واکنشی سریع و متفاوت به دشمن/ کری‌خوانی دردسرساز عراقچی/ از افراد متخصص استفاده کنید

الف چهارشنبه 16 مهر 1404 - 20:42
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

واکنشی سریع و متفاوت به دشمن

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

نیروی هوافضای سپاه آماده واکنش سریع به هر نوع حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران است؛ این را سردار سرتیپ سیدمجید موسوی، فرمانده نیروی هوافضای سپاه اعلام کرد. سردار موسوی در دیدار حجت‌الاسلام‌والمسلمین احمدرضا پورخاقان، رئیس سازمان قضایی نیرو‌های مسلح ضمن ارائه گزارشی از نقش این نیرو در ۱۲ روز جنگ تحمیلی رژیم صهیونی و وضعیت و اقدامات اساسی انجام شده پس از جنگ، اعلام کرد: «بحمدالله با ترمیم خسارات وارده، آمادگی کامل جهت مقابله قاطع و سریع با هرگونه تهدید و ماجراجویی دشمن را داریم. اظهارات سردار موسوی نشان می‌دهد این نیرو اقدامات لازم برای واکنش سریع به حمله مجدد رژیم صهیونیستی را انجام داده و اکنون آماده انجام حملات قاطع علیه رژیم صهیونیستی است».

آمادگی کامل نیروی هوافضای سپاه، تاثیر بسیار زیادی بر توان آفندی و پدافندی ایران در مقابله با تهدیدات رژیم صهیونیستی و آمریکا دارد. بر همین اساس، آمادگی کامل این نیرو می‌تواند تاثیر زیادی بر سرنوشت جنگ احتمالی آینده داشته باشد. بررسی جنگ 12 روزه نیز همین را نشان می‌دهد؛ نیروی هوافضای سپاه در جنگ 12 روزه توانست به مرور با خروج از شوک ناشی از حمله غافلگیرکننده دشمن، ضربات سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کند.  البته رژیم در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بر شوک ناشی از غافلگیری حمله در ایران حساب ویژه‌ای باز کرده بود. این غافلگیری در ۱۲ روز جنگ، تاثیر مستقیمی بر عملکرد ایران داشت. بر همین اساس، کارشناسان نظامی معتقدند تکیه‌گاه رژیم ‌صهیونیستی و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران، همین غافلگیری و تاثیر آن بر واکنش ایران بود.

به عبارتی رژیم صهیونیستی و آمریکا این غافلگیری را یک پنجره فرصت برای وارد آوردن خسارت‌های بزرگ‌ و جبران‌ناپذیر به ایران می‌دانستند. البته برخلاف پیش‌بینی‌های آنها، مدت زمانی که ایران توانست از شوک غافلگیری خارج شده و توان آفندی خود را بازیابی کرده و بر جنگ مسلط شود، کمتر از زمانی بود که در محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا برآورد شده بود. به صورت مشخص، از روز ششم جنگ، نشانه‌های تغییر در میدان آشکار شد و در نهایت در ۳ روز پایانی جنگ، به صورت مشخص، ایران توانست به صورت کامل بر آسمان سرزمین‌ اشغالی مسلط شود و عملکرد پدافند چندلایه موشکی رژیم صهیونیستی نیز عملا مختل شد. به اعتقاد کارشناسان نظامی، توقف جنگ تناسب مشخصی با خروج ایران از شوک غافلگیری و تسلط بر معادله جنگ داشت. به عبارتی، پس از خروج ایران از غافلگیری بود که واقعیات مربوط به معادله و موازنه قدرت نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی آشکار شد. با در نظر گرفتن این گزاره‌ها، می‌توان گفت آنچه ایران در ۱۲ روز جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا نشان داد، نسبتی با قدرت واقعی ایران نداشت و به صورت مشخص، تنها در روزهای پایانی جنگ بود که رگه‌هایی از قدرت موشکی و پهپادی ایران آشکار شد.

نیروهای مسلح ایران پس از تجربه جنگ ۱۲ روزه، تاکتیک‌های نظامی خود را به‌روز کرده. اقدامات انجام شده عمدتا بر ۲ حوزه متمرکز بوده است. قدرت آفندی ایران موشک‌پایه است. در جنگ ۱۲ روزه، میزان اثرگذاری موشک‌ها بیشتر از هر زمانی آشکار و ثابت شد. بر همین اساس طی ۱۰۰ روز گذشته اقدامات موثری در زمینه تقویت بنیه آفندی ایران انجام شده است. در حوزه پدافندی نیز اقدامات مهمی انجام شده و در دستورکار است. جنگ ۱۲ روزه، تجارب و واقعیات مهمی در حوزه پدافندی برای نیروهای مسلح ایران داشت. بر همین اساس، در ۱۰۰ روز گذشته رینگ‌های پدافندی جدیدی در ایران مستقر شد. آمادگی نیروهای مسلح ایران در عالی‌ترین سطح قرار دارد. پس از توقف جنگ تاکنون، هر روز و شب نیروهای مسلح ایران در آماده‌باش کامل بوده و هستند و این یعنی ایران کاملا هوشیار است. در این شرایط امکان غافلگیر کردن مجدد ایران بسیار کاهش می‌یابد و در این حالت، رژیم صهیونیستی و آمریکا دیگر امتیاز جنگ 12 روزه را در اختیار ندارند.

بر همین اساس کارشناسان معتقدند در صورت حمله مجدد رژیم صهیونیستی به ایران، این بار این رژیم ضربات دردناک‌تری از ایران دریافت خواهد کرد. در ایران نیز فرماندهان نظامی معتقدند جنگ جدید به معنای پایان جنگ و ایجاد یک بازدارندگی همیشگی برای ایران خواهد بود. این شواهد نشان می‌دهد نیروهای مسلح ایران برای جنگ احتمالی جدید طراحی‌های ویژه‌ای انجام داده‌اند. از همین رو، بسیاری معتقدند از نظر فرماندهان نظامی ایران، جنگ آینده، یک فرصت مغتنم در راستای تثبیت هژمونی مقاومت بر منطقه غرب آسیا است.

******

کرسنت و خسارت‌های تاریخی

روزنامه فرهیختگان نوشت:

پرونده کرسنت یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین بحران‌های صنعت نفت ایران در دو دهه اخیر است و نشان می‌دهد چگونه ضعف مدیریتی، سهل‌انگاری، زد و بند‌های داخلی و رقابت‌های سیاسی می‌تواند سرمایه و اعتبار یک کشور را تهدید کند. این پرونده فراتر از یک اختلاف تجاری ساده است و نمادی از ناکارآمدی مدیریتی و پیامد‌های طولانی مدت منازعات سیاسی بر سر منافع ملی است، یکی از مهم‌ترین نشانه‌های خسارت این پرونده، ساختمان NIOC House در لندن است. این ساختمان سال‌ها نماد حضور رسمی و اقتصادی ایران در اروپا بود و بیش از دو سال است که مصادره و تخلیه شده است. حکم اخیر مربوط به واخواهی شرکت ملی نفت ایران در پرونده کرسنت بود، اما این واخواهی به نتیجه نرسید و ساختمان همچنان در اختیار شرکت اماراتی باقی مانده است. این ساختمان نه‌تنها یک دارایی اقتصادی بلکه نمادی از حضور و اعتبار ایران در عرصه بین‌المللی بود و از دست رفتن آن پیامد‌های روانی و حیثیتی مهمی برای کشور دارد.

همچنین بخشی از خسارت‌ها مربوط به برداشت میلیاردی از حساب‌های ایران در خارج از کشور است. یکی از این حساب‌ها متعلق به بابک زنجانی بود که بر اساس احکام بین‌المللی توقیف شد. نکته مهم این است که بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت‌های یازدهم و دوازدهم، پیش‌تر بار‌ها اعلام کرده بود که هیچ حسابی از بابک زنجانی در مالزی در دسترس نیست، اما اکنون همان حساب که وجود آن انکار می‌شد، به نفع شرکت کرسنت برداشت شده است. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که حتی دارایی‌های ایران در خارج از کشور در صورت عدم پیگیری حقوقی هماهنگ و مؤثر، بسیار آسیب‌پذیر هستند و از دست رفتن آن‌ها پیامد‌های مالی و حیثیتی گسترده‌ای دارد.

این خسارت‌ها نتیجه مجموعه‌ای از عوامل است. بخشی ناشی از سهل‌انگاری، ضعف مدیریت و تصمیمات پراکنده و ناپایدار بوده است. قرارداد اولیه کرسنت با ابهامات فراوان منعقد شد، قیمت گاز غیرواقعی پایین تعیین شد و تعهدات سنگینی بر دوش ایران گذاشته شد. توقف اجرای قرارداد نیز با تأخیر و بدون برنامه حقوقی منسجم انجام شد و پیگیری دعاوی بین‌المللی اغلب ناکارآمد و پراکنده بود. انتشار اطلاعات ضد و نقیض از سوی مسئولان روند دفاع از منافع ملی را مختل کرده و فرصت اتخاذ تصمیمات هماهنگ و مؤثر را محدود ساخت.  با این حال، عامل اصلی این بحران تنها ضعف مدیریتی نیست. ابعاد سیاسی و جناحی پرونده کرسنت نقش تعیین‌کننده‌ای در ادامه خسارت‌ها داشته است. دولت‌ها به جای تمرکز بر منافع ملی، پرونده را به ابزاری برای منازعات داخلی و رقابت‌های جناحی تبدیل کردند. هر دولتی دیگری را مقصر می‌دانست و پرونده به نماد برخورد‌های سیاسی بدل شد. برخی قرارداد را نماد فساد معرفی کردند و دیگران آن را نماد سیاست غلط دولت قبل خواندند. این نزاع‌های سیاسی باعث شد اصل موضوع یعنی حفاظت از سرمایه ملی و منافع اقتصادی ایران به حاشیه رانده شود و مانع اتخاذ تصمیمات حقوقی هماهنگ گردد.

پرونده کرسنت نشان می‌دهد که سهل‌انگاری، زد و بند‌های داخلی، ضعف مدیریت و دخالت سیاست‌های جناحی می‌تواند ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به کشور وارد کند. این تجربه، درس مهمی برای مسئولان و مدیران کشور است: هنگامی که منافع ملی به حاشیه رانده شود و تصمیمات کوتاه‌مدت سیاسی بر تصمیمات حقوقی و مدیریتی اولویت یابد، سرمایه و غرور ملی قربانی خواهد شد.  این پرونده بیش از آنکه صرفاً یک اختلاف تجاری باشد، آینه‌ای از ناکارآمدی مدیریتی، اثرات منازعات سیاسی داخلی و پیامد‌های بلندمدت آن بر غرور و اعتبار ملی است.

******

حمله عبدی به مجمع تشخیص مصلحت نظام

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت:

مجمع تشخیص مصلحت نظام كه قرار است مصالح نظام را بسنجد با ده‌ها عضو كه اغلب نیز به نسبت خیلی پیر هستند و با یك ساختمان مجهز و بودجه كلان و انواع كمیسیون‌ها و دبیرخانه مشغول فعالیت است و تاكنون هم كسی متوجه كاركرد موثر این نهاد نشده، سهل است كه به جای پرداختن به موارد اصلی تعیین‌كننده مصلحت نظام كه بالطبع هر از گاهی و برحسب ضرورت باید تصمیم بگیرند، تبدیل به یك نهاد با كلی خدم و حشم شده است و به اموری می‌پردازد كه هیچ تناسبی با اصل و منطق شكل گرفتن این نهاد ندارد. نهادی كه باید گره‌گشایی از بن‌بست‌های كشور بر اثر موانع شرعی و حقوقی كند، در عمل خودش تبدیل به یك گره اضافی و البته سفت و محكم دیگر بر انواع گره‌های تصمیم‌گیری و سیاستگذاری شده است. همین الان، جامعه ایران با انواع مسائلی مواجه است كه نیازمند رویكرد مصلحت‌گرایانه هم برای كشور و مردم و هم برای نظام است، ولی دریغ از یك اقدام و حتی دخالت حداقلی در این موضوعات و به جای آن به مواردی پرداخته می‌شود كه در عمل تاریخ گذشته است.

یكی از آخرین مصوبات آن تصویب لایحه CFT است كه پس از اجرایی شدن اسنپ‌بك رخ داده است. اتفاقا پیام این رفتار به غربی‌ها این است كه تا ما را تحت فشار قرار ندهید، حاضر نیستیم كه چیزی را بپذیریم. ولی از عجایب اینكه معمولا زمانی می‌پذیریم كه این پذیرش چندان كارایی ندارد و مصداق ضرب‌المثل قبای بعد از عید است كه می‌گویند به درد گلِ مِنار می‌خورد (انداختن روی منار و نه پوشیدن) . تازه آقایان برای اینكه بگویند حرف ما یكی است، آن را هم به صورت مشروط می‌پذیرند تا مبادا خدای ناكرده متهم به تغییر موضع انقلابی شوند! این مساله در مجلس دهم (۷ سال پیش) تصویب شد، شورای نگهبان تحت رویكرد بخشی از حكومت برخی لوایح مصوب از جمله CFT را رد كرد. ظاهرا حضور در این كنوانسیون‌ها را به‌ غلط مانع تامین مالی «جبهه مقاومت» می‌دانستند. به نظر می‌رسد كه اكنون یا جبهه مقاومت از نظر آنان بلاموضوع یا منابع لازم برای تامین مالی كم شده است. جالب است كه كشورهای غیر غربی و مهم مثل چین و روسیه كه نزدیك به ایران هم هستند، بارها متذكر شده‌اند كه مساله ما فقط تحریم‌های امریكا نیست..

 چرا این كنوانسیون‌های جهانی را اجرا نمی‌كنید؟ برقراری متعارف و سالم مبادلات و روابط پولی و مالی و بیمه‌ای بین‌المللی مستلزم پذیرش این كنوانسیون‌هاست. حالا همه اینها هیچ؟ جالب‌تر و تاسف‌بارتر این است كه برای عدم تصویب این لایحه، چون از نظر عقل و منطق نمی‌توانستند دفاع كنند، از دین و اسلام مایه می‌گذاشتند و برخی امامان جمعه آن را حرام و عدم پایبندی به قرآن معرفی می‌كردند، حال كه تصویب شده، بالطبع مردم خواهند گفت این چه مجمعی است كه می‌توان حرام را حلال كند؟ خب بقیه حرام‌ها را هم دیر یا زود حلال خواهند كرد. 

******

کری‌خوانی دردسرساز عراقچی

حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در مراسم تجلیل از حسین کلانی، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس و اظهارات فوتبالی وی که بیشتر به کری‌خوانی شباهت داشت، حاشیه‌های زیادی را برای او رقم زده.

روزنامه سیاست‌روز در انتقاد از عراقچی نوشت:

«صاف می‌رویم سر اصل مطلب، جناب آقای عراقچی وزیر محترم خارجه جمهوری اسلامی ایران شما را چه به کل کل کردن و کری خواندن با فوتبالیست‌ها!؟  وزیر خارجه که برای شرکت در مراسم گرامیداشت حسین کلانی فوتبالیست معروف و مشهور سال‌های گذشته کشورمان شرکت کرده بود از 6 تایی‌ها گفت! کاری به آن نداریم که منظور ایشان چیست، هر چند روشن است و جواب آن را هواداران تیم مقابل خواهند داد و چه بسا تاکنون داده‌اند، اما روی سخن با جناب آقای عراقچی است که سکان دیپلماسی کشور در دست ایشان است. وضعیت منطقه، وضعیت موضوع هسته‌ای، شرایط اسنپ بک یا همان مکانیزم ماشه، تهدیدات آمریکا و غرب، تحریم‌ها که قرار بود با برجام برداشته شود،آیا با کری خوانی وزیر محترم خارجه در یک مراسم فوتبالی حل می‌شود؟

شاید بزرگواران بگویند چشم دیدن چند دقیقه انبساط خاطر وزیر محترممان را ندارید و ما هم می‌گوییم کور شویم اگر چشم دیدن شادمانی ایشان را نداشته باشیم. حرفمان این است که مسائل و موضوعات مهمتری هست که جناب وزیر باید به آنها برسند و رتق و فتقش کنند. باید برای آنها وقت بگذارند. مردم بیشتر دوست دارند از زبان جناب وزیر درباره تدابیر پس از اسنپ‌بک بشنوند که به زندگی و معیشت مردم گره خورده است نه خاطراتی از فوتبال ایشان که اتفاقاً اشتباه هم تعریف می‌کند. بازی در امجدیه هم نبود بله در استادیوم آریامهر دوران طاغوت و آزادی کنونی بود».

حمید ابوطالبی دیپلمات سابق و معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در دوره روحانی هم نوشت:

«در وزارت خارجه هم هیچ چیز تکان نمی‌خورد؛ و وزیرش آسوده و بی‌دغدغه، در مراسم بزرگداشت پیشکسوت تیم فوتبال حاضر می‌شود تا دینِ خود را بپردازد. «سرگرمی جای سرنوشت». چراکه سیاست خارجی این روزها، نه پشت میز دیپلماسی، که در سالن فوتبال برگزار می‌شود و در این میان، به‌جای پیگیری حقوق ملت، در جای دیگری است. عجب دولتی است این دولت!»

******

جزایر سه گانه همیشه مال ایران بوده است 

دربیانیه پایانی نشست وزیران اتحادیه اروپا و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در کویت، بار دیگر  ایران به اشغال جزایر سه گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) متهم شد و آنها در کمال وقاحت خواستار پایان این سیطره شدند! این شورای مشترک همچنین بر اهمیت پایبندی ایران به قوانین بین‌المللی، از جمله منشور سازمان ملل متحد، احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی و پرهیز از استفاده از زور یا تهدیدنیز تأکید کرده است. آنها در بخشی از این بیانیه بر عدم اشاعه موشک وپهباد ایران نیز اشاره کرده اند و به ضرس قاطع خواستار اجرای قطعنامه شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی هستند. سایت خبرآنلاین در گفت و گو با سردارحسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران به بررسی چرایی صدور این بیانیه پرداخته است که بخش‌هایی از اظهارات علایی به شرح زیر است:

* هر وقت تنش بین امریکا و ایران افزایش می یابد و اسرائیل در منطقه قدرت بیشتری پیدا میکند متاسفانه کشورهای حاشیه خلیج فارس بویژه امارات مسئله جزایر که در طول تاریخ مالکیت آنها متعلق به ایران بوده است را مطرح می کنند.در واقع این اقدام را باید در راستای فشار همه جانبه امریکا و اسرائیل برای تسلیم ایران در برابر خواسته های ظالمانه آنهاارزیابی کرد.

* متأسفانه برخی از کشورهای اروپایی نیز در همین راستا گام برمی‌دارند، اروپا بخاطر اینکه بتواند نظر امریکا را در مسئله جنگ اوکراین به خود جلب کند یکی از راه ها را افزایش فشار بر ایران تلقی می کند. به همین خاطر اروپایی ها و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هرگاه اختلافات و تنش ها بین ایران و غرب افزایش پیدا می کند یک بیانیه ثابتی که از قدیم وجود داشته است را دوباره مطرح میکنند و در جلسات خودشان به عنوان بیانیه پایانی اعلام میکنند.

* آنها باید بدانند که ایران تنها قدرتی در جهان است که تاکنون توانسته جلوی کشورگشایی و تسلط اسرائیل را بر بسیاری از کشورهای عربی بگیرد.ولی طبیعتاً آنها چون وابستگی زیادی به امریکا دارند و به دنبال این هستند که با پیوندهای اقتصادی و سیاسی، سلطه امریکا را بر منطقه بیشتر کنند بنابراین به خواسته های سیاسی امریکا و اسرائیل نیز تن میدهند و چنین بیانیه های نادرستی را صادر میکنند.

* امریکایی ها به دنبال این هستند که با تحریم های یک جانبه خودشان و نیز با تحریم های سازمان ملل فشار بسیار عظیمی را علیه ایران وارد کنند، به طوری که ایران را تسلیم خواسته های خودشان کنند و به تضعیف ایران ادامه دهند تا اقتصاد ایران دچار بحران شود و مردم آسیب ببینند.طبیعتاً ایران هم نمیتواند دست به تضعیف قدرت دفاعی خود بزند.آنها اگر آمادگی داشته باشند میتوانند با مذاکره(ولی مذاکره واقعی نه مذاکره سوری)اختلافات شان با ایران را حل کنند و سطح تنش ها را کاهش دهند.

* وقتی ایران فعالیت های هسته ای خود را در چارچوب ان پی تی انجام می دهد ولی باز هم تحریم می شود و سودی از آن نمی برد، طبیعتاً برای بعضی  خروج از ان پی تی مطرح می شود. من فکر میکنم یکی از راه ها این است که ایران درخواست و  اعلامیه خروج از «ان پی تی» را مطرح کند و بر این اساس با آمریکا و آزانس بین المللی انرژی اتمی مذاکره کند. بنابراین یک فرصت چند ماهه بوجود می آید که مذاکرات می تواند بر آن مبنا صورت گیرد. آنگاه در این مدت باقی مانده تا اینکه بخواهد اقدامی صورت گیرد و ایران عملاً از ان پی تی خارج شود،  اگر امریکایی ها میخواهند که ایران از ان پی تی خارج نشود بیایند و با ایران به یک توافق منصفانه برسند.

******

آقای پزشکیان! وعده‌هایتان یادتان هست؟

روزنامه شرق نوشت:

در بین رؤسای جمهور گذشته، هیچ‌کس به اندازه آقای پزشکیان از صداقت و وفای به عهد نگفته است. هرچند ممکن است در زندگی شخصی خود چنین باشند، اما در مقام رئیس‌جمهور از بدِ حادثه یا وقایع ناخواسته، تاکنون موفق به انجام وعده‌های انتخاباتی خود نشده است. نه آن ‌وعده‌هایی که به قول خانم سخنگو می‌تواند به یک دستور آن را اجرا کند، نه مسائلی مانند گفت‌وگو و تعامل با دنیا. چنان‌که آشکار است، دنیا تصمیم به انزوای ما و ایجاد فشار حداکثری بر دولت گرفته است.

در این شرایط بحرانی از دولت انتظار می‌رود که مانند سپری قاطع، مردم را مصون بدارد از فشار تحریم‌های خارجی و دیده‌تنگی‌های داخلی. انقباض بیرونی را با انبساط داخلی تعدیل کند، نه اینکه فشار تحریم را بر دوش مردم بگذارد.

آقای رئیس، اگر دستت خالی است، آنها را رها کن که با شادی خوری در گوشه و کنار، رنج دوران را سپری کنند. 

دوباره خبر از اخراج دانشجویان به گوش می‌رسد! آیا نباید شک کرد که این روش‌ها و برنامه‌ها خارج از دولت روی میز اجرا می‌آید؟ آقای پزشکیان، در باب وفای به عهد، در متون دینی امروز ما که شما نیز بر آن تسط دارید، پند و پرهیزهای بسیار آمده است که معنی آن مانند حکمت پیشینیان، پرهیز از پیمان‌شکنی و تحذیر از گسست مردم و دولت است.

******

«قهوه پارتی» به وقت نادیده گرفتن پوشش عرفی

خبرگزاری مهر نوشت:

مسئله پوشش در تاریخ جامعه ایران موضوعی فرهنگی و تاریخی است. پوشش چه در دوره پیش از اسلام و چه پس از آن، همواره به عنوان یک ارزش فرهنگی در میان ایرانیان مورد توجه قرار گرفته است. تاریخ مکتوب و مصور ایران و نقوش باستانی باقی‌مانده حاکی از این است که زنان ایرانی همواره برای مشارکت اجتماعی خود دارای تعریفی مشخص از پوشش کامل بوده‌اند. وجود قانون حجاب و پوشش، سابقه‌ای طولانی دارد و اجرای آن در سال‌های گذشته با روش‌های مختلف همراه بوده است. با این حال با توجه به شرایط اجتماعی و نیاز کشور به وحدت و انسجام ملی، تصمیم بر این شد که در نحوه مواجهه با این مسئله، رویکردی متفاوت اتخاذ شود.

بنا بر این مسئله پوشش از طریق مدارا و روش‌های فکری، فرهنگی، آموزشی و تربیتی پیگیری شود؛ رویکردی که تأکید دارد حل مسئله باید با منطق و فرهنگ‌سازی صورت گیرد. این رویکرد معتقد است همان‌طور که رویکردهای سلبی می‌تواند منجر به نارضایتی و تنش اجتماعی شود، ولنگاری، برهنگی و هنجارشکنی نیز مورد پذیرش عموم مردم نیست. هدف غایی از این تغییر رویکرد، در درجه اول حفظ انسجام جامعه و جلب رضایت عمومی است.

نکته حیاتی این است که این مدارای ایجاد شده، یک فرصت ارزشمند برای حفظ انسجام ملی است و دوام آن مستلزم یک همراهی متقابل است؛ به این معنی که باید با جلوگیری از رفتارهای خارج از هنجار و رعایت عرف غیررسمی پوشش، از این دستاورد محافظت شود. اگرچه محدود بودن فرصت‌های تفریحی و گذران اوقات فراغت برای جوانان یک کمبود جدی است و مطالبه‌گری برای رفع آن لازم است، اما این موضوع به‌هیچ وجه توجیهی برای «رد کردن خطوط قرمز» و نادیده گرفتن عرف جامعه نیست. این نوع رفتارهای خارج از هنجار مانند ماجرای اخیر «قهوه پارتی» در یکی از جزایر ایران و برگزاری مهمانی مختلط در فضای عمومی، منجر به برخورد قضایی و پلمب شد، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه احساسات بخشی از جامعه را جریحه‌دار کرده و زمینه تنش و دودستگی را فراهم می‌سازد.

امر جمعی و مدیریت جامعه تنها با ایجاد همدلی و به‌ رسمیت شناختن حقوق متقابل شهروندان امکان‌پذیر است. در شرایطی که جامعه دارای تکثر سلایق است، هیچ گروهی نباید طوری عمل کند که دیگران احساس کنند به باورهایشان بی‌تفاوتی شده و در حال منزوی شدن هستند، زیرا این امر شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر کرده و انسجام ملی را تهدید می‌کند.

در کنار مسئولیت عمومی، اماکن صنفی و فضاهای کسب‌وکار نیز باید متعهد به قوانین و مقرراتی باشند که بر اساس آن مجوز فعالیت گرفته‌اند. رفتارهای هنجارشکنانه در این فضاها نه تنها بی‌اعتمادی به محیط‌های کسب درآمد را دامن می‌زند، بلکه ممکن است در نهایت منجر به برخوردهای سختگیرانه‌ای شود که نظم اقتصادی و کسب‌وکارهای خرد را دچار اختلال کند. در شرایط سخت اقتصادی کنونی، دامن زدن به ماجراجویی‌هایی که زمینه آسیب دیدن اصناف و کسبه را فراهم کند، به‌شدت آسیب‌زننده است. هرچند که تکرار این اتفاقات ظن روش‌های «بازاریابی سیاه با کمک هنجارشکنی» را به ذهن متبادر می‌کند.

به هر روی، دستاوردهای اجتماعی که در گذر تاریخ و با رنج‌های بسیار به دست آمده، مانند اعتماد عمومی و انسجام ملی، نباید با رفتارهایی که ناشی از هیجان و بی‌تدبیری است، تضعیف شوند. مدارای نظام در مواجهه با سلایق مختلف فرصتی برای تقویت این انسجام است که پایداری آن در گرو رعایت قوانین، عرف اجتماعی و حقوق متقابل توسط همه آحاد جامعه است.

******

دفاع هاشمی‌طبا از باهنر

سخنان محمدرضا باهنر درباره موضوع حجاب و خارج‌شدن الزام آن از اولویت‌های تصمیم‌سازان و نیز تغییر پارادایم‌ها در جمهوری اسلامی باعث شده است که انتقادات زیادی به او وارد شود.

مصطفی هاشمی‌طبا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت و گو با سایت انتخاب به دفاع از باهنر پرداخت. بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

* آقای باهنر آن چیزی را گفت که اکنون به آن باور دارد و اتفاقا آنهایی که می‌گویند نباید برادر شهید باهنر این سخنان را می‌گفت و از این باب به او حمله می‌کنند باید بدانند و به آنها می‌گویم که اتفاقا برادر شهید او یعنی شهید باهنر هم اعتقاداتی اینچنینی داشتند و قائل به فشار بر مردم نبودند و من که وزیر دولت ایشان بودم می‌توانم این موضوع را تأیید کنم و مردم هم می‌توانند با تورقی بر مطبوعات آن دوره با نوع نگاه شهید باهنر به مردم و جامعه آشنا شوند. البته به جز آقای باهنر هم هستند اصولگرایانی که چنین فکر می‌کنند و بعضی از آنها نظر واقعی‌شان را می‌گویند و برخی نه. 

* مسئله اصلی این است که دین‌داری مورد نظر تندروها چیست؟ آیا در ترویج دین‌داری در همه جوانب خوب عمل کرده‌ایم و فقط مسئله حجاب مانده است؟ اما بالاخره همین تندروها در نتیجه مشارکت کم مردم در انتخابات توانسته‌اند به مجلس بروند و در نهادهای دیگر هم حضور دارند و به نوعی قدرت سیاسی دارند اما باید پاسخ دهند که این قدرت سیاسی‌شان تضمین‌کننده قدرت کشورر است یا تضعیف‌کننده کشور است؟»

* اینکه می‌گویند پارادایم در حال اصلاح است سخنی است که باید پیش‌نیازش بررسی شود. واقعیت این است که تا کنون هیچ تعریفی از چارچوب‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی ارائه نشده است اما در هر حال فضای اجتماعی تغییر کرده است و حاکمیت هم چون تعریف روشنی از پارادایم‌ها ندارد طبیعتا به سمت پذیرش آرام این تغییرات اجتماعی می‌رود.

* همه قبول دارند که در جامعه باید عفاف وجود داشته باشد و زنان و مردان نسبت به یکدیگر حریمی را قائل شوند و این شرایط حتی در کشورهای غربی هم رعایت می‌شود. اول باید نگاه‌ها حجاب داشته باشند و بعد به حجاب سر می‌رسیم. حتی اگر فردی چادر هم بر سر داشته باشد اما مردی نگاه سالمی نداشته باشد ممکن است به چشم ناپاک به آن زن نگاه کند. در اینجا همه‌چیز بر دوش زنان است و مردان رها شده‌اند. عفاف و حجاب در وهله نخست باید در نگاه انسان‌ها باشد؛ چه زنان و چه مردان اما متأسفانه فقط تمرکز بر زنان است. البته این را هم بگویم که مسئله حجاب تبدیل به لجبازی و سیاسی‌کاری شدن است. در این شرایط جامعه هم عکس‌العمل نشان می‌دهد.

******

از افراد متخصص استفاده کنید 

امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در جلسه علنی امروز (چهارشنبه ۱۶ مهرماه) مجلس شورای اسلامی طی تذکر شفاهی، گفت: «تذکر اولم خطاب به آقای باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است که با استدلالی غلط گفته است، با طرح ساماندهی نیروهای شرکتی مخالف است چون برای دولت بار مالی ایجاد می‌کند. آقای باهنر! آن پول را دولت پرداخت می کند، اما نه به نیروهای شرکتی بلکه به یک مشت دلال و شرکت واسطه که معلوم نیست پشتشان به کجا بند است و چه لابی‌هایی در مجمع تشخیص دارند که چندین بار مانع تصویب این طرح شده‌اند».

وی افزود: «امروز ما نیروهایی داریم که بیش از ۲۰ یا ۲۵ سال است با آن‌ها به صورت سالانه قرارداد بسته می‌شود، چون دولت به آن‌ها نیاز دارد. اگر نیازی نبود، قراردادشان تمدید نمی‌شد. پس پول هم پرداخت می‌شود، اما به جیب واسطه‌ها می‌رود. مخالفت شما با طرح نیروهای شرکتی از آن‌جاست که هیچ‌وقت آقازاده‌هایتان شرکتی نبوده‌اند. آقای باهنر! چون شما هیچ‌وقت یک شب گرسنه نخوابیده‌اید، آن‌جا که پای مردم به میان می‌آید، یاد «بار مالی» می‌افتید. بار مالی برای دولت، خود شماها هستید که سال‌هاست در کشور حضور دارید و معلوم نیست خروجی و هنر شما چه بوده است».

ثابتی تصریح کرد: «دولت هم قول داده و نمی‌تواند به این راحتی از زیر بار مسئولیت نیروهای شرکتی شانه خالی کند. چرا باید نمایندگان دولت در مجمع تشخیص با این موضوع مخالفت کنند؟ آقایان مجید انصاری، محمدرضا عارف و حتی خود آقای پزشکیان! موضع شما در این قضیه چیست؟ آیا این همان وعده انتخاباتی شما نبود؟»

نماینده مردم در ادامه با اشاره به وضعیت بازار ارز گفت: «استیضاح آقای همتی چند ماه بازار ارز را آرام نگه داشت، چراکه ما یک سیگنال بده را از دولت بیرون کردیم! همان موقع گفتیم بخشی از علت گرانی ارز اظهارات همتی است. با این حال، دولت می‌توانست از آن فرصت برای اصلاح رویکردهای اقتصادی خود استفاده کند، اما نکرد و دوباره نرخ ارز با فشارهای مختلف رو به افزایش است».

وی افزود: «در حال حاضر ما درباره وضعیت بازار با آقای مدنی‌زاده بحث می‌کنیم که آیا بازار قاچاق فعال است یا نه. ایشان می گویند ،نیست لذا معلوم است که کنترل و نظارتی وجود ندارد و نرخ ارز روزبه‌روز بالاتر می‌رود.آقای مدنی زاده شما به‌جای برخورد با بانک‌های خصوصی متخلف، دنبال این هستید که سه بانک دولتی دیگر را هم خصوصی کنید تا سه «لانه فساد» جدید مانند بانک آینده ایجاد شود».

این نماینده مجلس در بخش پایانی تذکر خود خطاب به وزیر نفت گفت: «آقای پاک‌نژاد! من در جلسه خصوصی به شما گفتم، با هر گرایش سیاسی که دارید نیرو انتخاب کنید، اما آدم‌های فاسد یا بی‌ربط را سر کار نیاورید. اخیراً برای آقای مهرداد رحیمی فقط به دلیل اینکه فامیل آقای شهرام دبیری است، بدون آن‌که حتی یک روز سابقه در پتروشیمی داشته باشد، حکم عضویت در هیئت‌مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی صادر شده است. من از شما طرح سؤال خواهم کرد؛ چرا افراد بی‌ربط را در وزارت نفت منصوب می‌کنید؟ مگر آنجا شرکت سهامی است؟ یاد بگیرید دوبار هم که شده به چنین افراد «نه» بگویید».

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.