عصر ایران ؛ احسان محمدی - نمیدانم هنوز هم در ایران کسی برای کسی نامه مینویسد؟ اصلاً مغازه و دکهای، تمبر یا پاکت نامه میفروشد؟ منظورم همان نامههای قدیمی است که ما رویش مینوشتیم:«از نامهرسان کمال تشکر را دارم» و انگار با این کار هم نامه را بیمه میکردیم که بین راه گم نشود و هم فکر میکردیم پستچی وقتی از توی خورجینش نامه را در میآورد لبخندی میزند و خستگی از تنش در می رود!
الان فکر میکنم بیشتر بستههای پستی به خریدهای اینترنتی تعلق دارد شاید لابهلایش هم چند نامه اداری باشد، از اینها که کارمندها ناگزیرند برای پیگیری یک موضوع اداری بفرستند. هر چه هست کمتر نشانی از صندوقهای زرد پست یا پستچیهای موتورسوار یا دوچرخهسوار میبینیم. انگار مثل «پَت پستچی» در قسمت خوب خاطرات آرام گرفتهاند. «پَت» نامهرسان وظیفهشناس انگلیسی بود که در انیمیشنی به همین نام هر هفته ماجرایی داشت و ما با هیجان و دلنگرانی زل میزدیم به تلویزیون که این دفعه هم نامه را میرساند به دست صاحبش؟
سیستم چاپارخانه در ایران را یکی از اولین سیستمهای مدرن روزگارش در انتقال پیام میدانند، موزههای پست و چاپارخانه هم در ایران داریم اما نهم اکتبر مصادف با ۱۷ مهر، روز جهانی پست نامگذاری شده و علت نامگذاری این روز، سالروز امضای قرارداد برن و تشکیل اتحادیه کل پست در «برن» سوئیس است.
حالا این روز، بهانهای شد تا یادی کنیم از همه پستچیهای شریفی که بیسر و صدا قاصدان خبرهای خوش هستند. آیا کسی هست که دلش نخواهد پستچی زنگ در را بزند و بگوید:
«میشه تشریف بیارید دم در؟ از یه دوست براتون نامه آوردم که رویش نوشته:
«ای نامه که میروی به سویش / از جانب من ببوس رویش!» تازه از نامهرسان هم تشکر کردهاند!»