عصرایران ؛ علی خیرآبادی - لیگ برتر بیستوپنجم با وعدهی یک فصل پُرگل و متفاوت آغاز شد؛ اما حالا بعد از شش هفته، به آماری رسیدهایم که بیشتر شبیه کابوس است تا واقعیت. میانگین کمتر از دو گل در هر مسابقه، یعنی تماشاگر ایرانی که برای هیجان به ورزشگاه میرود، اغلب با سکوتی کسلکننده و بیثمر به خانه بازمیگردد. این ارقام خشک و سرد، تنها یک معنی دارند: گل دیگر کالای لوکس لیگ ماست.
در چنین فضایی حتی جدول گلزنان هم به جای آنکه صحنه رقابت ستارهها باشد، بیشتر شبیه نمایشگاه ناکامی است. علی علیپور، با تمام سابقهاش، تنها مهاجمی است که در هفته اخیر توانسته کمی آبروداری کند. او تکوتنها بار گلزنی پرسپولیس را به دوش کشیده و با چهار گل زده، همردیف پدیده نوجوان لیگ، کسری طاهری ایستاده است. اما پشت سر این دو، صفی طولانی از مهاجمان پرادعا دیده میشود که هفتههاست فقط پیراهن عوض میکنند، نه آمار گلشان را.
سه مهاجم سهگله—دروژدک، ربیعزاده و شوشتری—در سه هفته اخیر هیچ حضوری در جدول نداشتهاند. حتی دوماگوی دروژدک هم همهی سهمش را در همان یک هتتریک مقابل آلومینیوم خرج کرده و از آن روز به بعد دروازه را فقط از دور دیده است. ستارههایی که باید موتور هیجان لیگ باشند، در عمل به «گلنزنهای حرفهای» بدل شدهاند.
این وضعیت زنگ خطر بزرگی برای فوتبال ایران است. وقتی لیگ نه مهاجم گلزن پرورش میدهد و نه تماشاگر را سیراب از هیجان میکند، نتیجهاش سرخوردگی عمومی است؛ هواداری که هفتهها برای یک مسابقه منتظر میماند و در نهایت، تنها چیزی که میبیند جنگ برای گلنخوردن است. اگر مربیان و بازیکنان همچنان به فلسفهی «حفظ نتیجه» بچسبند، باید پذیرفت که آیندهی گلزنی در لیگ ایران، آیندهای بیروح و بیهیجان خواهد بود.
گل زدن روح فوتبال است. و وقتی روح از زمینهای ما پر بکشد، چه میماند جز نود دقیقه دویدن بیمعنا؟