همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: پیش از شروع جشنواره تئاترفجر سال ۱۴۰۲ دیوارههای ایرانیتی تقریبا دورتادور فضای تئاترشهر بالا رفت و دیگر آنچه هم بعد از ساخت ورودی و هواکش مترو از تئاترشهر قابل دیدن بود، در محاق رفت. این شرایط که مدام از موقتی بودن آن صحبت شده حتی جشنواره فجر را یا درستتر از آن مهمانان جشنواره فجر را که برای دیدن یک نمایش در مهمترین جشنواره تئاتری ایران به اصلیترین ساختمان تئاتر پایتخت میآمدند، با مشکل روبهرو کرد. بسیاری از کارگردانانی که در آن سال و حتی سال بعد در جشنواره اجرا داشتند، از این شکایت میکردند که خجالت میکشند از هنرمندان پیشکسوت دعوت کنند، مهمان نمایششان باشند. دلیلش هم البته فقط چهره زشتشده تئاترشهر نبود. حتی وجود دستفروشانی که در محوطه تئاترشهر بساط میکنند، هم نبود. تئاترشهر عملا دیگر هیچ ورودی نداشت. تماشاگر با وجود ایرانیتها و نردههای اطراف چهارراه ولیعصر رسما باید از روی جوی و از کنار کیوسک روزنامهفروشی خودش را به محوطه تئاترشهر میرسانید و این نه در شأن تماشاگر بود و نه نمایشگر. اسفند ۱۴۰۲ محمدجواد طاهری، مدیر وقت تئاترشهر، در باره این دیوارههای ایرانیتی که برای عملیات حصارکشی نهایی تئاترشهر ایجاد شدهاند، گفته بود: «آنچه در حال حاضر اتفاق افتاده، یک دیوار کارگاهی موقت است تا عملیات عمرانی و ساخت و ساز به کسی آسیبی نزند. طبیعتا بعد از ایجاد حریم اصلی مجموعه، این دیوارههای موقت برداشته خواهد شد.»
او درباره زمان پایان این کار کارگاه هم گفته بود: «پروسه اجرای این طرح، از سوی پیمانکار پروژه، بین ۶ ماه تا یک سال پیشبینی شده است و البته آقای اسماعیلی، وزیر ارشاد هم تاکید دارند که این طرح زودتر به نتیجه برسد.»
از آن زمان تا امروز بیش از یک سال و نیم گذشته و حالا شهردار منطقه ۱۱ تهران توضیح داده: «ساخت و سازهای تئاترشهر از سالهای پیش شروع شده بود و به دلیل مشکلات مالی مدتی متوقف شده بود. حالا توافق نامهای امضا شده و در سیر مراحل اداری قرار دارد.» مهدی قمی گفته تا ۳۰ مهرماه امسال ضلعهای غربی، شرقی و جنوبی حریم تئاتر شهر باز میشود و ضلع شمالی آن هم تا برگزاری جشنواره تئاتر فجر بازگشایی خواهد شد.
حالا باید دید ۳۰ مهرماه هم تنها یک تاریخ است یا واقعا کاری انجام میشود و تئاترشهر از وضعیتی که باعث میشود قلب هر اهل و علاقهمند به تئاتری به درد بیاید، خلاص میشود.
مشکلاتی که جدید نیستند
شکل گرفتن چنین فضایی فقط مربوط یک یا دو سال گذشته هم نیست. از سال ۸۹ که ورودی متروی تئاترشهر در محوطه این مجموعه سربرآورد، به محاق رفتن تئاترشهر شروع شد. ورودی طوری ساخته شد که کاملا مقابل تئاتر باشد و چهره این ساختمان را از خیابان بپوشاند. بعد هم هواکش مترو در ادامه همین روند به محاق رفتن، طوری تعبیه شد که باز هم بخش بیشتری از تئاترشهر پوشیده شود. با گذر سالها، پای دستفروشان به این محوطه باز شد. محوطهای که میتوانست محلی دائمی برای نمایشهای محیطی یا هر فعالیت مرتبط دیگری باشد، تبدیل شد به محلی برای فروش جوراب و بلوز و شلوار و بلال و کباب. رفتهرفته تعداد این دستفروشان به حدی زیاد شد که پیادهروی کنار تئاتر شهر کاملا در اختیار آنها قرار گرفت. بعد هم کشیدن نرده و گلدانهای بلند روی این نردهها کاری کرده که تئاترشهری که روزی دردانه چهارراه ولیعصر بود، حالا دیگر فقط از لابهلای ایستگاه بی. آر. تی و گلدان و ورودی مترو و هواکش قابل دیدن است.
امروز وقتی از این محوطه عبور میکنید، به هیچ عنوان فکر نمیکنید مقابل مهمترین ساختمان تئاتری پایتخت و چه بسا کشور هستید. شاید انقدر در هیاهوی دستفروشان گم شوید که حتی چشمتان هم به تئاتر شهر نیفتد. اگر کسی هم بخواهد برای دیدن نمایشها وارد تئاترشهر شود باید راهش را از میان بساط آنها باز کند و وارد محوطه شود. بیشک بی کار کردن این دستفروشان در شرایط طاقت فرسای اقتصادی خواسته هیچ کس نیست. آنچه مطلوب است ساماندهی آنها در محل دیگری غیر از محوطه تئاتر شهر است.
از طرف دیگر علاوه بر ایرانیتهایی که سرتاسر تئاترشهر برای عملیات حصارکشی کشیده شدهاند، خود مسئله حصارکشی تئاترشهر وجود دارد که مدتهاست مطرح شده و مخالفان زیادی هم دارد. این مخالفان در برابر موافقان این طرح که استدلال میکنند حصارکشی به ساماندهی حریم تئاترشهر کمک میکند، معتقدند این کار تنها جداسازی تئاترشهر از اطرافش و از رفتن فضای عمومی است.