سرویس جهان مشرق - در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵، دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، طرحی ۲۱بندی برای پایان دادن به جنگ غزه و مدیریت موقت این منطقه پس از جنگ ارائه کرد. این طرح که به نام "طرح صلح خاورمیانه" یا "روز پس از جنگ" شناخته میشود، با هدف برقراری آتشبس، بازسازی غزه، و ایجاد یک ساختار حکومتی موقت طراحی شده است.
طبق گزارشهای رسانهای، این طرح شامل آتشبس فوری، آزادی اسرای صهیونیست (۲۰ نفر زنده و بقایای بیش از ۲۴ نفر کشتهشده) در ۷۲ ساعت، و آزادی ۲۵۰ زندانی فلسطینی محکوم به حبس ابد و ۱۷۰۰ فلسطینی بازداشتشده توسط رژیم صهیونیستی است.
بر اساس طرح ارائه شده توسط ترامپ، غزه قرار است تحت نظارت یک کمیته فنی فلسطینی اداره شود، اما این کمیته زیر نظر یک هیئت بینالمللی به نام "هیئت صلح" (Board of Peace) فعالیت خواهد کرد. این هیئت توسط دونالد ترامپ هدایت میشود و تونی بلر، نخستوزیر سابق بریتانیا، نقش کلیدی در آن دارد، احتمالاً به عنوان رئیس یک دبیرخانه ۲۵ نفره و هیئت اجرایی ۷ نفره که اداره روزانه، امنیت، و بازسازی غزه را برای ۲ تا ۵ سال بر عهده خواهد داشت.
این ساختار موقت نهایتاً قرار است قدرت را به تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) منتقل کند. طرح با حمایت کشورهای خلیج فارس (مانند عربستان و امارات) و برخی بازیگران بینالمللی همراه شده، اما با انتقادهای شدید فلسطینیها و برخی گروههای بینالمللی مواجه است. (به عقیده بسیاری از تحلیلگران، مقاومت فلسطین چندین مفاد این طرح از جمله مفاد مربوط به نحوه اداره غزه را نخواد پذیرفت)
چرا آمریکا به سراغ تونی بلر رفته است؟
انتخاب تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا به عنوان یک چهره کلیدی در این طرح، بخشی از استراتژی آمریکا برای ایجاد یک ساختار حکومتی به ظاهر بینالمللی، اما ضد مقاومت است تااینگونه بتواند حماس را از قدرت کنار زده و غزه را در نهایت به نفع خود مصادره کند.
اما سوال این است که چرا آمریکا تونی بلر را به عنوان بازیگر و ابزار اصلی پیشبرد این طرح انتخاب کرده است؟
تونی بلر (Tony Blair)، متولد ۶ مه ۱۹۵۳ در ادینبورگ اسکاتلند، سیاستمدار بریتانیایی و رهبر حزب کارگر (۱۹۹۴-۲۰۰۷) بود. او از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ نخستوزیر بریتانیا بود و طولانیترین دوره نخستوزیری حزب کارگر را داشت. بلر به دلیل اصلاحات اقتصادی، اجتماعی (مانند افزایش بودجه خدمات عمومی) و نقشش در توافق صلح ایرلند شمالی (۱۹۹۸) شناخته میشود، اما حمایت از حمله به عراق (۲۰۰۳) او را جنجالی کرد و بسیاری در جهان عرب او را "مجرم جنگی" میدانند.
پس از نخستوزیری، نماینده ویژه گروه چهارگانه خاورمیانه (۲۰۰۷-۲۰۱۵) بود و موسسه تونی بلر را برای مشاوره جهانی تأسیس کرد. او روابط نزدیکی با رهبران خلیج فارس و حامیان رژیم صهیونیستی دارد و سالها در سرزمینهای اشغالی حضور داشته است.
لازم به ذکر است که برخی از گزارشها حاکی از آن است که وی از ابتدای سال گذشته بارها به کشورهای مختلف حوزه خلیج فارس و منطقه از جمله امارات، فلسطین اشغالی و همچنین به آمریکا سفر کرده است تا درباره شکلگیری نهادی موقت برای اداره غزه با مقامهای سیاسی منطقه و آمریکا گفتگو کند.
تجربه فعالیت در غرب آسیا و موضوع غزه
تونی بلر از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ نماینده ویژه "گروه چهارگانه" (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه، و سازمان ملل) برای صلح خاورمیانه بود. در این نقش، او روی تقویت اقتصاد فلسطین و پیشبرد راهحل دو کشوری (اسرائیل و فلسطین) کار کرد. اگرچه دستاورد و موفقیتی کسب نکرد، اما او روابط نزدیکی با رهبران کشورهای خلیج فارس، بهویژه عربستان و امارات، برقرار کرد. این روابط برای تأمین مالی بازسازی غزه (که تخمین زده میشود ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه نیاز داشته باشد) حیاتی است.
از سوی دیگر، در نگاه آمریکاییها بلر تجربه کار با سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل را دارد و به عقیده آمریکاییها میتواند بین منافع متضاد (اسرائیل، فلسطینیها، و کشورهای عربی) میانجیگری کند.
ارتباطات نزدیک با دولت آمریکا و حامیان رژیم صهیونیستی
در اوت ۲۰۲۵، بلر با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار کرد و موسسه او (Tony Blair Institute for Global Change) در تدوین این طرح نقش مشاورهای داشته است. این موسسه از لری الیسون، بنیانگذار شرکت اوراکل و یکی از حامیان مالی برجسته اسرائیل، بیش از ۳۵۰ میلیون دلار کمک مالی دریافت کرده است. این حمایت مالی نشاندهنده پیوند عمیق طرح مذکور با منافع آمریکا و اسرائیل است.
طرح بلر شامل استفاده از فناوریهای نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی (مانند سیستمهای تشخیص چهره و نظارت بر رفتار شهروندان) برای تأمین امنیت غزه و تحت تعقیب قراردادن اعضای مقاومت است. این فناوریها با حمایت شرکتهای فناوری آمریکایی و اسرائیلی، مانند اوراکل، توسعه یافتهاند و به نظر میرسد بخشی از جذابیت بلر برای دولت آمریکا، توانایی او در ادغام این فناوریها در اداره غزه برای کنترل این منطقه باشد.
جلب حمایت بینالمللی و مدیریت پروژه تضعیف مقاومت
این طرح شامل استقرار یک نیروی حافظ صلح عربی-مسلمان (با مشارکت احتمالی کشورهایی مانند مصر، اردن، و اندونزی) برای خلع سلاح حماس و آموزش یک نیروی امنیتی فلسطینی جدید است. بلر به عنوان یک دیپلمات غربی، نقش هماهنگکننده بین این نیروها، سازمان ملل، و کشورهای غربی را ایفا خواهد کرد تا دشمنان اصلی مقاومت فلسطین از تضعیف و نابودی حماس و سایر جنبشهای مقاومت، اطمنیان حاصل کنند.
همچنین حضور بلر بهعنوان یک چهره بینالمللی میتواند ابزاری گمراه کننده باشد تا به نیت اصلی کاخ سفید و صهیونیست، به طرح ترامپ برای تسلط بر غزه و خنثی کردن مقاومت، مشروعیت جهانی بدهد و از انتقادات به دخالت مستقیم آمریکا یا رژیم صهیونیستی بکاهد. در عین حال، او میتواند با کشورهای عربی که مایل به مشارکت مالی و نظامی در کنترل غزه هستند، همکاری کند، مسئلهای که منجر به کاهش هزینههای آمریکا و رژیم برای غزه خواهد شد و این مسئله برای آنها متبوع است.
انتقادات فلسطینیها به مطرح شدن نام تونی بلر
حماس و بسیاری از فلسطینیها تونی بلر را به دلیل نقشش در حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ (که صدها هزار کشته و بیثباتی منطقهای به دنبال داشت) "مجرم جنگی" میدانند. حماس اعلام کرده که هرگونه دخالت خارجی در انتخاب کمیته فنی را رد میکند و اصرار دارد که فقط تشکیلات خودگردان فلسطین حق تصمیمگیری درباره اداره غزه را دارد.
منتقدان فلسطینی این طرح را "اشغالگری پنهان" میدانند، زیرا هیئت بینالمللی (با اکثریت غیرفلسطینی) عملاً کنترل غزه را از دست فلسطینیها خارج میکند و آن را به یک "منطقه تحتالحمایه" تبدیل میکند. آنها به دلیل نزدیکی بیش از حد بلر به مواضع تلآویو، او را شخصی بیطرف نمیدانند
همچنین بسیاری از تحلیلگران خارجی نیز با اشاره به عدم موقفیت بلر در کارنامه خود در رابطه با بحرانهای فلسطین، معتقدند که علت افزایش تنشها در سرزمینهای اشغالی و جنگ فعلی غزه، ناکامیهای طرحهای وی در سالهای دوران مسئولیت او در رابطه با پرونده فلسطین است.
از این رو، به عقیده بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، مقاومت فلسطین و در راس آن، جنبش حماس، طرح ترامپ را با پیششرط و اما و اگرهایی خواهد پذیرفت که از جمله آن مربوط به شخص تونیبلر، بازیگر اصلی طرح آتش بس ترامپ است.