عصر ایران: تیم ملی ایران در بازی دوستانه مقابل روسیه (۲-۱) نهتنها نتیجه را واگذار کرد، بلکه نمایشی ارائه داد که هواداران را نا امید کرد. این شکست مقابل تیمی که مدتهاست با حریفان بزرگ بازی نکرده، بدون ستارگانی مثل گولوین و با حضور تنها ۳۰ دقیقهای میرانچوک، زنگ خطری جدی برای آینده تیم ملی است. اما سؤال اصلی اینجاست: چرا تیمی با پتانسیل ایران اینقدر سردرگم و بیبرنامه بود؟ پاسخ را باید در نیمکت کادر فنی و ذهنیت تاکتیکی امیر قلعهنویی جستوجو کرد.
آمار بازی نشان میدهد که ایران با ۴۵٪ مالکیت توپ و دقت پاس ۷۱٪ (در مقابل ۷۹٪ روسیه) کاملاً تحت فشار بود. حدود 30 درصد پاس های بازیکنان ایران به مقصد نرسیده است. نبود برنامه مشخص برای خروج از پرس روسیه، تیمی که حتی در اوج هم تیمی غیرقابل پیشبینی نیست، بهوضوح دیده شد. بازیکنان ایران بارها در میانه میدان توپ را از دست دادند، گویی هیچ دستور تاکتیکی برای انتقال توپ از دفاع به حمله وجود نداشت. آیا قلعهنویی حتی یک جلسه تمرینی برای شبیهسازی پرس حریف اختصاص داده بود؟ به نظر میرسد پاسخ منفی است. دیشب انگار فوتبال ایران این چند ساله تعلیق شده بود نه روسیه!
جا دارد که در این یادداشت به آقای ستاره سلام کنیم که مدتهاست در دیدار های بزرگ درخششی از او ندیدهایم. زیرا که او دیشب در جیب مدافعان روسی گم شده بود. آقای سرشار از ادعا که روزگاری برای تیم ملی تعیین تکلیف می کرد حالا انگار توان درخشیدن مقابل مدافعان روسیه را هم ندارد.
با وجود امید گل نزدیک (۱.۱۸ برای ایران، ۱.۲۹ برای روسیه)، ایران فقط ۸ شوت (۲ در چارچوب) در مقابل ۱۴ شوت روسیه (۵ در چارچوب) داشت. این آمار فریاد میزند که ایران نهتنها در خلق موقعیت ناکام بود، بلکه در تبدیل شانسها به گل هم ضعیف عمل کرد. وقتی تیمی با ۷ کرنر و ۴۷ بازپسگیری توپ نمیتواند جریان بازی را کنترل کند، مشکل از بازیکنان نیست؛ مشکل از فقدان یک نقشه تاکتیکی است که بتواند این برتریهای مقطعی را به نتیجه تبدیل کند.
امیر قلعهنویی بار دیگر نشان داد که در برابر تیمهایی حتی با کیفیت متوسط، فاقد برنامهای منسجم است. نبود گولوین و حضور محدود میرانچوک میتوانست فرصتی طلایی برای ایران باشد تا با تسلط بر میانه میدان، بازی را دیکته کند. اما ایران نهتنها از این فرصت استفاده نکرد، بلکه در برابر تیمی که از نظر رقابتی در سطح اول نیست، کاملاً منفعل بود. آیا قلعهنویی حتی زحمت تحلیل نقاط ضعف روسیه را به خودش داده بود؟ یا مثل همیشه، به امید درخشش فردی بازیکنانش وارد زمین شد؟ بلاخره فودباله دیگه شاید بردیم!
در پایان جا دارد به آقای قلعه نویی و آقای دکتر(سعید الهویی) توصیه کنیم شما که تاکتیک مشخصی برای خروج تیم از فشار ندارید بهتر نیست نادر محمدی را به تیم ملی دعوت کنید تا بلکم امیدوار باشیم تا با دعای خیر مردم و شدت اوت های بلند او از زیر فشار خارج شویم؛ بلاخره فودباله دیگه!