همشهری آنلاین: پیام آزادی معتقد است آهنگساز ایده و جهان یک کارگردان و کمپانی را تبدیل به موسیقی میکند. او از سن ۱۰ سالگی و زمانی که خانواده برایش یک کیبورد گرفت به موسیقی علاقمند شد و سپس ویولن و پیانو را آموخت و تا کنون آهنگسازی را حرفهای ادامه داده است. او به تازگی نیز سریال «محکوم» با آهنگسازی او از نمایش خانگی منتشر شده، به همین بهانه با پیام آزادی گفتوگویی درباره چگونگی استفاده از سازها در سکانسهای مختلف این مجموعه و جزئیات همکاری یک آهنگساز با باقی گروه تولید داشتیم.
• چطور با پروژه «محکوم» آشنا شدید و همکاریتان با سیامک مردانه و محمدرضا منصوری چگونه شکل گرفت؟
تقریبا قبل از اینکه استارت سریال «محکوم» بخورد سیامک با من صحبت کرد. موسیقی سریال «بازنده» را خیلی دوست داشت. چندین ملودی را اتود زدیم و در نهایت با نظر محمدرضا منصوری، تهیه کننده و مخصوصا محمدحسین مهدویان ملودی انتخاب و کار آغاز شد، البته آن مقطع من تدوین شده کار و قسمتهای سریال را نداشتم و وقتی آماده شد کم کم برایم فرستادند. در این مسیر ما تم اصلی که برای «محکوم» کار کرده بودیم را روی یکی از قسمتها گذاشتیم، اتفاقی که با فضای اثر همخوانی داشت و بعد قسمتها یکی پس از دیگری آمدند و بسته به سکانسی که داشتیم، با ملودی مورد نیاز کار را ادامه دادیم.
• پس با توجه به صحبتی که داشتید، روند ساخت موسیقی برای سریال «محکوم» به این صورت بود که از اول فیلمنامه را خواندید و با توجه به تدوین هر قسمت به موسیقی شکل دادید، درست است؟
بله، چند قسمت از فیلمنامه را مطالعه کرده و با حال و هوا آشنا شده بودم اما رد و بدل اطلاعاتی که بین من با آقای مردانه صورت گرفت سبب شد که ابتدا به ساکن چند تم را با پیانو بسازم، در ادامه برای بهتر در آمدن حال و هوا، سعی کردیم از سازهای دیگر استفاده کنیم تا روی کار بنشیند. آقای مردانه نظرش این بود که فضای کار یک تم هیجانی داشته باشد و در ملودی تقریبا از سازهای الکترونیک و خشن استفاده شود تا آن مفهوم را برساند؛ بنابراین ما از ساز بلز که به موزیک باکس هم معروف است استفاده کردیم (در تیتراژ ابتدایی هم صدایش را میشنوید)؛ ما آن صدا را تهیه کردیم و با توجه به آن ملودی را ساختیم و صدای موزیک باکس را به مهیار قصه که شخصیت اصلی روی او میچرخد دادیم و شخصیتپردازی اتفاق افتاد.
• درباره ارتباطتان با شخصیتهای محکوم بگویید؛ آیا برای شخصیتهای اصلی سریال مثل خسرو، مهیار، نسرین، بهرام و… تم جداگانه طراحی کردید؟
تقریبا الان اکثر بازیگران تم بخصوص دارند مثلا پژمان جمشیدی به عنوان بازپرس هر جایی دنبال حل معمایی است به همین دلیل با حضور او در دادگاه یا دفترش آن ملودی خاص را میشنوید یعنی یک امضا برای او داریم یا مثلا به مهیار یک تم دادیم ولی در کل تم اصلیمان خیلی تغییر نمیکند و برای هر کاراکتر با استفاده از یک سری سازها شخصیتپردازی کردیم.ما تا آخرین لحظه با موسیقی مخاطب را گول زدیم و این برای سریال «بازنده» هم افتاد که همه فکر کنند صابر ابر بازیگر نقش کاوه مظنون اصلی است و هر زمان او را میدید تم موسیقی جوری تغییر میکرد که همه به او شک میکردند در نهایت ورق برگشت و با موسیقی نشان دادیم که همه چیز زیر سر پیمان قاسمخانی است. در سریال «محکوم» هم همین طور، موسیقی را خیلی کلی میبینید و به مرور که به اواخر سریال نزدیک میشویم با موسیقی باز هم سعی میکنیم اندکی مخاطب را در حدی که نتواند قصه را حدس بزند، فریب دهیم یا شاید بر عکس فریب دهیم که حتی حس کند که میتواند مهیار قاتل باشد. در این سریال مخصوصا در ژانر جنایی این اتفاق میافتد که موسیقی تا آخرین لحظه نشان نمیدهد که مظنون اصلی چه کسی است و اینکه شاید حتی مخاطب را ببرد به سمتی که شک کند که مثلا خسرو قاتل است، اتفاقی که در قسمت سوم افتاد و خسرو بالای سر مهیار میرود که او را میکشد. در این سکانس فضا را طوری با موسیقی نشان دادیم تا مخاطب تصور کند قطعا این قتل صورت گرفته و همه منتظر قسمت چهارم بودند.
• پس موسیقی نقش مهمی در فریب دادن، تعلیق، ایجاد حس کنجکاوی و کمک به روایت قصه دارد؟
ژانرهای خاص، جنایی و ترسناک میطلبد که موسیقی کاملا یکی از کاراکترهای اصلی سریال باشد. شما اگر یک فیلم ترسناک را بدون صدا ببینید نصف ترستان میریزد و در این ژانرها موسیقی بشدت مهم است. در سریال بازنده مهمتر و سریال محکوم هم همین طور. البته شاید جاهایی در سریال محکوم سکوت داریم آن هم بخاطر این است که نیاز است اما تمام تاکیدها و دیالوگهایی که گفته میشود مثلا اگر وکیل خسرو و همسرش نکته خاصی را میگوید آن جا موسیقی ورود میکند و سیگنالی میدهد که گوشهایتان را تیز کنید. شاید در یک سریال اجتماعی موسیقی نقشش خیلی کمتر باشد و بیشتر سکوت میکند و بار روایت قصه بر دوش بازیگرها و داستان میافتد. اما در ژانر جنایی این جریان مهمتر میشود و به عنوان شخصیت اصلی باید ورود کنید و بار صحنه را به دوش بکشد.
• از نظر سازبندی، چگونه موسیقی را با آن فضا تطبیق دادید؟ مثلا سکانس مواجه مهیار با جنازه تابان که ابتدا تصور میکند خواب میبیند...
اولین چیزی که اهمیت دارد نظرات کارگردان است شاید آهنگساز در آن لحظه بخواهد که با موسیقی خیلی فضای شلوغی را ایجاد کند و نشان دهد که قتلی صورت گرفته و استرس و اضطراب به وجود آورد ولی در سکانسی که اشاره کردید نظر کارگردان این بود که با مهیاری روبرو هستیم که به دلیل استفاده از مواد مخدر ماریجوانا گیج است و آن لحظه در هپروت به سر میبرد و موسیقی کاملا باید فضای درونی کاراکتر را به ما نشان دهد که چرا الان او ری اکشن خاصی نشان نمیدهد؟ این اتفاق در سکانس پدر هم اتفاق میافتد لحظهای که برای اولین بار خسرو جنازه دخترش را میبیند شوک بسیار زیادی به او وارد میشود و نمیخواهد بپذیرد و میخواهد همه چیز را نقد کند که دخترش خواب است و ما موسیقی را به فضای حالت گیج و هپروت بردیم، فضایی که پدر نمیداند چه میگوید و چکار میکند حتی میگوید لباسهای تابان را بیاورید و….
علت اینکه از سازهای الکترونیک استفاده شده این است که آقایان مهدویان و مردانه جنس فضایی خشن و ملتهب، میخواستند تا نشان دهند که «محکوم» گاهی و در بخشهایی از داستانش، سریالی بیرحم است و شاید جاهای کمی مثل سکانس پدر که عطر دخترش را بو میکند فضا را دراماتیک کردیم در غیر این صورت کاملا صداهایی که استفاده کردیم، صداهای شهری خیلی خشن و تیز بوده که نشان دهنده بیرحمی در قصهاش است. همچنین درست است قتلی اتفاق افتاده اما همین قتل خودش بیرحم است و آدمهای سریال هر کدام قصههای خودشان را دارند. حس بیرحمی که استفاده کردیم سبب شده نگذارد مخاطب خیلی جلو بیاید و نزدیک کاراکترها شود و سعی کردیم از فضای دراماتیک فرار کنیم.
استفاده از سازهای الکترونیک و ذهی هم آن ویولن و ویولن سلی نیستند که ما وقتی در یک کار اجتماعی و درام میشنویم از آن لذت ببریم یعنی به مخاطب اجازه نمیدهد که چشمانش برای دختری که به قتل رسیده خیس شود و فضای بیرحم وملتهبتر را حفظ کردیم چون آدمهای قصه در کش و قوس این هستند که یکی دیگری را مقصر کند، یکی انتقام دخترش را بگیرد و این وسط وکیلی داریم که آتش اتفاقات را بیشتر میکند.
• برای ساخت موسیقی آثار جنایی چقدر موسیقی سکوت کمک کننده است و چقدر موسیقی پرحجم میتواند به صحنه جان بدهد؟ شما کدام یک را میپسندید؟
موسیقی فیلم و سریال، اجرای جهان آن کارگردان محسوب میشود. من به عنوان آهنگساز میتوانم یک سری جاها به صورت تکنیکال ورود کنم و به کارگردان بگویم که مثلا استفاده از این دو ساز اشتباه است و یا از نظر موسیقایی میتواند مشکل ساز باشد اما درباره استفاده موسیقی سکوت، باید بگویم که خیلی جاها کمک کننده است. بخاطر اینکه شاید نیاز داشته باشیم بیننده به فکر فرو برود و درباره یک دیالوگ یا سکانس خاص تآمل کند، شاید جایی نیاز باشد بیننده هم دچار آن التهاب و استرس بشود؛ مثل لحظهای که مهیار در قسمت اول ورود میکند و با خسرو درگیر میشود. آنجا به چنین حجمی نیاز داریم، اگر نان استاپ در یک قسمت ۴۰-۵۰ دقیقهای موسیقی بخواهد به صورت حجیم ورود و خروج کند، به نظرم گوش مخاطب را اذیت میکند. بنابراین همیشه سعی میکنیم یک موج سینوسی را نگه داریم برای اینکه جایی استراحت و آرامش دهیم و سپس سکانس بعد دوباره استرس بیاید.
• کدام صحنه از سریال شما را واداشت تا لحن موسیقیتان را پیدا کنید؟
درباره سریال «محکوم» نمیتوانم بگویم که ما مثلا فلان سکانس یا قسمت به لحن رسیدیم؛ تقریبا این روند انتخاب کردن، اشتباه است و آن قطعه اصلی که تم اصلی موسیقی سریال ماست بایستی زمان خواندن فیلم نامه و تعامل با کارگردان پرورش پیداکند و ساخته شود، وقتی که تمام شد حال همان ملودی و ترک خاص را روی سریال میآوریم و بر اساس آن سکانس خاص، تمپو وضرب آهنگش عوض میشود. من آهنگسازی هستم که فریمی کار میکنم یعنی در سریال «محکوم» کاملا بستن در زندان سر ضرب ریتم من است یا لحظهای که فلش دوربین از مهیار در زندان عکس گرفت هم همین طور و پیدا کردن این تمپوها کار سختی است و بر اساس تمام اینهاست که آن تم اصلی را ساختیم.
• از آنجایی که اشتراکات زیادی بین اعضای تیم سریال محکوم و زخم کاری وجود دارد و با توجه به اینکه موسیقی سریال زخم کاری یک موسیقی پرحجم و شناخته شده است، آیا سازندگان، برای رفتن به سمت همان فضا، در ساخت موسیقی محکوم ابراز نظر نکردند؟
خیر اتفاقا برعکس. آنچه آقایان مهدویان و مردانه دنبالش بودند این بود که در پرداخت موسیقی تنوع داشته باشیم چون در زخم کاری اگر دقت کنید اکثر موارد، گیتار الکتریک با آن ملودی خاص وارد میشد و کارش را اجرا میکرد، در سریال محکوم اتفاقا ما به شدت تنوع داریم، جایی هست که زهیها بار ملودی و موسیقی را به دوش میکشند و جایی دیگر فضای الکترونیک یا فقط تک پیانو. میخواهم بگویم ما سعی کردیم این تنوع را داشته باشیم تا بتوانیم به تمام کاراکتر هایمان از نظر موسیقی نیز شخصیت بدهیم و از سوی دیگر در فضاسازی هایمان به مشکل نخوریم.
• فلاش بکی به گذشته بزنیم؛ از چه زمانی پی بردید که دوست دارید آهنگساز شوید؟
من ۱۰ساله بودم که خانواده متوجه شدند به موسیقی علاقه دارم و یک کیبورد کوچک برایم خریدند. بعد هم به کلاسهای آقای ناصرنظر رفتم و سپس در کنار آن، ساز ویولن و پیانو را یاد گرفتم. در مقطعی به سمت مهندسی رفتم اما علاقه به موسیقی باعث شد که به این حرفه برگردم و تا امروز همان مسیر را ادامه دادهام. در واقع حدود ۱۵-۲۰ سال است که در سینما فعالیت دارم و البته شروع کارم با انیمشین و گیم بود.
• بیشتر دوست دارید برای کدام ژانرها موسیقی بسازید؟
یک آهنگساز در انیمیشن خیلی حرف برای گفتن دارد چون حس خودش را مدیون موسیقی، صدا و دوبله است و خیلی از آهنگسازها این را دوست دارند. ما در سینما از نظر موسیقایی ساکتتر هستیم البته موسیقی در ژانرهای ترس، تریلر، جنگی و جنایی بیشتر میتواند خودنمایی کند اما آهنگسازی برای انیمشین، آرزوی هر آهنگسازی است چون بیشتر میتواند خودش را نشان دهد.