به گزارش همشهری آنلاین، نگاهی به نمودار بلندمدت شاخص دلار آمریکا (DXY) روایتی گویا از تغییر روند قدرتمند این شاخص ارائه میدهد. شاخصی که در ابتدای سال جاری میلادی در قله تاریخی خود در محدوده ۱۱۰ واحدبود، اکنون در محدوده ۹۷.۷ واحدی قرار دارد. این به معنای افت بیش از ۱۲درصدی از اوج خود است.
این روند نزولی بلندمدت، که در هفته گذشته نیز با کاهش ۰.۵ درصدی تداوم یافت، حالا با شتابی جدید، چشماندازهای آینده را تحت تأثیر قرار داده است.
به نظر میرسد دلار آمریکا در یک گذار تاریخی تحت تأثیر مستقیم سیاستهای دولت ترامپ قرار گرفته است. اگرچه این ارز هنوز جایگاه مسلط خود در نظام مالی جهانی را از دست نداده، اما روند نزولی اخیر و خروج سرمایه نشاندهنده آسیبی است که به اعتماد بینالمللی وارد شده است.
مسیر آینده دلار به شدت به تداوم یا تعدیل این سیاستها، واکنش فدرال رزرو به فشارهای سیاسی و همچنین پاسخ بلندمدت بازیگران جهانی به این شرایط بستگی دارد. در کوتاهمدت، سناریوی محتمل، تداوم فشار نزولی بر شاخص دلار است، مگر آنکه یک بحران جهانی غیرمنتظره، بار دیگر تقاضا برای پناهگرفتن در دلار را به طور موقت افزایش دهد.
شاخص دلار آمریکا (DXY) که اخیراً به محدوده ۹۷.۷ واحد سقوط کرده، تنها تحت تأثیر نگرانیهای کلان اقتصادی نبوده است. بررسی دادهها نشان میدهد که سیاستهای اتخاذ شده توسط دولت دوم دونالد ترامپ، نقش تعیینکنندهای در شتاب بخشیدن به این روند نزولی داشته است. این سیاستها را میتوان در چند محور اصلی دستهبندی کرد
سیاستهای تجاری تهاجمی و جنگ تعرفهای
اعمال تعرفههای سنگین بر شرکای تجاری، از اتحادیه اروپا تا چین، نه تنها روابط اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده، بلکه ابهام و بیثباتی را به مهمترین ویژگی بازارها تبدیل کرده است.
این عدم قطعیت، اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی به ثبات اقتصاد آمریکا را کاهش داده و آنان را به کاهش ذخایر خود به داراییهای دلاری سوق داده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که این سیاستها به طور مستقیم باعث شده سرمایهگذاران جهانی نسبت به نگهداری دلار تجدیدنظر کنند.
فشار بر فدرال رزرو و تهدید استقلال سیاست پولی
ترامپ به طور علنی و مکرر از جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، به دلیل حرکت بسیار کند در کاهش نرخ بهره انتقاد کرده است. حتی گزارشها از اولین بازدید یک رئیس جمهور از مقر فدرال رزرو در نزدیک به دو دهه اخیر و افزایش فشار برای کاهش نرخ بهره حکایت دارد.
این اقدامات، شکاف عمیق بین کاخ سفید و بانک مرکزی را آشکار کرده و سوالات جدی درباره آینده استقلال سیاست پولی آمریکا ایجاد کرده است. بازارها از این که سیاست پولی ممکن است به ابزاری برای اهداف سیاسی تبدیل شود، هراسان هستند.
افزایش کسری بودجه و بدهی عمومی
تصویب لوایح مالیاتی پرهزینه مانند"قانون یک لایحه بزرگ و زیبا که پیشبینی میشود تریلیونها دلار به کسری بودجه آمریکا اضافه کند، نگرانیها در مورد پایداری بدهی دولت آمریکا را تشدید کرده است. زمانی که افزایش بدهی دولتی با کاهش تمایل جهانی به خرید اوراق خزانه همراه شود، اعتبار دلار به عنوان یک دارایی امن در بلندمدت خدشهدار میشود.
تمایل استراتژیک به دلار ضعیفتر
بر خلاف سنت دیرینه دلار قوی که از زمان رابرت روبین در پیش گرفته شده بود، گزارشها حاکی از آن است که ترامپ و معاونش "جی.دی. ونس" شخصاً به دنبال دلار ضعیفتر هستند زیرا معتقدند قدرت بیش از حد دلار یک مانع اقتصادی برای صادرات و تولید داخلی محسوب میشود. حتی طرحهایی غیرمتعارف مانند توافق مارالاگو توسط مشاوران اقتصادی برای تضعیف عمدی دلار مطرح شده است.
آزمونی سخت برای هژمونی دلار
این مجموعه سیاستها، چشمانداز میانمدت دلار را با چالشهای ساختاری مواجه کرده است
بسیاری از بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران نهادی به طور فزایندهای در حال کاهش وابستگی به دلار در ذخایر خود هستند و به سمت داراییهایی مانند طلا و اوراق قرضه اروپایی حرکت میکنند. سهم دلار از ذخایر ارزی جهانی در حال حاضر به زیر ۵۸ درصد رسیده که کاهش محسوسی را نسبت به دهه گذشته نشان میدهد.
در سایه ضعف دلار، ارزهایی مانند یورو موقعیت خود را تقویت کردهاند. حجم انتشار اوراق قرضه به یورو توسط کشورهای بازارهای نوظهور به بالاترین سطح از سال ۲۰۱۴ رسیده است که نشاندهنده تمایل فزاینده برای تبدیل کردن دلار به سایر ارزهاست.
یکی از ویژگیهای تاریخی دلار، تقویت در زمان ناپایداریهای ژئوپلیتیک بود. با این حال، در ماههای اخیر مشاهده شده که حتی رویدادهای بحرانی نیز نتوانستهاند به طور پایدار دلار را تقویت کنند. این موضوع میتواند نشاندهنده فرسایش اعتماد به دلار در نقش سنتی آن به عنوان پناهگاه امن نهایی باشد.