به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، علی حقشناس، کارشناس معماری پایدار، در گفتوگویی با رکنا با اشاره به پیشینه غنی معماری ایران اظهار کرد: «در گذشته، ایران یکی از غنیترین و تأثیرگذارترین جریانهای معماری جهان را داشته که تا امروز الهامبخش بسیاری از معماران داخلی و خارجی است. هویت معماری ایرانی تنها در ساخت بنا خلاصه نمیشود، بلکه بازتابی از فرهنگ، دین، فلسفه و شرایط اجتماعی هر دوره بوده است. اگر به دورههای تاریخی بنگریم، از معماری دوران مادها تا هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، هرکدام سبک و هویت ویژه خود را ایجاد کردند. پس از اسلام نیز، ادوار مختلف بر معماری ایرانی اثر گذاشتند و همه اینها نشاندهنده قدرت تولید و تأثیرگذاری معماری ایران در طول تاریخ است.»
او با تأکید بر سازگاری معماری ایرانی با اقلیم ادامه داد: «در معماری سنتی، شرایط اقلیمی نقش محوری داشت. در کویر، بادگیرها، حیاطهای مرکزی، حوضها و دیوارهای ضخیم خشتی طراحی میشد و در شهرهایی چون یزد و کاشان این الگوها کاملا مشهود است. در شمال کشور نیز سقفهای شیبدار و بازشوهای بزرگ برای تهویه به کار میرفت. این توجه به اقلیم سبب شد معماری ایرانی هم زیبا و هم کاربردی باشد.»
حقشناس افزود: «حیاطهای مرکزی، تزئینات و هنرهای وابسته همچون کاشیکاری، گچبری و آینهکاری از ارکان معماری ایرانی بودهاند. نمونههای شاخص آن مانند تختجمشید، ایوان مدائن، کاخ فیروزآباد و طاق کسری در دوران پیش از اسلام و مسجد جامع اصفهان، میدان نقش جهان و باغ فین کاشان در دوران اسلامی، گواه غنای این معماری هستند. اما امروز، شاهد ورود معماری کپی و سبکهای غربی هستیم که تحت عنوان بینالمللیسازی وارد کشور شده و موجب کمرنگ شدن هویت ایرانی گشته است. یکی از دلایل این مسئله، آموزش ناکارآمد در دانشگاههاست. وقتی در آموزش معماری به هویت ایرانی بیاعتنایی میشود، طبیعی است که خروجی نسل جدید معماری، هویتزدایی باشد و معماری اصیل ایرانی به حاشیه رانده شود.»
این معمار با تأکید بر ضرورت اصلاح آموزش گفت: «باید در دانشگاهها دانشجویان را به شناخت و درک فضاهای ایرانی عادت دهیم. تنها در این صورت میتوان انتظار خروجیهای ارزشمند داشت.»
او در پاسخ به پرسشی درباره چرایی ورود نمای رومی به ایران توضیح داد: «نمای رومی سابقهای طولانی دارد و نمیتوان آن را محدود به یک معمار یا دوره خاص دانست. در گذشته، معماری تحت تأثیر سفرها، سلطهها و تبادلات فرهنگی میان کشورها شکل میگرفت و معماری رومی نیز از همان زمان به ایران راه یافت. از سوی دیگر، تجملگرایی در جامعه ایرانی ریشهدار است و علاقه مردم به نماهای پرزرقوبرق سبب شد برخی معماران این سبک را با معماری ایرانی ترکیب کنند و خروجی متفاوتی بسازند. البته آنچه امروز در ایران بهعنوان نمای رومی میبینیم، عیناً رومی نیست، بلکه ترکیبی ایرانیزهشده است.»
حقشناس در ادامه تأکید کرد: «این تأثیرپذیری فقط مختص ایران نبوده است. در دوره قاجار و پهلوی اول نیز معماری ایران تحت تأثیر نئوکلاسیک و سبک باروک قرار داشت؛ آثاری چون شمسالعماره یا بانک ملی تهران شاهد این موضوعاند. در هندِ تحت استعمار بریتانیا، بناهای اداری به سبک گوتیک و نئوکلاسیک ساخته شد. در ژاپن، با گشایش درهای کشور به غرب، معابد چوبی جای خود را به ساختمانهای آجری کلاسیک دادند. در مصر، حضور فرانسه باعث شد قاهره مملو از بناهای نئوکلاسیک شود. در آمریکای لاتین نیز معماری استعماری پرتغالی بر شهرهایی چون مکزیکوسیتی غلبه کرد.»
او ادامه داد: «مشکل امروز ایران، یکدست شدن معماری و بیتوجهی به اقلیم و هویت محلی است. در بارسلونا، با وجود تنوع سبکها، هماهنگی رنگ و هویت شهری رعایت میشود و آزاردهنده نیست؛ اما در ایران، پروژههای شهری بزرگ بهندرت دیده میشوند. اغلب پروژهها کارفرمایی و خصوصی هستند و بر اساس خواست سازنده شکل میگیرند. همچنین معماران کمتر در طرحهای شهری بزرگی مانند پارکها یا میدانها نقش دارند. این روند موجب بیهویتی و ناهماهنگی با اقلیم، وابستگی اقتصادی و تکنولوژیک و حتی بیگانگی اجتماعی و روانی در شهرها شده است.»
حقشناس با اشاره به مشکلات ایمنی کلانشهرها گفت: «نادیده گرفتن خط آسمان و شرایط زمینشناسی فاجعهبار است. در بسیاری کشورها پیش از ساختوساز، بلاهای طبیعی مانند زلزله بررسی و مناطق زونبندی میشوند. اما در ایران این مسئله کمرنگ است. تهران یکی از خطرناکترین شهرهاست؛ اگر زلزلهای رخ دهد، بسیاری مناطق راه فرار ندارند. منطقه ۲۲ نمونهای است که بلندمرتبهسازی بهطور متمرکز در آن انجام شده، اما این سیاست میتوانست در کل شهر تهران اجرا شود.»
او در ادامه به وضعیت اقتصادی اشاره کرد و گفت: «امروز تعداد زیادی معمار در کشور فعالیت میکنند، اما اغلب دفاتر معماری پروژهای برای ادامه حیات ندارند. این اشباع بازار نشان میدهد که باید به معماری میانرشتهای توجه کنیم؛ ترکیب معماری با مد، هنرهای تجسمی و دیگر حوزهها میتواند هم درآمدزا باشد و هم معماری را زنده نگه دارد. در حالیکه امروز بسیاری افراد بدون تخصص از عنوان طراحی و معماری برای فروش مبلمان یا خدمات دیگر سوءاستفاده میکنند و این نام در ایران بد جا افتاده است. معمار، فقط کپیکار نیست؛ او تحصیلکرده و صاحب نگاه است و میتواند تأثیری جدی در زندگی مردم داشته باشد. اما فرهنگسازی در این زمینه بسیار ضعیف است.»
وی در ادامه افزود: «نسل جدید معماری با تهدید دیگری هم روبهرو است؛ فناوری و هوش مصنوعی. اگر ابزارهای هوش مصنوعی بدون هدایت معمار استفاده شوند، میتوانند جای تخصص را بگیرند. همانطور که زمانی طراحی دستی جای خود را به نرمافزارهایی چون اتوکد و تریدیمکس داد و سپس ابزارهای پیشرفتهتر وارد شدند، امروز هوش مصنوعی در حال ورود به معماری است. اما تفاوت اینجاست که بدون معمارِ متخصص، خروجی این ابزارها ناقص خواهد بود. تنها اطلاعرسانی درست و هدایت حرفهای میتواند از نابودی رشتههای تخصصی جلوگیری کند.»
حقشناس با تأکید بر اهمیت هویت گفت: «هویت معماری بسیار مهم است؛ اگر آن را فراموش کنیم، در واقع خودمان را فراموش کردهایم. همیشه در کتابها و مقالاتم اولین نکتهای که مطرح میکنم همین است: پیش از هر چیز باید خودمان را بشناسیم.»
او در پایان درباره تأثیر تحریمها بر معماری گفت: «تحریمها مانع جدی جذب سرمایهگذاری خارجی در پروژههای معماری هستند. من برای یکی از پروژههای بینالمللیام تلاش کردم با یک شرکت ایرانی همکاری کنم، اما در نهایت کارفرما به دلیل افزایش هزینهها از ادامه کار منصرف شد و تصمیم گرفت به جای پروژهای نو، صرفاً ساختمان بسازد. این نمونهای روشن از تأثیر مستقیم تحریمها بر آینده معماری کشور است.»