به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، شیوع و بروز بیماریهای قلبیعروقی در ایران در حال افزایش است و ترکیب این روند با رشد جمعیت سالمند، طی ۱۵ سال آینده احتمال دو برابر شدن بیماران قلبی را به دنبال دارد. پژوهشهای طولانیمدت پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان میدهد که پنج ریسک فاکتور اصلی—افزایش چربی خون، فشار خون بالا، قند خون بالا، مصرف دخانیات و سابقه خانوادگی بیماری قلبی زودرس—نه تنها کنترل نشدهاند، بلکه روندی صعودی دارند. دکتر سعید صادقیان، رئیس پژوهشکده بیماری های قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران ، تأکید میکند که پیشگیری ملی، کنترل عوامل خطر و حساسیت مردم نسبت به سبک زندگی سالم، تنها راه کاهش بار اقتصادی و انسانی این بحران است، زیرا تکیه صرف بر درمانهای پرهزینه و پیشرفته، حتی با وجود توانمندی متخصصان قلب، پاسخگوی حجم بیماران در آینده نخواهد بود.
در ادامه گفت و گوی دکتر سعید صادقیان رئیس پژوهشکده بیماری های قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران با خبرنگار اجتماعی را می توانید بخوانید.
خبرنگار: در پنج سال اخیر چه تغییراتی در آمار بیماریهای قلبی مشاهده شده است؟ آیا میزان شیوع این بیماریها افزایش یافته یا خیر؟ و اگر افزایش داشته، دلایل آن چیست؟
دکتر سعید صادقیان، رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا توضیح داد: «بیماریهای قلبیعروقی در حال حاضر مهمترین عامل مرگومیر در جهان به شمار میروند. بر اساس آمارهای بینالمللی، این بیماریها علت نزدیک به ۵۰ درصد مرگها در بسیاری از کشورها هستند. در ایران نیز دادههای رسمی نشان میدهد که حدود ۴۸ درصد از مرگومیرها ناشی از بیماریهای قلبیعروقی است. نکته مهم اما در اینجاست که بخش قابلتوجهی از این مرگها در سنین پایین رخ میدهد؛ بهگونهای که حدود یکسوم آنها مربوط به سنینی است که ما در علم پزشکی از آن به عنوان مرگ زودرس یاد میکنیم، یعنی مرگ قبل از ۶۰ سالگی. این نوع مرگها بهطور بالقوه قابل پیشگیری هستند. تجربه برخی کشورها ثابت کرده است که با اجرای برنامههای ملی پیشگیرانه میتوان تا ۸۰ درصد از مرگهای زودرس ناشی از بیماریهای قلبیعروقی را کاهش داد.
رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه تاکید داشت: "علل بروز بیماریهای قلبیعروقی به چند عامل اصلی برمیگردد که در پزشکی تحت عنوان ریسک فاکتور یا عوامل خطرساز شناخته میشوند. این عوامل بسته به سن و جنس ممکن است تفاوتهایی داشته باشند، اما پنج عامل اصلی تقریباً در همه جا مشترکاند:
۱. افزایش چربی خون بهویژه کلسترول LDL بالا،
۲. فشار خون بالا،
۳. مصرف دخانیات،
۴. قند خون بالا،
۵. سابقه خانوادگی ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی زودرس.
البته عوامل دیگری همچون استرسهای مزمن، اضطراب، کمتحرکی و سبک زندگی ناسالم نیز میتوانند نقش داشته باشند، اما در دسته عوامل ثانویه قرار میگیرند."
دکتر سعید صادقیان، رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه در بررسی تحولات چند سال اخیر، ما با دو روند نگرانکننده مواجهیم گفت: " نخست آنکه ساختار جمعیتی کشور در حال ورود به دورهای است که بهطور طبیعی شیوع بیماریهای قلبیعروقی در آن افزایش مییابد. موج جمعیتی حاصل از افزایش چشمگیر تولدها در دهه پس از انقلاب، اکنون به سنی رسیده است که بیماریهای قلبیعروقی در آن شایعترند؛ یعنی بالای ۴۵ سال. در ده تا پانزده سال آینده این گروه سنی به حدود ۵۵ تا ۶۰ سالگی میرسد که اوج بروز بیماریهای قلبیعروقی است."
وی در ادامه گفت: "عامل دوم به نتایج مطالعات پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق برمیگردد. ما در قالب یک طرح طولانیمدت در شهر تهران، طی حدود هشت سال گذشته، روند عوامل خطر را مورد پایش قرار دادهایم. یافتههای ما نشان میدهد که نهتنها این پنج ریسک فاکتور اصلی کنترل نشدهاند، بلکه متأسفانه روندی افزایشی نیز داشتهاند.
بنابراین ما با دو تهدید همزمان روبهرو هستیم. از یک سو افزایش شیوع عوامل خطر، و از سوی دیگر حرکت ساختار جمعیتی کشور به سمت سنینی که بروز بیماری در آن بیشتر است. این ترکیب بهطور قطع موجب افزایش شمار بیماران قلبیعروقی در سالهای پیش رو خواهد شد. پیشبینی ما این است که اگر اقدامی جدی و در سطح ملی برای کنترل این ریسک فاکتورها صورت نگیرد، در پانزده سال آینده شاهد رشد چشمگیر بروز بیماریهای قلبیعروقی در کشور خواهیم بود. متأسفانه تاکنون چنین عزم و برنامهریزی فراگیری مشاهده نشده است."
دکتر سعید صادقیان در ادامه گفت: «در حوزه درمان بیماریهای قلبیعروقی، طی سالهای اخیر پیشرفتهای قابلتوجهی در کشور رخ داده است. بهطور مشخص در زمینه درمان سکتههای قلبی، رویکرد درمانی ما تغییر چشمگیری داشته است. در گذشته درمان سکتههای قلبی بیشتر بر پایه دارو استوار بود، اما اکنون روش آنژیوپلاستی جایگزین شده است. خوشبختانه در اغلب استانهای کشور، بیمارستانهایی بهصورت شبانهروزی آماده هستند که در هر ساعت از شبانهروز بیماران دچار سکته قلبی را پذیرش کرده و بلافاصله تحت آنژیوگرافی و سپس آنژیوپلاستی قرار دهند. این اقدام که در اصطلاح پزشکی به آن "فنگذاری" یا باز کردن رگ بسته قلب گفته میشود، یکی از درمانهای نجاتبخش و حیاتی است. از این نظر میتوان گفت که فاصله ما با کشورهای پیشرفته بسیار اندک شده و خدمات درمانی ارائهشده در این حوزه در سطحی قابلافتخار قرار دارد.
خبرنگار: پیشبینیهای علمی نشان میدهد که در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده تعداد بیماران قلبیعروقی در کشور احتمالاً دو برابر خواهد شد. این بدان معناست که خدمات درمانی باید پاسخگو باشد، باید حجم عظیمی از سرمایهگذاریها برای گسترش تختهای بیمارستانی، تجهیزات تخصصی و خدمات پیشرفته درمانی صورت گیرد انجام شده است آنهم در شرایطی که تحریم های بین المللی برگشته است و مکانیز ماشه فعال شده است؟
دکتر سعید صادقیان پاسخ داد: " رویکرد اصلی و فوری ما باید بر پیشگیری و کنترل عوامل خطر متمرکز باشد تا از رشد شتابان شیوع بیماریها جلوگیری کنیم. از سوی دیگر، شرایط سیاسی و اقتصادی کشور نیز بر این روند بیتأثیر نیست. بازگشت تحریمهای بینالمللی و فعال شدن مکانیسم ماشه این نگرانی را ایجاد کرده است که در آینده با مشکلاتی در تأمین تجهیزات پیشرفته پزشکی و داروهای حیاتی روبهرو شویم. هرچند تاکنون خوشبختانه در حوزه تجهیزات تخصصی قلب و عروق—از جمله دستگاههای ضربانساز قلب یا همان باتری قلب (Pacemaker)، دیوایسهای پیشرفته مانند ICD و CRT، و همچنین استنتها یا فنرهای قلبی—کمبودی مشاهده نشده است، اما واقعیت این است که این تجهیزات سرمایهبر و بسیار پرهزینه هستند. آینده در این زمینه چندان قابلپیشبینی نیست و احتمال بروز اختلال در واردات یا تولید داخلی وجود دارد. از همین رو بار دیگر تأکید میکنم که باید تمرکز اصلی بر پیشگیری و کاهش عوامل خطر باشد."
خبرنگار: در کنار اقدامات درمانی، پژوهش نیز نقش مهمی در سیاستگذاری و برنامهریزی دارد. پژوهشکده قلب ایران در یک دهه گذشته چه دستاوردهای مهمی در حوزه پایش وضعیت سلامت قلبی جامعه داشته است؟
دکتر سعید صادقیان در پاسخ به این سوال گفت : "ما طرحهای متعددی را برای بررسی شیوع عوامل خطر در گروههای سنی مختلف، ارزیابی وضعیت کنترل این عوامل و همچنین ارائه راهکارهای علمی به مسئولان برای برنامهریزی ملی اجرا کردهایم. افزون بر آن، پژوهشکده رسالت آموزشی نیز بر عهده دارد؛ ما به مردم توصیه میکنیم که نسبت به عوامل خطرساز بیماریهای قلبی حساس باشند و آنها را جدی بگیرند.
یکی از نکات کلیدی در این زمینه داروهایی است که در ده تا پانزده سال اخیر برای کنترل چربی خون وارد بازار شدهاند. این داروها اثربخشی بسیار بالایی دارند و عوارض جانبیشان اندک یا حتی ناچیز است. به همین دلیل، افراد بهویژه پس از ۴۵ تا ۵۰ سالگی باید نسبت به سطح LDL یا همان کلسترول بد خون خود حساس باشند و در صورت بالا بودن آن، تحت درمان دارویی قرار گیرند."
دکتر صادقیان با تاکید بر اینکه کنترل فشار خون نیز حیاتی است افزود: " مردم باید تلاش کنند فشار خون خود را در محدوده مطلوب نگه دارند. از طرفی، مصرف سیگار یکی از اصلیترین عوامل سکته قلبی در سنین جوانی است و باید بهطور جدی از آن پرهیز شود. همچنین نباید از نقش تریاک و متادون در تسریع ابتلا به بیماریهای قلبی غافل شد. متأسفانه ایران یکی از کشورهایی است که مصرف این مواد در آن بالا است و این مسئله هم در بروز بیماریهای قلبی و هم در مرگهای ناگهانی اثر مستقیم دارد.به بیان دیگر، هم دستگاههای سیاستگذار و هم مردم باید به این درک برسند که پیشگیری، ارزانترین و اثربخشترین راه مقابله با بحران بیماریهای قلبیعروقی است. اگر امروز اقدام نکنیم، در آینده با موجی از بیماران و هزینههای غیرقابلتحمل مواجه خواهیم شد.»
وی در ادامه توضیح داد: «خانوادهها نقش مهمی در پیشگیری و کنترل بیماریهای قلبیعروقی دارند. بهویژه خانوادههایی که سابقه سکته قلبی یا سکته مغزی در سنین پایینتر از ۶۰ سال در میان اعضای آنها وجود دارد. فرزندان و سایر افراد این خانوادهها باید با دقت و حساسیت بیشتری به کنترل عوامل خطر توجه کنند. هر چه سن بروز این حوادث در یک خانواده پایینتر باشد، احتمال ابتلای دیگر اعضا به بیماریهای مشابه با درصد بالاتری همراه خواهد بود. بنابراین ضروری است که چنین افرادی بهطور منظم فشار خون، چربی خون و قند خون خود را کنترل کنند و اگر سیگار مصرف میکنند، بهطور جدی آن را کنار بگذارند."
خبرنگار: وقتی فردی در خانوادهای دچار سکته قلبی یا مغزی میشود، واکنش رایج در میان اطرافیان و اقوام این است که علت را در فشارهای اقتصادی، مشکلات معیشتی، تورم، بیکاری یا استرسهای روانی جستوجو میکنند. پرسشی که اینجا مطرح میشود آن است که آیا مشکلات اقتصادی و اجتماعی واقعاً میتوانند زمینهساز بیماریهای قلبیعروقی و مرگهای زودرس باشند یا خیر؟
رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران چنین پاسخ داد: "واقعیت این است که اگر بخواهیم از تأثیر مستقیم این مشکلات سخن بگوییم، شاید پاسخ قطعی چندان آسان نباشد. اما از نظر غیرمستقیم، شواهد علمی نشان میدهد که استرسهای ناشی از فشارهای اجتماعی و اقتصادی به شدت بر سلامت قلبیعروقی اثر میگذارند. در پژوهشی که در پژوهشکده قلب انجام دادیم، مشخص شد حدود ۳۵ درصد افراد بالای ۱۵ سال درجاتی از اضطراب (Anxiety) را تجربه میکنند و نزدیک به ۳۸ درصد نیز دچار افسردگی هستند. نکته تأسفبرانگیز آن است که هرچه سن پایینتر میرود و به گروههای سنی نوجوان نزدیک میشویم، این آمار افزایش مییابد."
در ادامه گفت: "وجود اضطراب و افسردگی باعث میشود افراد توجه کمتری به مراقبتهای سلامت خود داشته باشند، کمتر به معاینات پزشکی اهمیت دهند و در بسیاری موارد به سمت رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار گرایش پیدا کنند. به همین دلیل میتوان گفت که اثر غیرمستقیم این مشکلات بر شیوع بیماریهای قلبیعروقی کاملاً ملموس و جدی است. حتی برخی شواهد از تأثیر مستقیم این عوامل نیز حکایت دارند. بهعنوان نمونه، در مطالعاتی که بر روی جوانانی که دچار سکته قلبی شدهاند انجام دادیم—مطالعاتی که بیش از ۱۵ سال است ادامه دارد—به این نتیجه رسیدیم که سیگار مهمترین عامل خطر در بروز سکته قلبی در این گروه سنی است. بنابراین لازم است بهطور ویژه بر پرهیز از مصرف سیگار در جوانان تأکید شود، چراکه یکی از شاخصترین ریسک فاکتورهای ابتلا در سنین پایین به شمار میآید."
این متخصص قلب تاکید داشت : "مسئله دیگر آن است که اگر در یک خانواده سابقه سکته قلبی یا مغزی وجود داشته باشد، دیگر اعضا باید نسبت به کنترل عوامل خطر توجهی دوچندان داشته باشند. چنین افرادی در معرض خطر بالاتری هستند و نباید خود را در شرایط برابر با جمعیت عمومی بدانند.درباره این پرسش که آیا سن بروز بیماریهای قلبیعروقی در ایران نسبت به گذشته کاهش یافته است یا خیر، باید با احتیاط سخن گفت. مقایسه مستقیم ایران با کشورهایی مانند سوئیس یا آلمان چندان منطقی نیست، چرا که ساختار جمعیتی آنها با ما متفاوت است. اگر بخواهیم مقایسهای واقعیتر داشته باشیم، شاید کشوری مانند ترکیه مناسبتر باشد. بر اساس دادههای موجود، میانگین سن بروز بیماریهای قلبیعروقی در ایران دو تا سه سال کمتر از ترکیه است. بنابراین نمیتوان بهطور دقیق گفت که سن بروز بیماریها در ایران کاهش یافته، اما میتوان با قطعیت گفت که شیوع بیماری در حال افزایش است و این نکتهای است که باید جدی گرفته شود.
دکتر سعید صادقیان با بیان اینکه شیوع بیماریهای قلبیعروقی بهطور تصاعدی با افزایش سن بالا میرود ادامه داد:" بهعنوان مثال، اگر در بازه سنی ۴۵ تا ۵۰ سالگی میزان شیوع در حد چند درصد باشد، در بازه ۵۵ تا ۶۵ سالگی این رقم تقریباً چهار برابر میشود. در ادامه، همین روند صعودی ادامه پیدا میکند و در سن ۷۵ سالگی به حدود ۲۵ درصد میرسد. بنابراین عامل سن بهعنوان یکی از تعیینکنندهترین متغیرها در بروز بیماری باید مورد توجه قرار گیرد.در کنار نقش سن، تفاوت میان زنان و مردان نیز قابل توجه است. در همه کشورهای دنیا، الگوی بروز بیماریهای قلبیعروقی میان زنان و مردان متفاوت است. در ایران نیز همین تفاوت وجود دارد، با این توضیح که زنان معمولاً تا پیش از دوران یائسگی (منوپوز) در معرض خطر کمتری نسبت به مردان هستند. اما پس از گذشت حدود یک دهه از یائسگی، میزان شیوع بیماری در زنان به سطحی برابر با مردان میرسد. این نکته نشان میدهد که تغییرات هورمونی نقش محافظتی مهمی در زنان دارند، اما پس از پایان این دوره، این حفاظت کاهش یافته و خطر بروز بیماری به شکل قابل ملاحظهای افزایش مییابد.»
دکتر سعید صادقیان در ادامه گفت:«در ایران نیز، مانند سایر کشورها، توزیع بیماریهای قلبیعروقی میان زنان و مردان تفاوت محسوسی دارد. بهطور کلی، در سنین بالاتر از یائسگی، نسبت ابتلا در زنان و مردان بهتدریج به یکدیگر نزدیک میشود، اما همچنان سهم مردان اندکی بیشتر است. در شرایط فعلی، آمارها نشان میدهد که در گروههای سنی بالاتر، حدود ۴۰ درصد مبتلایان را زنان و ۶۰ درصد را مردان تشکیل میدهند. اما در سنین پایینتر و پیش از یائسگی، این تفاوت چشمگیرتر است و نسبت ابتلا به حدود ۲۵ درصد در زنان و ۷۵ درصد در مردان میرسد. این الگو در ایران نیز مشابه سایر کشورها دیده میشود، هرچند تفاوتهای جمعیتی و سبک زندگی میتواند شدت آن را تغییر دهد."
خبرنگار: یکی از مباحث نوینی که در سطح جهانی مطرح شده، موضوع پیوند قلب حیوانات به انسان است. برخی کشورها تلاشهایی را در این زمینه آغاز کردهاند و معتقدند که این روش میتواند بخشی از بحران کمبود قلبهای اهدایی را حل کند. در ایران این تحقیقات آغاز شده است و اساسا می تواند نقش موثر و مفیدی در کاهش آمار مرگ ناشی از بیماری قلبی داشته باشد؟
دکتر صادقیان گفت: "واقعیت این است که پیوند قلب، چه از انسان و چه از حیوان، به لحاظ فنی عملیاتی بسیار پیچیده و به لحاظ اقتصادی فوقالعاده پرهزینه است. در ایران نیز آمار سالانه پیوند قلب بسیار محدود است و تعداد آن بهطور متوسط کمتر از ۱۰۰ عمل در سال است. این آمار در مقایسه با حجم بیماران نیازمند، بسیار ناچیز است و بنابراین نمیتوان آن را راهحلی جدی برای بحران بیماریهای قلبی دانست. بیماریهای قلبیعروقی در اغلب موارد پیامد طولانیمدت سکتههای قلبی یا فشار خون مزمن هستند و منجر به نارسایی قلب میشوند. تعداد بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بسیار زیاد است، در حالی که منابع اهدای قلب همواره محدود بوده و در نمونه انسانی حتی از این هم کمتر است. به همین دلیل، راهبرد اصلی همچنان باید پیشگیری باشد، نه اتکا به درمانهای پرهزینهای مانند پیوند یا قلب مصنوعی. کشورهایی نظیر فنلاند نشان دادهاند که با اتخاذ برنامههای ملی و فراگیر پیشگیرانه میتوانند تا ۸۰ درصد مرگهای زودرس ناشی از بیماریهای قلبی را کاهش دهند. این دستاوردها به ما نشان میدهد که اگر سرمایهگذاری در حوزه پیشگیری بهصورت جدی دنبال شود، میتوان به کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی مرگومیر در سنین پایین دست یافت. در حالی که تکیه بر درمانهای پیچیده نه تنها از نظر اقتصادی برای کشورهایی مانند ایران غیرقابلتحمل است، بلکه به دلیل گستردگی بیماران، پاسخگوی نیازها نیز نخواهد بود."
خبرنگار : مسئله دیگری که در ایران مطرح است، نقش شرایط محیطی و اقلیمی در افزایش بیماریهای قلبیعروقی است. طی سالهای اخیر، تغییرات اقلیمی، خشکسالی، افزایش گردوغبار و آلودگی هوا به معضلات جدی در کشور بدل شدهاند. آیا این عوامل موجب افزایش بیماریهای قلبی میشوند یا خیر؟
رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران اینگونه پاسخ داد:" شواهد علمی بسیار محدودی وجود دارد که بتواند بهطور مستقیم ارتباطی قطعی میان تغییرات اقلیمی یا آلودگی هوا و سکتههای قلبی یا نارسایی قلبی اثبات کند. اما به صورت غیرمستقیم، این عوامل قطعاً بر سلامت قلب تأثیرگذار هستند. برای مثال، آلودگی هوا میتواند فشار خون را افزایش دهد و بهطور کلی بستر مساعدتری برای بروز بیماریهای قلبیعروقی فراهم کند. "
وی افزود: " بحث هزینههای درمانی نیز جای نگرانی دارد. هرچند ایران در حوزه خدمات پزشکی و درمانی، بهویژه در بیمارستانهای دولتی، خدماتی نسبتاً قابلقبول ارائه میدهد و بیمهها بخشی از هزینهها را پوشش میدهند، اما افزایش شدید قیمت ارز در سال گذشته موجب شد هزینههای تجهیزات و درمانهای پیشرفته یکباره چندین برابر شود. این مسئله فشار زیادی را بر دوش بیماران، بهویژه حقوقبگیران و افرادی با درآمد ثابت، تحمیل کرده است.اگر به هزینههای کلان نظام سلامت نگاه کنیم، میبینیم که حدود ۴۰ درصد از بودجه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم صرف مقابله با بیماریهای قلبیعروقی میشود. این رقم نشاندهنده بار سنگین اقتصادی این بیماریها بر کشور است. بنابراین بار دیگر باید تأکید کنم که بهترین راهحل، سرمایهگذاری در پیشگیری است. اگر بتوانیم با برنامههای ملی و منسجم شیوع این بیماریها را کاهش دهیم، هم از فشار اقتصادی کاسته میشود و هم کیفیت زندگی مردم بهبود خواهد یافت.»
دکتر سعید صادقیان در پایان به خبرنگار رکنا گفت: «رویکرد اصلی ما باید همواره بر پیشگیری متمرکز باشد، تا از بار سنگین درمانهای پرهزینه بکاهیم و فشار اقتصادی و روانی ناشی از بیماریهای قلبیعروقی را از دوش مردم برداریم. هرچند درمانهای پیشرفته در کشور در سطح قابل قبولی ارائه میشود، اما این مسیر هزینههای بسیار بالایی دارد و در صورت تکیه صرف بر درمان، مدیریت بحران بیماریهای قلبیعروقی بسیار دشوار خواهد بود."
خبرنگار: یکی از دغدغههای مهم در حوزه سلامت قلبی، تعداد و کیفیت متخصصان قلب در کشور است در بخش پزشکان و متخصصان و جراحان قلب و مهاجرت آنها چه آماری داریم با توجه به اینکه در سالهای آینده امکان افزایش بیماری های قلبی وجود دارد این مهاجرت ها چه صدمات و هشدارهایی را در پی دارد؟
رئیس پژوهشکده بیماریهای قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران بیان داشت: "در سالهای اخیر شاهد پدیده مهاجرت متخصصان بودهایم، اما وضعیت به گونهای نبوده است که خدمات درمانی بهطور جدی با بحران مواجه شود. باید اشاره کنم که در طول ۳۵ سال فعالیت حرفهای خود در حوزه طبابت قلب، در حدود ۲۵ سال اولیه، هیچ پدیده قابلتوجهی از مهاجرت متخصصان مشاهده نمیشد و کشور از این منظر وضعیت مناسبی داشت. اما در دهه گذشته، مهاجرت برخی از نخبگان و متخصصان برجسته با مهارتهای بالا آغاز شد و باعث شد بخش قابل توجهی از نیروهای توانمند کشور از دست بروند.با این حال، خوشبختانه همچنان تعداد زیادی متخصصان قلب با توانمندی بالا در کشور حضور دارند و قادر به انجام پیچیدهترین اقدامات درمانی قلبی هستند. در نتیجه، هرچند متحمل خسارت ناشی از مهاجرت شدهایم، اما دچار کمبود بحرانی یا شرایط غیرعادی نشدهایم و ارائه خدمات در بیمارستانهای کشور همچنان با کیفیت قابل قبول ادامه دارد. نمونه بارز آن، درمان سکتههای قلبی در کمتر از ۲۴ ساعت است؛ در اکثر استانها، متخصصان قلب حضور دارند و بیماران با مراجعه سریع میتوانند تحت آنژیوپلاستی قرار گیرند و از این نظر مشکلی وجود ندارد. با نگاه به آینده، امیدواریم شرایطی فراهم شود که همه متخصصان در کشور باقی بمانند و انگیزهای برای مهاجرت نداشته باشند. به این ترتیب، جامعه از خدمات ارزشمند این متخصصان محروم نمیشود و امکان ادامه ارائه درمانهای پیشرفته در سطح قابل قبول حفظ خواهد شد. حفظ نیروی انسانی متخصص و جلوگیری از مهاجرت نخبگان، همواره یکی از ارکان مهم تضمین سلامت قلبی-عروقی در کشور خواهد بود.»