طرح حمله برق‌آسای اسرائیل به ایران چگونه شکست خورد؟ | این تاکتیکِ معروفِ این گونه عمل می کند

همشهری آنلاین یکشنبه 13 مهر 1404 - 08:54
در سحرگاه ۲۳ خرداد، اسرائیل با اجرای حمله‌ای هماهنگ و غافلگیرکننده به مراکز فرماندهی و زیرساخت‌های نظامی ایران، تلاش کرد با الگوبرداری از تاکتیک «جنگ برق‌آسا» آلمان نازی، ساختار دفاعی جمهوری اسلامی را در هم بشکند. اما در کمتر از ۴۸ ساعت، تحولات میدانی حقیقت دیگری را به مهاجم نشان داد.

به گزارش همشهری‌آنلاین، آنچه قرار بود تکرارِ موفقِ تاکتیکِ معروفِ «جنگ برق‌آسا» (Blitzkrieg) هیتلر باشد یعنی ضربه‌ای سریع، متمرکز و فلج‌کننده به سرِ فرماندهی و شبکه‌های ارتباطی دشمن در سحرگاه ۲۳ خرداد علیه ایران آغاز شد، اما پایانِ این سناریو دقیقاً برخلاف انتظار طراحان آن رقم خورد؛ نه تسلیم فوری، بلکه شکست راهبردی مهاجم و پیروزی راهبردی ایران.

تاکتیکِ معروفِ «جنگ برق‌آسا» (Blitzkrieg) چگونه عمل می‌کند

تاکتیکِ برق‌آسا که در سال‌های آغاز جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی در لهستان و سپس فرانسه اجرا شد بر سه عنصر استوار بود؛ اطلاعات دقیق از محل استقرار فرماندهی و پایگاه‌ها، بمباران و حمله متمرکز به خطوط ارتباطی و مراکز تصمیم‌گیری، و نفوذ سریع یگان‌های زرهی برای بهره‌گیری از شوک ایجادشده.
نظریه‌پردازان نظامی مانند بی.اچ. لیدل هارت و جان کیگان این روش را مبتنی بر سرعتِ عمل، هماهنگی بین شاخه‌ها و فلجِ سیستم تصمیم‌گیری دشمن توصیف کرده‌اند و همین الگو بود که طراحان حمله به ایران بر آن اصرار داشتند.

اجرای طرح علیه ایران شوک اولیه و تصورِ فروپاشی

اسرائیل با هدف‌گیری سرفرماندهی، بمباران ایستگاه‌های ارتباطی و عملیات تروریستی علیه فرماندهان ارشد، قصد داشت زنجیره‌ی فرماندهی ایران را از کار بیندازد و شوک استراتژیک وارد کند.
در ساعات نخست، پدافند ایران در مقابل هجوم وسیع جنگ الکترونیک و موجی از حملات هماهنگ قرار گرفت و حملات ستون پنجم و موج گسترده ریزپرنده‌ها و خرابکاری‌های داخلی، فضای محاسبات را برای دفاع دشوار کرد. به‌نظر می‌رسید معادله همان سناریوی تاریخی است؛ با قطعِ ارتباط و حذفِ رهبران، امکان دفاع متمرکز سلب می‌شود.

نقطهٔ عطف؛ انعطاف ساختاری و جایگزینی فوری فرماندهان

اما محاسبهٔ مهاجم نادیده گرفت یکی از درس‌های بُنیادیِ تاریخ: ضربه زدن به سردمداران در صورتی شکست می‌خورد که طرف مقابل توانِ جایگزینیِ سریع و حفظ سازوکار تصمیم‌گیری را داشته باشد.
ایران بلافاصله با اجرای طرح‌های از پیش طراحی‌شده، نصبِ فرماندهان جدید و فعال‌سازی کانال‌های از پیش تفکیک‌شده جهت تبادل فرمان و کنترل، شوک اولیه را خنثی کرد.
اقدام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در انتصاب سریع فرماندهان جدید نشان داد ساختار نظامی کشور از عمق استراتژیک و انعطافی برخوردار است که آن را از فروپاشیِ سریع مصون نگه می‌دارد.

از تاکتیک به تاکتیکِ نامتقارن؛ تبدیل نبرد به فرسایشِ هزینه‌بر برای مهاجم

ایران با ترکِ میدانِ نبردِ مبتنی بر رویارویی مستقیم و اتخاذ استراتژی نامتقارن استفاده از پهپادهای ارزان‌قیمت، حملات پراکنده و شلیک‌های هدفمند موشکی نبرد را به سمت فرسایشی کشاند که هزینه‌های پدافندی و لجستیکی عظیمی بر حامیان مهاجم تحمیل کرد.
هر رهگیری برای شبکهٔ پشتیبانی مهاجم، میلیاردها تومان هزینه داشت و این فشار اقتصادی-نظامی به‌سرعت ظرفیت حمایت خارجی را تضعیف کرد. در نتیجه، آنچه باید ظرف چند روز رقم می‌خورد، به نبردی بلندمدتِ سودآور برای مدافع تبدیل شد.

افولِ «افسانه» گنبد آهنین و بازپس‌گیری ابتکار عمل

گزارش‌ها حاکی از آن است که موشک‌ها و پهپادهای ایران توانستند به اهداف کلیدی نفوذ کنند و تاثیرگذاری پدافند چندلایه مهاجم و پشتیبانانش را کاهش دهند؛ رخدادی که به تحلیلگران نشان داد ادعاهای قطعی دربارهٔ کارایی مطلق سامانه‌های دفاعی مهاجم نیاز به بازنگری دارند.
در میدانِ عمل، ایران ابتکار عمل را بازپس گرفت و حملات تلافی‌جویانه‌اش نشان داد توانِ عملیاتی‌اش در شرایط پیچیده حفظ شده است.

اتحاد ملی ملت ایران راز شکست دشمن در میدان

اتحاد ملی ایرانیان، خنثی‌سازی تلاش‌ها برای تحریک بحران داخلی و مقاومت مردمی باعث شد ستون پنجم و عملیات‌های خرابکارانه داخلی نتوانند به نقشهٔ بزرگ مهاجم تحقق بخشند.

هم‌زمان، هزینه‌های سنگین حمایت خارجی و فشارهای لجستیکی-مالی، به بازنگری شرکای خارجی مهاجم انجامید و مانع از استمرار موثرِ حمایت جامع از اسرائیل شد.
به این ترتیب، نه تنها اهداف نظامی اولیه محقق نشد، بلکه موقعیت سیاسی و عملیاتی مهاجم تضعیف شد.

شکست طرح حمله برق‌آسا اسرائیل در میدان نبرد با ایران

آنچه قرار بود با الگوبرداری از تجربهٔ تاریخیِ آلمان نازی، سریع و قاطع به نتیجه برسد، به دلیل دو عامل بنیادی ناکام ماند: اول، عمق ساختاری و انعطاف نظامی دفاع که امکان جایگزینی و حفظ فرماندهی را فراهم آورد؛ دوم، انتخابِ مدافع برای انتقال نبرد به عرصهٔ نامتقارن و فرسایشی که هزینه‌های پشتیبانی را برای مهاجمان و حامیان خارجی به‌سرعت بالا برد.

در پایان، نه ایران شکست خورد و نه طرح «حمله برق‌آسا» به نتیجه رسید؛ بلکه این تاکتیک دست‌کم در این نبرد به شکست راهبردی انجامید و جمهوری اسلامی پیروز میدان شد.

این تقابل سیاسی-نظامی پیامی روشن برای بازیگران منطقه و فرامنطقه‌ای دارد و آن، بازتولید تاکتیک‌های تاریخی بدون توجه به عمق ساختاری، تاب‌آوری و قابلیت‌های نامتقارنِ مدافع، می‌تواند نه‌تنها به شکستِ نظامی منجر شود، بلکه مهاجم و حامیانش را در معرض هزینه‌ها و تلفات راهبردی قرار دهد.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.