طرح ۲۱ مادهای دونالد ترامپ برای آتشبس میان حماس و اسرائیل، در ظاهر بهعنوان ابتکاری برای پایان دادن به جنگ و بازسازی غزه معرفی شده است، اما در لایههای پنهان خود، بیشتر به یک پروژه «خلع سلاح و تسلیم سیاسی» شباهت دارد تا توافق صلحی واقعی. در نگاه نخست، واژههایی مانند بازسازی، دولت موقت فلسطینی و کمکهای انسانی جذاب و انسانی به نظر میرسند، اما وقتی ساختار طرح را بررسی کنیم، درمییابیم که هدف اصلی آن چیزی جز تغییر ماهیت غزه از «منطقه مقاومت» به «منطقه بیدفاع و وابسته» نیست.
بندهای کلیدی این طرح ـ از الزام به خلع کامل سلاح گروههای مقاومت تا تشکیل نیروی بینالمللی موسوم به «تثبیت صلح» ـ همگی در راستای تثبیت امنیت اسرائیل طراحی شدهاند، نه امنیت مردم غزه. تجربههای مشابه در عراق، افغانستان و لبنان نشان دادهاند که چنین نیروهایی در عمل ابزاری برای نظارت و کنترل از سوی غرب هستند و هرگز بیطرفی واقعی ندارند. در واقع، این طرح غزه را از کنترل مستقیم نظامی اسرائیل خارج نمیکند، بلکه آن را به شکلی نرم و سازمانیافتهتر تحت کنترل قدرتهای همپیمان تلآویو قرار میدهد.
در بندهای مربوط به تشکیل «دولت موقت تکنوکراتها» نیز نشانهای از احترام به اراده مردم غزه وجود ندارد. حذف گروههای منتخب فلسطینی، حتی اگر با شعار اداره حرفهای همراه باشد، در عمل به معنای انحلال ساختار سیاسی بومی و جایگزینی آن با چهرههایی وابسته به واشنگتن و تلآویو است.
جنبش مقاومت اسلامی پس از بررسی این طرح اعلام کرد که با کلیات آن موافق است، اما برخی بندها، بهویژه خلع سلاح مقاومت، غیرقابل پذیرش است. حماس تأکید کرده که آتشبس واقعی تنها وقتی برقرار میشود که:
۱. نیروهای اسرائیلی از غزه خارج شوند؛
۲. محاصره پایان یابد؛
۳. اداره غزه به نهادی فلسطینی با اجماع داخلی واگذار شود؛
۴. حقوق ملت فلسطین و آزادی گروگانها رعایت شود.
بیانیه حماس نشان میدهد که آنها آماده گفتوگو هستند، اما تنها در صورتی که مذاکرات بر پایه عدالت، کرامت و حق دفاع مشروع شکل گیرد. این پاسخ، تلاش حماس برای حفظ خطوط قرمز ملی و جلوگیری از تسلیم کامل غزه است.
در مجموع میتوان گفت این طرح با شعار «آتشبس» میکوشد تا نتیجهای را رقم بزند که اسرائیل با جنگ نتوانست به آن دست یابد: نابودی مقاومت بدون شلیک یک گلوله دیگر. صلحی که در آن یکطرف همه چیز را از دست میدهد و طرف دیگر همه تضمینها را بهدست میآورد، نامش «تسلیم» است، نه صلح.غزه امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند صلح است؛ اما صلحی عادلانه، متوازن و بر پایه کرامت انسانی، نه صلحی که در لباس آتشبس، اشغال را جاودانه میکند.