به گزارش خبرگزاری مهر، انتشارات سوره مهر، چهار کتاب جدید «غریب غرب»، «حالا وقت رفتن به خانه نیست»، «فرمانده سایهها» و «ققنوس» را که به شهیدان سید محمدسعید جعفری، محمود کاوه، سید حمید تقویفر و علی فارسی میپردازند، در بازار کتاب کشور عرضه کرد.
از ارزشهای اسلام و انقلاب کوتاه نمیآییم
کتاب «غریب غرب» درباره شهید سید محمدسعید جعفری است که به قلم پروانه نوری تألیف شده. سردار شهید سید محمدسعید جعفری، ۱۲ بهمنماه ۱۳۳۱ در قصرشیرین به دنیا آمد. شهید طلبه سردار جعفری، از بنیانگذاران سپاه پاسداران استان کرمانشاه و بسیاری از انجمنها و نهادهای مؤثر در جریان حفظ امنیت و اشاعه فرهنگی و دینی در منطقه غرب کشور بود. از این سردار رشید اسلام میتوان بهعنوان اولین پرچمدار دفاع از ایران و مبارزه با منافقین در مرزهای غربی کشور یاد کرد. او چهارم آبان ۱۳۵۹ در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قلاویز به شهادت رسید.
بخشی از متن کتاب «غریب غرب»:
«چند لحظه ساکت بودیم. فکر کردیم آن دخترخانم خدمتکار است. آقاسعید از بنیصدر پرسید: «آقای بنیصدر اون خانم خدمتکاره؟» بنیصدر لبخندی زد و گفت: «نه، اون دخترمه؛ فیروزه!»
خشکمان زد. زیرلب با خودم گفتم: «جان؟!» آقاسعید با تعجب پرسید: «جدی میگین؟! دخترنانه؟ پس چرا بدون حجابه؟!» بنیصدر نه از خجالتکشیدن ما و نه از سؤال آقاسعید کَکش هم نگزید! عادی آقاسعید را نگاه کرد و گفت: «بله. فیروزه دخترمه. جونم به جونش بسته!» بعد هم گفت: «آقای جعفری! دل آدم مهمتره. حجاب باید درونی باشه. حجاب بیرونی مهم نیست؛ بهش توجه نکنین!»
توجیه و تفسیر بنیصدر خندهدار بود. زندگیاش در آن خانه اشرافی به کنار، توجیه بیحجابی دخترش دیگر نوبر بود. برایمان قابل هضم نبود رئیسجمهور کشوری که بهتازگی انقلاب کرده، این حرفها را بزند.
درحالیکه میخواستیم از پلههای مارپیچ پایین برویم، (آقاسعید) برگشت و گفت: «آقای رئیسجمهور! ما تو کرمانشاه نه، تو غرب کشور هزارتا بدبختی داریم. ضدانقلاب، کومله و تحرکات مرزی از یه طرف، کمبود امکانات برای مقابله با اونها از طرف دیگه. این همه راه رو کوبیدیم آمدیم تهران مسئله مهمی رو با شما در میان بذاریم. استدلال شما فقط خلاف عقیده من نیست. خلاف حکم خدا و دستور اسلامه. تا وقتی سر ارزشهای اسلام و انقلاب با همدیگه همعقیده نباشیم، شما نمیتانین دردی از ما دوا بکنین. والسلام!»
کتاب «غریب غرب» به قلم پروانه نوری در ۱۵۵ صفحه و بهای ۱۹۵ هزار تومان به همت انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
به ما اعتماد کنید
کتاب «حالا وقت رفتن به خانه نیست» اثری از اصغر فکور درباره شهید محمود کاوه است. شهید کاوه در سال ۱۳۴۰ در مشهد مقدس به دنیا آمد و دهم شهریورماه ۱۳۶۵، در عملیات کربلای ۲ به شهادت رسید. او با پیروزی انقلاب اسلامی جزو اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست.
شهید کاوه مسئولیتها و فعالیتهای مختلفی داشت. برای مثال بهدنبال عملیات سرنوشتساز نیروهای سپاهی در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی آن بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه بهعنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضدانقلابها را متحیر ساخت که بهکلی روحیه خود را از دست دادند و در مقابل هر یورش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح میدادند و میدانستند که مقاومت در مقابل این یگان جز خسارت و نابودی ثمری نخواهد داشت.
بخشی از متن کتاب «حالا وقت رفتن به خانه نیست»:
«محمود برای اولین عملیات تیپ ویژه شهدا، طرح و برنامهای داشت که باید توی سکوت مطلق انجام میشد. ناصر کاظمی تعبیرش کرد به:
-مثِ ببرهایی که ساعتها به گله خیره میشن و صبر میکنند تا شکار فقط یه لحظه غفلت کنه!
بروجردی به محمود و طرحهای عملیاتی او ایمان داشت. اما میدانست این بار مخالفان عملیات زیاد هستند. در جلساتی که با فرماندهان نیروهای نظامی داشتند، آنها از کمتجربهگی نیروهای عملکننده نگران بودند. محمود بارها با قدرت از جا بلند شده و گفته بود: «به ما اعتماد کنید!»
فرماندهان نامههای تهدید گروهکهای ضدانقلاب را نشان دادند. تهدیدی که اگر عملی میشد، شهر و روستاها زیر آب میرفت و مردم کشته میشدند.
-مسئولیت و عواقب انفجار تأسیسات سد را میپذیرید؟
بروجردی با اعتمادی که به ناصر و محمود داشت، محکم و صریح جواب داد: «میپذیریم!»
محمود هم از تهدیدهای ضدانقلاب خبر داشت، اما این بار کومله، دمکرات، منافقین و گروههای خلقی با هم یکصدا شده بودند. گفته بودند: «به نفع خودتان است به سد نزدیک نشوید. اگر اقدامی بکنید تأسیساتش را منفجر میکنیم!»
محمود گفت: «سگها هر چقدر بیشتر بترسند، وغوغشان را ترسناکتر میکنند.» اهمیتی به تهدیدها نداد. شبانه نیروهایش را برداشت و توی شهر مستقر کرد».
انتشارات سوره مهر، کتاب «حالا وقت رفتن به خانه نیست» به قلم اصغر فکور را در ۱۰۸ صفحه و بهای ۱۵۵ هزار تومان منتشر کرده است.
کابوس داعشیها
کتاب «فرمانده سایهها» به نویسندگی مرضیه مولوی که درباره شهید سیدحمید تقویفر است، روایت دیگری از مجموعه «قصه فرماندهان» است.
سیدحمید تقویفر سال ۱۳۳۸ در اهواز به دنیا آمد و در ۶ دی ۱۳۹۳ در سامرا به شهادت رسید. او شخصیتی نظامی و از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران بود که گروه سرایای خراسانی و بسیج مردمی عراق حشدالشعبی را تأسیس کرده و در پی حمله داعش در سال ۱۳۹۳ در نزدیکی شهر بلد به شهادت رسید.
تقوی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلال جنگ ایران و عراق بود. پس از جنگ به عضویت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و سالها فرماندهی قرارگاه رمضان را برعهده داشت.
بخشی از متن کتاب «فرمانده سایهها»:
«حمید آخرین نفری بود که از سیم آویزان شد. بقیه بچهها به آن طرف رودخانه رسیده بودند. او آخرین نفری بود که آن وسط معلق مانده بود. نگاهش را بین آسمان و رودخانه تقسیم کرد، به آسمان که نگاه میکرد نشستن دانههای برف روی پلکهای سردش او را آزار میداد و به رودخانه که نگاه میکرد جریان تند آب. در میانه راه چند لحظه مکث کرد. این بار نگاهش را برد به آن طرف رودخانه به نگاه منتظر بچهها، به خودش نهیب زد: حمید تو در قبال این بچهها مسئولی. تلاشتو بکن تا به جای امنی برسونیشون».
کتاب «فرمانده سایهها» به نویسندگی مرضیه مولوی در ۱۰۴ صفحه و بهای ۱۷۵ هزار تومان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
مدیریت جهاد به سبک شهید فارسی
کتاب «ققنوس» به قلم الهام طاوسی آرانی نیز براساس زندگی فرمانده جهادگر شهید علی فارسی تألیف شده است. این کتاب در ۱۴ بخش نوشته شده و به زندگی شهید در دورههای قبل انقلاب اسلامی و بعد آن میپردازد.
شهید علی فارسی متولد سال ۱۳۳۱ در کاشان بوده و پس از دریافت مدرک فوق دیپلم از دانشگاه تهران به همراه چند نفر از دوستانش برای خدمت به همنوعان خود بهویژه روستاییان، جهاد سازندگی کاشان را تأسیس کرد.
توانمندی بالا و قوای مدیریتی شهید فارسی سبب شد تا این سردار شهید بهعنوان یکی از مسئولان اولیه شورای جهاد و فرماندهی پشتیبانی رزمی جنگ استان اصفهان انتخاب شده و در مدیریت جهاد، سازماندهی نیروهای مهندسی رزمی و پیگیری امور مهندسی در آغاز جنگ، نقش سازنده و مؤثری ایفا کند. او ۲۹ دی ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه به شهادت رسید.
بخشی از متن کتاب «ققنوس»:
«در طول کانتینر و در راستای تمام شهدا جلو میروم و در دلم با حاجعلی نجوا میکنم: «کجایی مرد؟ کجایی سردار؟ اگه اینجا نباشی دیگه کجا دنبالت بگردم؟»
ناگهان نیرویی جلوی قدم برداشتنم را میگیرد. میایستم. نه بهتر است بگویم میخکوب میشوم. به پیکری نگاه میکنم که مقابلم دراز کشیده است. مبهوت جنازه میشوم. سر تا پای پیکر را برانداز میکنم. چیز زیادی از آن نمانده است. تماماً سوخته است اما نشانههای آشنایی دارد. سر و گردنش درست مثل حاجعلی است. شانهها حاجعلی است! پشت لبها حاجعلی است!».
کتاب «ققنوس» به قلم الهام طاوسی آرانی در ۱۱۲ صفحه و بهای ۱۶۵ هزار تومان از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.