به گزارش مشرق، اروپا برای اسرائیل، هیچوقت به پیش از ۷ اکتبر برنمیگردد. شاهد مثال آن واکنشهای اعتراضی به قحطی و نسلکشی در غزه است. تجاوزها و جنایات صهیونیستها در غزه با اعتراض در خیابانهای اروپا شروع شد و حالا این اعتراضات، معترضان اروپایی را به مرزهای نوار غزه رسانده، حتی اعمال فشارهای لابی صهیونیستی برای محدودکردن آزادی بیان در آمریکا نیز نتوانست مانع ادامه این واکنشها شود.
فعالان اروپایی که با قایق راهی نوار غزه شدند، میدانستند در مسیر و نزدیکی مرزهای آبی این سرزمین بازداشت میشوند، کمااینکه پیش از به راهافتادن نیز، صهیونیستها هر اقدامی را که میتوانستند انجام دادند، از حمله پهپادی به قایق تا مسمومکردن آب آشامیدنی آنها، در شرایطی که سازمان ملل جز ابراز تأسف کاری نمیکند، جهان عرب منافعش را در سکوت میبیند، به راهافتادن کاروان صمود برای شکستن محاصره غزه، بزرگترین اقدامی است که میتواند این جنایت آشکار را برای رسانهها در صدر توجه نگه دارد.
این واکنش رسانهای تلنگرها و هشدارهای زیادی دارد، اینکه در وضعیت رخوت و تعلیق نظام بینالملل و جهان عرب، چطور چند جوان اروپایی، محاصره رسانهای علیه این جنایت آشکار را با اقدامی خلاقانه میشکنند.
رویدادی کمنظیر که میتواند اثباتکننده این گزاره باشد که حتی با فرض اتمام جنگ، تلقی افکار عمومی غرب در مورد رژیم صهیونیستی دیگر به پیش از ۷ اکتبر باز نخواهد گشت و چهبسا در سطحی کلان، مرزهای دفاع از حقوق بشر را در نظم در حال تغییر، متحول کند.
اجماع جهانی صمود علیه اسرائیل
اعتراضات جدیدی که در واکنش به محاصره غزه به راه افتاده، این بار در ابعادی بزرگتر، گستردهتر و منسجمتر به راه افتاده است. آنطور که رسانهها میگویند نزدیک به ۵۰ قایق برای ارسال کمک به مردم غزه به راه افتادند در این قایقها بیشتر از ۷۰ فعال اجتماعی حضور دارند که در میان آنها چهرههای مشهوری از بازیگران تا نمایندگان پارلمان اروپا حضور دارند، اما نکته مهمتر آن است که این ۷۰ نفر دستکم از ۲۰ کشور وارد آبهای مدیترانه شدهاند.
در واقعیت این حرکت اعتراضی، منسجمترین و متشکلترین، واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی است. از شروع حرکت این کاروان، اعضای حاضر در آن به این موضوع آگاه بودند که صهیونیستها آنها را بازداشت خواهند کرد، اما بازنمایی رسانهای این حرکت اعتراضی، به گونهای تنظیم شده بود تا واقعیت آپارتایدی رژیم صهیونی را به افکار عمومی جهان، منتقل کند.
به همین منظور بود که بعد از بازداشت فعالان اجتماعی حاضر در کاروان، تجمعهای اعتراضی دومینوواری علیه بازداشت اعضای کاروان صمود در رم، آمریکا، آلمان و ایتالیا برگزار شد، البته در این مورد دولتهای سیاسی حاکم بهجز کلمبیا و ایران، چندان واکنشهای تند و شدیدی نشان ندادند.
خیزش طبقه متوسط غرب علیه رژیم
در میان جمعیتهایی که در نزدیک به دو سال گذشته از دل اروپا، دست به تجمعات ضداسرائیلی زدند، تقریباً سه دستهبندی را میتوان مطرح کرد؛ بخشی از آنها جوانان فلسطینیتبار ساکن این کشورها هستند، بخشی جوانانی هستند که گرایشهای چپ دارند و بخشی نیز مردم عادی از بدنه طبقه متوسط اروپا هستند که علیه این جنایتهای غیرانسانی، دست به اعتراض زدند.
اگرچه پیشازاین نیز فعالان حقوق بشری اقداماتی در دل اروپا علیه رفتار نژادپرستانه صهیونیستها انجام میدادند و فلسطینیتبارها نیز از هر فرصتی استفاده میکردند تا مانع فراموششدن فلسطین شوند، اما این اقدامات در سالهای بعد از ۷ اکتبر تاکنون، گستردگی زیادی پیدا کرده است، شاهد مثال آنهم پیوستن بخش زیادی از طبقه متوسط در اروپا و غرب به این اعتراضات است.
اگر پیشازاین در دانشگاههای آمریکا بعد از هر تجاوزی واکنشهای شبهروشنفکری شروع میشد، حالا شدت این واکنشها به حدی افزایش پیدا کرده که رئیسجمهور آمریکا برای محدودکردن این واکنشهای اعتراضی دانشجویان با دانشگاهها درگیر میشود. البته نتایج نظرسنجی و افکار سنجیها در اروپا نیز این موضوع را اثبات میکند که واکنش به این جنایات، تنها محدود به قشر خاصی نیست، بلکه در ابعاد کلان، موجب کاهش میزان اعتماد و خوشبینی آنها به اسرائیل شده است.
۶۲ درصد مردم جهان از اسرائیل متنفرند و نکته عجیبتر آنکه نتایج افکار سنجیها در آمریکا نیز نشان میدهد میزان همدلی مردم آمریکا با فلسطینیها بیش از صهیونیستهاست.
پیامهای صمود برای جهان
نکته مهمی که در جریان اعتراضات ضداسرائیلیها در دو سال گذشته برجسته بود، تفاوت نگاه دولتها با افکار عمومیشان بود. در شرایطی که قدرتهای سیاسی حاکم، به حمایت از رژیم صهیونیستی در مواضع اعلامی و اعمالی ادامه میدادند، افکار عمومی در هرکدام از این کشورها به رفتارهای غیرانسانی اسرائیل فارغ از ملاحظات سیاسی واکنش نشان میدادند.
حرکت اعتراضی کاروان صمود درست در شرایط رخوت و بیتفاوتی کشورهای اروپایی نسبت به این جنایت بشری رخ داد.
اگرچه نمیتوان نقش این جنبشهای اعتراضی در موضعگیری دولتهای اروپایی برای بهرسمیتشناختن فلسطین را نادیده گرفت اما برجستهشدن این کنشهای اعتراضی از جنس کاروان صمود که بیش از آنکه بتواند محاصره را دور بزند، کارکرد رسانهای دارد، چند پیام واضح برای دولتهای اروپایی و سازمان ملل دارد.
۱- رسیدن کاروانهای صمود به نوار محاصره در غزه، این موضوع را برای افکار عمومی جهان روشن میکند که اگر دولتها بخواهند میتوانند در مقابل این جنایت علیه بشریت بایستند و آن را بشکنند، اما ملاحظات سیاسی، آنها را به سکوت در مقابل این جنایت سوق میدهد، حرکت اعتراضی کاروان صمود، تلنگری رسانهای به افکار عمومی جهان و حتی در جهان عرب میزند.
۲- حضور ۷۰ نفر از ۲۰ تابعیت مختلف، اعلام ضمنی مخالفت آنها با تصمیمات دولتهایشان در قبال محاصره در نوار غزه است. در شرایطی که سازمان ملل تنها به ابراز نگرانی از آنچه در غزه در حال وقوع است اکتفا میکند، برجسته شدن این حرکت تمیز رسانهای آن هم از جانب فعالان اجتماعی و سیاسی در اروپا، موضوع دیگری است که ناکارآمدی سازمان ملل برای حل بحرانهای جهانی را اثبات میکند.
از دل این جنبشهای فراگیر اجتماعی میتوان به استدلال رسید که مردم اروپا در خوانش مفاهیمی مثل آزادی و عدالت دچار تحولات چشمگیری شدند و این قبیل رفتارها این گزاره را اثبات میکند که در شرایط تغییر نظم بینالملل خوانش افکار عمومی از رفتار دولتها در حال چرخش است. مثال آن حمایتهایی است که بعد از این واکنش اعتراضی، علیه بازداشتشدگان کاروان صمود به راه افتاده است.
۳- در موقعیتی که نتانیاهو در اجلاس سازمان ملل مدعی میشود که محاصره غذایی برای ساکنان غزه در کار نیست و هر روز به میزان مشخصی به آنها مواد غذایی داده میشود، بازداشت فعالان و امدادگرانی که برای کمک به مردم غزه و ارسال مواد غذایی وارد مرزهای این سرزمین شدند، دروغ نتانیاهو را برای جهانیان روشن کرد، آن هم در مقابل دوربینهای پخش زنده قایقها، اگرچه صهیونیستها تلاش کردند تا جای ممکن با احتیاط رفتار کنند و اجازه ندهند بیش از اندازه شرایط بینالمللی برای آنها سخت شود، اما ممانعت از حضور اعضای کاروان صمود به خودی خود اثباتکننده این موضوع بود که صهیونیستها در حال ارتکاب یک جنایت انسانی در غزه هستند.
اسرائیل، بیخیال ژست مظلومنمایی
بر مبنای آنچه رسانهها میگویند تقریباً تمام کشتیهای کاروان صمود توسط اسرائیل توقیف شدند، اما همزمان ۴۵ کشتی غیرنظامی نیز از بندر آرسوز ترکیه به سمت مدیترانه حرکت کردند تا به این کاروان بپیوندند.
در واقعیت یک واکنش اعتراضی، در حال تبدیلشدن به اقدامی همهگیر در جهان است و علاوه بر آنکه اعتراضی ضمنی به مواضع بیطرف دولتها در قبال محاصره غزه است، دیگر تقریباً افکار عمومی جهان را به این یقین رسانده که اسرائیل یک رژیم آپارتاید است، البته ازآنجاکه صهیونیستها در موقعیت سختی قرار دارند، در حال حاضر و بیتوجه به فشارهای افکار عمومی جهانی، به برخوردهای سخت و نظامی حتی با شهروندان اروپایی ادامه میدهند، اگرچه نباید این گزاره را فراموش کرد که باتوجهبه حضور چهرههای رسانهای و شناختهشده در این کاروان، حتی ورود این افراد به نوار غزه و ثبت تصاویر جنایتهای رخداده نیز شکست دیگری برای آنها به همراه خواهد آورد.
نسیم نوروزی: صمود علیه غصب سیستماتیک زمین
نسیم نوروزی، استاد دانشگاه کنکوردیا و ساکن کانادا در جمع تیمهای کمککننده به کاروان صمود حاضر شده و به اروپا رفته بود. از او درباره این موضوع پرسیدیم که چرا اروپاییها به این حرکت اعتراضی پیوستند و معنای این حرکت چیست که در پاسخ گفت: «در کشوری زندگی و کار میکنم و مالیات زیادی میدهم که این مالیات برای سلاح و اسلحه هزینه میشود و روی سر مردمی فرستاده میشود که در تکهای از جغرافیایی که برای خودشان بوده، زندانی میشوند و چون مقاومت کردند، گناهکار محسوب میشوند و بمب بر سر آنها آوار میشود و دچار قحطی انسانساز میشوند.
خیلی از بچههایی که اینجا بودند اعتراضشان را به این نوع به کارکرد دولتها بیان میکنند. دوسال است با ابزار مختلف از دولتهایشان خواستند که ارسال اسلحه به نام کشورها را تمام کنید و به نام ما این کارها را انجام ندهید. هزینهای که آمریکا و اروپا برای خرید اسلحه خرج میکنند، میلیاردی است و در بسیاری از مراکز تحقیقاتی خارج از کشور وجود دارد و سیستماتیک، نامرئی و خبیثانه است به این خاطر که جلوی مقاومت مردم سرزمینی را که کشورشان غصبشده میگیرند، این در راستای میراث این کارها برای غصب سیستماتیک زمین است.
بسیاری از کنشگرانی که ضداسرائیل هستند سوادشان را در بازنگری و دانشگاهها و خواندن مطالب به دست آوردند، این سوادی نیست که تشویق شود اتفاقاً بسیار تقبیح میشود، استادان شغلشان را از دست میدهند، و دانشجوها دادگاهی میشوند.»