه کیفیت و ترکیب طرف تقاضا تعیین‌کننده است. اگر افزایش ارزش معاملات ناشی از تجمع سفارش‌های خرید خرد و سفته‌بازانه باشد ولی بازار نتواند عرضه‌های بزرگ‌تر را جذب کند، رشد قیمت شکننده خواهد بود و هر شوک یا خبر منفی می‌تواند به بازگشت سریع منجر شود.

لزوم جا‌به‌جایی سهام میان گروه‌ها

نخستین عاملی که جابه‌جایی سهام را میان گروه‌های مختلف سرمایه‌گذاران الزامی می‌کند؛ ایجاد کف پایدار برای قیمت‌ها است. در مرحله اولیه هر صعود، معمولا خریداران کوتاه‌مدت و سرمایه‌گذاران خرد پیشتاز هستند. اما برای مقاوم شدن روند نیاز است که سهام از دست این بازیگران چرخیده و به دست خریداران میان‌مدت و بلندمدت (نهادهای مالی، صندوق‌ها و حقوقی‌های با افق بلندمدت) برسد.  این انتقال مالکیت موجب می‌شود تا عرضه‌های قابل‌توجه ناشی از کسب سود زودهنگام به‌طور منطقی و مرحله‌ای جذب شود و قیمت‌ها کف پایدارتری بیابند. دومین موضوع، افزایش عمق بازار و قابلیت هضم عرضه‌های بازار است؛ زمانی که سهام تنها بین تعداد محدودی معامله‌گر و نوسان‌گیر دست‌ به ‌دست می‌شود؛ عمق بازار کم است و سفارش‌های فروش بزرگ موجب نوسان شدید می‌شود.  اما ورود و ماندگاری سرمایه‌گذاران نهادی و صندوق‌ها افزایش عمق معاملات را به همراه دارد و به بازار قابلیت هضم عرضه‌های بزرگ را می‌دهد. سومین موضوع در این زمینه نیز کاهش احتمال حباب‌سازی در چند نماد است؛ اگر رشد بازار محدود به تعداد محدودی از نمادها (نمادهای شاخص‌ساز یا هیجانی) باشد، احتمال تصحیح شدید در همان نمادها و سرایت آن به کل بازار بالا است. انتقال مالکیت به پایگاه سرمایه‌گذاری وسیع‌تر توزیع ریسک را بهتر انجام می‌دهد.

مکانیسم عملیاتی انتقال مالکیت

در مرحله اول، خریداران خرد و معامله‌گران نوسان‌گیر با ورود نقدینگی تازه، قیمت‌ها را بالا می‌برند؛ ارزش معاملات افزایش می‌یابد (به مانند آنچه که اکنون تجربه می‌کنیم و در چند روز معاملاتی ارزش معاملات خرد به سطوح بیش از ۱۰همت رسیده است). در مرحله دوم با ثبت بازدهی، گروه اول شروع به کسب سود می‌کنند؛ اینجا بازار نیاز به خریدارانی دارد که عرضه‌ها را جذب کنند. 

در مرحله سوم، صندوق‌ها، سبدگردان‌ها و سرمایه‌گذاران با افق بلندتر شروع به خرید بلوکی و تدریجی می‌کنند؛ این فرآیند معمولا از طریق معاملات با حجم بالا و پذیره‌نویسی صندوق‌ها انجام می‌شود. نهایتا در مرحله آخر، پس از جذب بخشی از عرضه، بازار وارد مرحله‌ای از تثبیت و در صورت تداوم تقاضا، شتاب دوم صعود را تجربه می‌کند.

خطرات عدم جابه‌جایی سهام

یکی از خطرات عدم جابه‌جایی سهام، احتمال ریزش ناگهانی قیمت‌ها است. در واقع، رشد بسته و متمرکز در تعداد محدودی نماد که توسط معامله‌گران کوتاه‌مدت حفظ می‌شود، احتمال ریزش ناگهانی با نخستین سیگنال خروج را بالا می‌برد. دومین موضوع، افزایش نوسان و کاهش اعتماد است؛ اگر ارزش معاملات در سطوح پایین باشد؛ سرمایه‌گذاران بلندمدت کمتر راغب به ورود می‌شوند چون ریسک نقدشوندگی و بازگشت سریع قیمت‌ها بالا است. 

برای تداوم رشد بازار، لازم است سطوح بالای ارزش معاملات (مثلا حفظ سطوح بیش از ۱۰همت و ورود به کانال‌های بالاتر) نه تنها از حیث کمی بلکه از حیث کیفی نیز حفظ شود؛ یعنی در ارزش معاملات بالا بازار با ورود پول حقیقی همراه شود. 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.