به گزارش خبرنگار مهر، منوچهر صدیقی سها ظهر پنجشنبه در سومین همایش ملی علامه ذوالفنون حسنزاده آملی که به میزبانی مؤسسه آوای توحید استان اصفهان در کتابخانه مرکزی برگزار شد، با اشاره به این که این همه انسان در دنیا هستند که اسم و نامی از ایشان نمیماند، گفت: علم نافع و عمل صالح ایشان دلیلی است که یاد و نام ایشان را گرامی میداریم.
وی با بیان این که مقصود از علم نافع ایشان مطلق علم نیست، اظهار کرد: علامه ذوالفنون نفی خود داشتند و جنبه استقلال برای خود قائل نمیشوند بلکه جنبه مرآتیت پیدا کردند.
صدیقی سها در خصوص ماهیت فلسفه و نظر حُکمی قرآن در مورد تفلسف، خاطر نشان کرد: مورخین عمومی تاریخ فلسفه و مستشرقینی که با فلسفه اسلامی مخالف هستند میگویند: چیزی به اسم فلسفه اسلامی وجود خارجی ندارد و اگر داشته باشد فلسفه نیست چرا که اسلام نقل است و اگر فلسفه اسلامی شود نقلی میشود و نهایتاً کلام میشود.
وی با اشاره به این که گفته میشود آنچه فلسفه اسلامی به او گفته می شود ترجمه مُحَرَّف مقداری از فلسفه یونانی است و تفاوتشان این هست که فلسفه یونانی از چپ و اسلامی از راست نوشته میشود، تصریح کرد: واقعیت امر این هست که ما ابناء الدلیل هستیم و با دلیل میگوییم فلسفه اسلامی وجود دارد.
استاد دانشگاه و محقق فلسفه و عرفان خاطر نشان کرد: با نگاه تاریخی و پدیدارشناسانه به این نتیجه میرسیم که واقعیت این نیست که گفته میشود.
وی ادامه داد: مصداق عبارت فلسفه اسلامی تنها به کتاب شفا منتهی نمیشود بلکه به لحاظ نحوی به دو حالت صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه تبدیل میشود که یکی را فلسفه اسلامی به معنی الاعم که در شفا و اسفار میبینیم و یکی دیگر فلسفه اسلامی به معنی الاخص میگوییم.
صدیقی سها با بیان این که برمبنای یونانیان فلاسفه اسلامی یک دستگاه مستقل سومی ساختهاند که نه یونان محض است نه اسلامی محض بلکه برآمده از اسلامیات و یونانیات است، خاطرنشان کرد: مطلقا اینگونه که میگویند نیست.
وی با اشاره به این که در مقام نفی این افراد میگوییم اسلام کلیسا نیست، بلکه قرآن کریم و احادیث ما سرشار از عقلانیت است و فلسفه اسلامی متأثر از آنها، گفت: موضوع کلاسیک فلسفه از یونان تا به امروز وجود است و فلسفه اسلامی نمیتواند موضوعی داشته باشد غیر از موضوع فلسفه نمیتواند داشته باشد پس اسلامیت فلسفه به موضوع آن نیست چرا که موضوع مشترک است.
استاد و محقق فلسفه و عرفان ادامه داد: در باب مسائل فلسفه اسلامی، مسائلی که در فلسفه اسلامی آمده بیشتر از یونان است و تفاوت اساسی میان یونان و اسلام به مبادی آنها برمیگردد.
وی تصریح کرد: ادعای ما این است که چیزی قائم باران به نام فلسفه اسلامی وجود دارد که نه یونانی محض است و نه ترجمه یونان نه اسلامی محض بلکه برآمده از یونان و اسلام است.
صدیقی سها ادامه داد: این که فلسفه اسلامی مستند به دین است موجب نمی شود از فلسفیست خارج شود دین خودش عقلی است و کلام نیست.
وی افزود: اسلامیت این فلسفه به موضوع آن نست بلکه به مسائل و مبادی آن است و وقتی می گوییم حکم قرآن نظر به مکاتب فلسفی نداریم بلکه صرف تفلسف است.
استاد و محقق فلسفه و عرفان با بیان این که حکم قرآن مطابق با آیه إِنَّ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّیۡلِ وَٱلنَّهَارِ لَأٓیَٰتࣲ لِّأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰب،ٱلَّذِینَ یَذۡکُرُونَ ٱللَّهَ قِیَٰمࣰا وَقُعُودࣰا وَعَلَیٰ جُنُوبِهِمۡ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ به بشر اجازه تفکر و تفلسف میدهد، گفت: فلسفه همان تفکر در عالم است و آیه میفرماید اولوالالباب کسانی هستند که تفکر در خلق آسمان و زمین میکنند.