در شمال غربیترین نقطه ایران، جایی که دیوارهای سنگی کوهها مرزهای طبیعی را رقم زدهاند و رود ارس، چون خطی زنده میان جغرافیا و تاریخ جاری است، منطقهای به وسعتی شگفتانگیز قرار دارد: منطقه آزاد ماکو. این پهنه وسیع که بزرگترین منطقه آزاد ایران لقب گرفته، در سالهای اخیر به یکی از مهمترین موضوعات بحثهای اقتصادی، زیرساختی و ژئوپلیتیکی کشور بدل شده است. ماکو در عین حال که بر تاریخ و افسانهها تکیه دارد، در حال آزمودن خود در میدان توسعه و مدرنیته است.
اما پرسش اساسی این است که آیا ماکو توانسته ظرفیتهای استراتژیک و ژئوپلیتیکی خود را به بالفعل بدل کند یا همچنان میان وعدهها و پروژههای نیمهتمام در رفت و برگشت است؟
این گزارش که بر پایه بازدید میدانی جمعی از سردبیران رسانههای کشور از منطقه آزاد ماکو تنظیم شده، میکوشد با بررسی پروژههای عمرانی، زیرساختی و اقتصادی و نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی و اجتماعی ماکو، تصویری جامع از فرصتها و چالشهای این منطقه آزاد ارائه دهد.
موقعیت استراتژیک ماکو در چهارراه جهان
مهمترین سرمایه ماکو، موقعیت جغرافیایی کمنظیر آن است. منطقهای که در میان چهار کشور ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و عراق قرار گرفته و تنها با یک نگاه از ارتفاعات میتوان مرزهای چند کشور را مشاهده کرد. این موقعیت نهتنها از منظر گردشگری جذاب است، بلکه به معنای واقعی کلمه یک «چهارراه تجاری» است.
ایران برای حضور در کریدورهای بینالمللی حملونقل به چنین نقاطی نیاز دارد؛ نقاطی که حلقه اتصال شرق و غرب باشند و بتوانند کالاهای داخلی را به سرعت و سهولت به بازارهای جهانی برسانند. مرز بازرگان، که مهمترین مرز زمینی ایران با اروپا به شمار میرود، در دل همین منطقه جای گرفته است. این موقعیت اگر با زیرساختهای کارآمد، لجستیک پیشرفته و سیاستهای هوشمند همراه شود، میتواند ماکو را از یک منطقه مرزی به یک مرکز صادرات غیرنفتی بدل کند.
شریانهای تازه در دل کوهها
یکی از گامهای اصلی ماکو در مسیر توسعه، ایجاد و تکمیل شریانهای حملونقلی است. پروژههایی همچون کمربندی ماکو، جاده قلیشلانمش – دانالو و بزرگراه اکو از جمله تلاشهایی بودهاند که بار ترافیک سنگین و ترانزیتی را از قلب شهر خارج و ارتباط میان شهرکهای صنعتی، روستاها و مرز را تسهیل کرده است.
کمربندی ماکو امروز بهعنوان یک حلقه ایمن، نقش مهمی در عبور کامیونهای ترانزیتی ایفا میکند و بزرگراه اکو نیز بهمثابه ستون فقرات حملونقل تجاری منطقه طراحی شده است. این بزرگراه قرار است مراکز لجستیک و انبارهای منطقه را به مرز بازرگان پیوند دهد و به محور اصلی صادرات غیرنفتی کشور بدل شود.
با این حال، هنوز فاصله زیادی میان ظرفیتهای بالقوه و واقعیت روزمره وجود دارد. وسعت بسیار زیاد منطقه آزاد ماکو که از ابتدا کل محدوده شهر و پیرامون آن را دربر گرفت، به یکی از معضلات اساسی بدل شده است؛ چرا که این گستردگی عملاً بسیاری از اقدامات عمرانی را بیاثر و کمرنگ کرده و امکان تمرکز و بهرهبرداری مطلوب را کاهش داده است. چهبسا اگر تنها بخشی از این مساحت عظیم بهعنوان منطقه آزاد تعریف میشد، امروز نتایج ملموستری حاصل میشد.
در کنار این مسئله، جادههای باریک و فرسوده، روستاهای محروم از خدمات و نبود شبکه ریلی گسترده نشان میدهد که راه درازی تا تبدیل ماکو به یک هاب تمامعیار لجستیکی باقی است. اجرای راهآهن تبریز – چشمه ثریا، که بهعنوان یک مطالبه ملی مطرح شده، میتواند نقطه عطفی در تکمیل زنجیره حملونقل منطقه باشد.
اقتصاد مرزی ماکو
ماکو به دلیل موقعیت مرزیاش، از دیرباز محل دادوستد بوده است. بازارچههای مرزی این منطقه امروز نیز نقش مهمی در معیشت مرزنشینان ایفا میکنند. با این حال، پراکندگی و ضعف زیرساختها باعث شده ظرفیتهای واقعی این بازارچهها بالفعل نشود. ساماندهی آنها میتواند هم به بهبود معیشت مردم محلی کمک و هم صادرات خرد را تقویت کند.
در کنار بازارچهها، پروژههایی همچون مرکز مبادلات ساریسو طراحی شده تا تجارت دوجانبه ایران و ترکیه را تسهیل کند. این مرکز میتواند به یکی از کانونهای تبادل کالا در شمالغرب کشور بدل شود و مسیر صادرات را هموارتر سازد. اما لازمه موفقیت چنین طرحهایی، ثبات مقررات گمرکی، شفافیت در فرآیندهای تجاری و حمایتهای واقعی از صادرکنندگان است.
زونهای لجستیکی، قلب آینده ماکو
یکی از بلندپروازانهترین طرحهای ماکو، توسعه زونهای لجستیکی A و B است. این زونها با مساحت صدها هکتار و میلیاردها ریال سرمایهگذاری، قرار است مراکز انبارداری، حملونقل و خدمات تجاری را در خود جای دهند. به بیان دیگر، قرار است ماکو به شهری لجستیکی تبدیل شود؛ جایی که کالاها نهفقط وارد یا صادر، بلکه مدیریت، پردازش و بازصادرات شوند.
چنین رویکردی میتواند ارزش افزوده بالایی برای اقتصاد ملی ایجاد کند. اما باید توجه داشت که لجستیک تنها با ساخت انبار و جاده محقق نمیشود. آنچه ماکو نیاز دارد، اتصال دیجیتال، سامانههای هوشمند مدیریت کالا و مهمتر از همه اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی است. بدون شفافیت اقتصادی و تضمین امنیت سرمایه، زونهای لجستیکی تنها به سازههایی خالی بدل خواهند شد.