در روزهای نخست پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳، از یک مقام آمریکایی پرسیده شد که درگیریها در غزه تا چه زمانی طول میکشد. او با وسواس پاسخ داد، اگر مراد شما از درگیری، رویارویی میان فلسطینیها و اسرائیل است که باید بگویم ما دههها شاهد این رویارویی هستیم اما در ارتباط با جنگ، وضعیت فرق میکند. به ادعای این دیپلمات آمریکایی جنگ در غزه نمیتوانست طولانیتر از ۳ تا ۶ ماه باشد. خب این تحلیل چندان هم بدبینانه نبود!
در دو سال گذشته، از مقامات دولتی در پایتختهای غربی گرفته تا فلسطینیهای آواره در غزه، همگی بارها و بارها درباره پایان جنگ در غزه ناامید شدند. اما در روزهای اخیر، پس از اینکه دنیا جزئیات طرح صلح دونالد ترامپ برای غزه را بررسی کرد، امیدها دوباره احیا شد. واکنش مشروط حماس مبنی بر آمادگی برای آزاد کردن گروگانهای اسرائیلی باقی مانده – هر چند که این گروه تاکید دارد که باید در ارتباط با برخی مفاد این طرح رایزنیها ادامه داشته باشد – موجب شده تا منطقه کمی آرام شود.
مقامات، تحلیلگران و دیگر ناظران خاورمیانه مدعیاند طرح ترامپ شانس خوبی برای موفقیت دارد. با این همه نمیتوان بیش از اندازه خوشبین بود. اینجا خاورمیانه است و دو بازیگر اصلی یعنی حماس و اسرائیل، انگیزههایی برای ادامه جنگ دارند. ترامپ هشدار داده که اگر حماس توافق نکند، جهنم به راه میاندازد. پس از پیشنهاد حماس برای آزاد کردن گروگانها در روز جمعه، ترامپ اعلام کرد که آماده گفتوگو است و در شبکههای اجتماعی نوشت: «اسرائیل باید فوراً بمباران غزه را متوقف کند تا بتوانیم گروگانها را به شکلی امن و سریع از غزه خارج کنیم.»
محتویات و ساختار طرح ۲۰ مادهای ترامپ حتی برای کسانی که به تلاشهای صلح رئیسجمهوری آمریکا شک دارند، دلیلی برای امیدواری میدهد. فلسطینیها در غزه و همچنین سیاستمداران با تجربه نگران هستند که آتشبس فوری که در طرح آمده، برقرار شود اما خیلی زود پایان یابد. تام مالینوفسکی، دستیار وزیر امور خارجه در امور حقوق بشر در دوران ریاستجمهوری اوباما در این باره به پولتیکو گفت: «این توافق حداقل و به طور موقت کشته شدن غیرنظامیان را متوقف خواهد کرد و باقیمانده گروگانهای اسرائیلی را نجات خواهد داد و این مرا خوشحال خواهد کرد.» او در ادامه افزود: «در مورد پایان دادن به این جنگ باید گفت که این طرح پتانسیل تحقق صلح را دارد، به شرطی که ترامپ به وضوح بداند که هر دو طرف انگیزههایی برای تضعیف مفاد آن دارند.»
یکی از دلایلی که برخی از کارشناسان خاورمیانه نسبت به این طرح خوشبین هستند، سرمایهگذاری شخصی ترامپ در اجرای آن است. رئیسجمهور ایالات متحده به وضوح اعلام کرده که میخواهد جایزه صلح نوبل را دریافت کند. اما علاوه بر این، او رئیس «هیات صلح» خواهد بود که بر اجرای بخش عمدهای از این طرح نظارت خواهد داشت. اگر چه احتمالا ترامپ مسائل فنی را به دیگران خواهد سپرد، داشتن چنین نقشی برجسته به نوعی موجب تقویت خودخواهی او خواهد شد؛ گزارهای که ممکن است ترامپ را به حفظ تمرکز بر اطمینان از اجرای طرح ترغیب کند. برخی از مقامات فعلی و سابق ایالات متحده تاکید دارند که ترامپ یا اعضای خانوادهاش قادرند از بازسازی غزه در آینده بهره مالی ببرند، متغیری که احتمالا رئیسجمهوری را به ادامه فشار بر هر دو طرف جهت نیل به توافق ترغیب خواهد کرد.
بر اساس این طرح، «پلنی برای توسعه و بازسازی غزه با حضور کارشناسانی که به ایجاد برخی از شهرهای مدرن معجزهآسا در خاورمیانه کمک کردهاند، تعریف خواهد شد.» جرد کوشنر، داماد ترامپ که میلیاردها دلار در این منطقه سرمایهگذاری کرده یکی از معماران این طرح صلح است. طرحی که خواستار ایجاد «یک منطقه اقتصادی ویژه» در غزه است.
در همین راستا یکی از مقامهای سابق دولت بایدن به پولتیکو گفت: «به واسطه پتانسیل این توافق، ترامپ ممکن است درگیر سرمایهگذاری جدی در غزه شود.» به باورگروهی از تحلیلگران شاید رویکرد ترامپ در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما با توجه کشته شدن بیش از ۶۵ هزار نفر در غزه برخی از مقامات فعلی و سابق ایالات متحده آمادهاند با تکیه بر دیدگاه «معاملهگر» ترامپ فرصتسازی کنند.
طرح ترامپ نشان میدهد که او از برخی از ایدههای رادیکالش برای حل این جنگ عقبنشینی کرده است. ترامپ پیشتر خواسته بود که فلسطینیها از غزه اخراج شوند و این سرزمین به یک منطقه تفریحی تحت مدیریت آمریکا تبدیل شود؛ ایدهای که در میان فلسطینیها، بسیاری از مقامات خارجی و فعالان حقوق بشر سر و صدای زیادی به راه انداخت. اما این طرح صلح جدید ترامپ میگوید که فلسطینیها میتوانند بمانند و به رونق اقتصادی غزه کمک کنند. جنبه دیگر این طرح که امید را افزایش میدهد، ماهیت بینالمللی آن است. ترامپ به خاطر راهحلهای تکجانبه و شعار «آمریکا اول» شناخته شده است. اما طرح صلح تضمین میکند که کشورهای دیگر – فراتر از ایالات متحده و طرفهای درگیر – در نتایج آن سهم داشته باشند. چنین گزارهای میتواند برای نتانیاهو و حماس معادلات را پیچیدهتر کند.
بر اساس طرح فوق پیشبینی میشود که یک دولت تکنوکرات برای اداره غزه در آینده تعریف شود که شامل فلسطینیها و کارشناسان از دیگر کشورها است. این نهاد تحت نظارت «هیئت صلح» خواهد بود که ریاست آن بر عهده ترامپ است و شامل دیگر سران کشورها خواهد بود. تونی بلر، نخستوزیر سابق بریتانیا، نیز انتظار میرود نقش کلیدی ایفا کند. ایالات متحده همچنین وعده داده است که با کشورهای دیگر، از جمله کشورهای عربی، برای ایجاد «نیروی تثبیت بینالمللی» همکاری کند. در نهایت این طرح بهطور محتاطانه به پایان جنگ میپردازد و راهی برای حل درگیریهای بزرگتر بین اسرائیل و فلسطینیها ارائه میدهد.
به گفته یکی از دیپلماتهای عرب «مشارکت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای این به این معناست که افراد بیشتری در این بازی سهیم خواهند بود و شاهد حضور افراد جدید خواهیم بود، نه فقط بازیکنان سنتی.» او در ادامه به علاقهمندی کشورهایی مانند پاکستان و ترکیه اشاره کرد.
در اینجا واقعیتهایی است که ممکن است شما انتظارش را داشته باشید: این پیشنهاد ۲۰ مادهای در بهترین حالت، چارچوبی برای یک توافق یا مجموعهای از توافقات در آینده است. بسیاری از اجزای آن باید بهطور همزمان با یکدیگر کار کنند که خود یک معادله پیچیده است. در هر مرحله، سیاستمداران، و شاید حتی یک یا دو سرمایهدار انگیزههایی دارند که روند طرح را کند خواهد کرد یا آن را به انحراف میکشاند. در نهایت همه چیز به اجرا بستگی خواهد داشت.
علاوه بر این، دولتهای عربی پیش از این از تغییراتی که نتانیاهو در این سند اعمال کرده، ناامید شدهاند، تغییراتی که به گفته آنها میتواند به عنوان متغیری «مسمومکننده» عمل کند. آنها نگرانند زیرا این طرح به طور مشخص راهی برای ایجاد یک دولت فلسطینی ارائه نمیدهد. با این حال، این طرح برای حماس نیز فرصتساز است و میتواند محرکی جدی برای این گروه قلمداد شود. با این حال برای اینکه هرکدام از بخشهای مختلف این طرح عملی شود، نیاز به مذاکرات بیشتری در جزئیات است.