فیلم / مواجهه جگرسوز 3 زن تهرانی با دزدان رعب آور

رکنا پنج شنبه 17 مهر 1404 - 16:08
حوادث رکنا: حوادث رکنا: سه زن و چند شهروند تهرانی قربانی سرقت‌های سریالی دو نوجوان ۱۳ و ۱۶ ساله در اتوبان امام علی(ع) شدند؛ سرقت‌هایی که با وجود دستگیری متهمان، هنوز سایه‌ی ترس و تلخی‌اش بر دل قربانیان باقی مانده است.
فیلم / مواجهه جگرسوز 3 زن تهرانی با دزدان رعب آور

به گزارش رکنا، سه زن که قربانی سرقت های سریالی در اتوبان امام علی (ع) تهران شده‌اند، هنوز با صدایی لرزان و چشمانی اشک‌بار از لحظه‌ای می‌گویند که آرامش زندگی‌شان، در کسری از ثانیه به تاراج رفت.

به گفته آن‌ها، هرچند سارقان نوجوان در نهایت دستگیر شده‌اند، اما سایه‌ی ترس، هنوز هم بر دلشان سنگینی می‌کند.

مردی که آن شب همراه همسر و کودک چهارساله‌اش در خودرو بوده، از تداوم کابوس آن لحظه سخن می‌گوید. صدایش پایین می‌آید و نگاهش خیره می‌ماند: «پسرم هنوز شب‌ها جیغ می‌زند... با کوچک‌ترین صدا از خواب می‌پرد. اون صحنه براش تموم نشده است. فقط تکرار میشود...»

با شنیدن روایت‌های مالباختگان، خشم در رگ‌ها می‌دود؛ اما درست در لحظه‌ای که تصویر دو سارق نوجوان یکی ۱۳ ساله و دیگری ۱۶ ساله مقابلت قرار می‌گیرد، خشم در هم می‌شکند. چهره‌هایشان هنوز کودکانه است، نگاهی خام و بی‌پناه دارند؛ و در دل این تضاد، نمی‌دانی باید خشمگین باشی یا دل‌سوز.

سن کم آن‌ها نه تنها حیرت‌آور، که دردناک است؛ زخمی دیگر بر پیکر جامعه‌ای که در آن، کودکی گاه در خیابان‌های شهر به جرم تبدیل می‌شود.

یکی از زنان مالباخته با دستانی لرزان و صدایی که هنوز از هراس می‌لرزد، ماجرا را این‌گونه بازگو می‌کند: «ششم مهر بود، حدود شش و نیم عصر. از سر کار برمی‌گشتم، توی ترافیک اتوبان امام علی گیر کرده بودم. شیشه‌ی ماشین کمی پایین بود. یه پسر جوون با پیراهن سفید بین ماشین‌ها رد می‌شد. یهو دستش اومد تو، گوشی رو قاپید و دوید. گل‌فروش کنار اتوبان چند دقیقه قبل هشدار داده بود که شیشه رو بالا بدم، ولی فکر نمی‌کردم از همون اندازه‌ی کم هم بشه گوشی رو گرفت. گوشی من سامسونگ S25 اولترا بود. وقتی برای شناسایی دیدمش، بدنم شروع کرد به لرزیدن. هنوزم نمی‌تونم تنها از خونه بیرون برم...»

زن دوم، جوان‌تر است و در تمام روایتش صدای بغض با کلماتش گره خورده: «نهم مهر بود، حدود ساعت ۸ شب. توی اسنپ عقب نشسته بودم. راننده نمی‌دونم چرا شیشه‌ی شاگرد رو پایین داده بود. یه پسر از سمت جلو اومد، گوشی رو از دستم قاپید و دوید سمت لاین بی‌آرتی، بعد سوار موتور شد و رفت... همون لحظه فقط فریاد زدم، اما همه چیز در چند ثانیه تموم شد.»

مرد دیگری که هنگام سرقت در خودرو به همراه خانواده‌اش بوده، با اندوهی سنگین از آن شب می‌گوید: «ساعت حدود هشت و نیم بود. توی ماشین بودیم، ترافیک زیاد نبود. یه‌هو یه دست از بیرون اومد تو و گوشی رو قاپید. همسرم جیغ زد، بچه‌م از ترس گریه کرد. اون شب تموم شد، ولی اضطرابش هنوز با ماست.»

یکی دیگر از مالباختگان هم می‌گوید: «من روی موتور بودم. حواسم پرت بود. فقط یه لحظه سایه‌ای دیدم و گوشی از دستم رفت. انگار از قبل همه چیز رو تمرین کرده بودند.»

حالا، پرونده‌ی این سرقت‌های سریالی با دستگیری دو پسر نوجوان بسته شده، اما زخم روانی قربانیان همچنان باز است. مردمی که تنها چند ثانیه با یک «دست دراز شده» مواجه شدند، هنوز درگیر خاطره‌ای‌اند که هر روز تکرار می‌شود و در پس همه‌ی این خشم و اندوه، پرسشی تلخ باقی می‌ماند: چه شد که دو کودک، در میانه‌ی خیابان‌های تهران، راهِ سرقت را به‌جای بازی انتخاب کردند؟

اخبار تاپ حوادث

وبگردی

منبع خبر "رکنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.